PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خواب و خواب ديدن



جواد نجفی
07-06-2010, 01:00 AM
این هم واسه روبوت و ساسان جون ، امیدوارم شب و روز خواب ببینید....

استاد مسعود رياضي

آگاهيد كه فلسفه روانشناسي و دانش فيزيولوژي انساني به علت عدم شناخت روان و روح، هنوز مكانيسم خواب و خواب ديدن و حالات مربوط به رويا را نشناخته اند و آنچه فلاسفه و روشنفكران يا متفكرين و علماي اديان، ‌درباره خواب و خواب ديدن گفته اند، مطالبي بسيار سطحي و غير مستدل و احيانا نتيجه تجربيات شخصي بوده است كه نمي توان آنها را حكم كلي دانست.
انسان بايد شناخته بشود، جسمش، ‌مغزش، روانش، روحش و ارتباطش با جهان هستي. خواب قسمتي از زندگي انسان است، ‌انسان در خواب زنده است، ‌مي خورد، مي آشامد،‌ تفريح مي كند، ازدواج مي كند، حركت دارد، فكر مي كند، ‌خيال مي كند، معاشرت مي كند و خلاصه زندگي مي كند و بطور متوسط يك چهارم از عمر خود را در خواب مي گذراند .
مي دانيد كه آدم وقتي بيدار است باز هم در خواب است و وقتي در خواب است بيدار است؟ نه، يقين دارم اين را نمي دانستيد.خواب و بيداري دو حركت از زندگي است كه كاملا" مثل سركه و انگبين به صورت مخلوط جريان دارد. آيا سكنجبين خورده ايد؟ كه نه سركه است و نه انگبين و هم سركه است و هم انگبين. انسان در بيداري در خواب است و انسان خوابيده بيدار است.
مي دانيد كه خداوند نيز مي خوابد و بيدار مي شود و در اين موضوع مثل همه مسائل، حال خدا و بشر مشابه مي باشد؟ آيا مي دانيد كه كره زمين نيز مي خوابد و حال بيداري هم دارد؟
آب رودخانه ها چه ؟ آآنها هم همينطور.
كوه، برق، گاو، حشرات، ماهيها، ‌بادها، ابرها، ‌صاعقه ها، صداها و خلاصه همه پديده هاي عالم همين حال را دارند.
هستي بطور كلي خداست هر حالي كه در انسان و ساير موجودات مي بينيد در هستي نيز همان حال با ابعاد بي نهايت و بي حد وجود دارد . يكي از حالات انسان خواب و خواب ديدن است.
شخص شخيص هستي نيز مي خوابد و خواب مي بيند.
حالا بيائيم سر مطلب "خواب چيست؟ و براي چيست؟"
يك كارخانه عظيم را در نظر بگيريد يك چرخ تند مي گردد يك چرخ كند ‌حركت چرخها و دنده ها و تسمه ها همه با هم متناسب است، اما متساوي نيست حركات تناسب دارد، بهمين دليل كارخانه مي گردد و زنده است اما متساوي نيست، مي بينيم يك چرخ آهسته آهسته مي گردد و چرخ ديگر بسيار سريع، كه حركتش ديده نمي شود. بدن انسان نيز همينطور است سرعت جريان خون متناسب است با سرعت حركت الكتريسيته اعصاب اما سرعتشان با هم متساوي نيست. قلب حركت دارد، كليه انسان نيز حركت دارد، اما اين حركات با هم فرق دارند، ولي همه با هم متناسب است. همينطور حركتهاي مستقيم و حركتهاي دوراني، ظاهرا" شباهتي با هم ندارند اما با هم متناسب هستند و نظم دارند و خلاصه انسان و عالم منظم است.
خواب در يك كارخانه آنست كه حركتي متوقف شود و دستگاهها استراحت كنند اما اينطور نيست، اين ظاهر قضيه است، خواب حركت معكوس است يعني اگر يك چرخ به سمت راست حركت مي كرده با سرعت صد دور درثانيه، ‌دروقت خواب، حركت به طرف چپ باهمان سرعت به نسبت مكانيسم آن چرخ وشرايطي كه داردمي باشد. اين حركات معكوس يا خوابيدن در جهت حركت كلي ماشين تنظيم شده است، ‌يعني اين حركت ارتجاعي، ‌كل دستگاه را از راه باز نمي دارد، بلكه حركت كلي دستگاه به راه خود ادامه مي دهد و به طرف كل و كمال پيش مي رود. پس يك كارخانه مي خوابد و استراحت دارد.
خواب براي چيست؟
به اين سؤال دو پاسخ مي دهيم.
پاسخ اول : خواب براي استراحت و استراحت براي رفع خستگي و رفع خستگي براي ترميم و تعمير سلولها و جبران كمبود قوا است.
و اما پاسخ دوم : خواب نوعي از حركت ماشين است. يك ماشين انواع حركتها را دارد. يكي از آنها هم خواب است پس خواب چيز اضافي يا بي خود و بي جهت و غير مفيدي نيست.
چگونه انسان مي خوابد؟
ماشين بدن دائما" در كار است كار و حركت موجب فرسودگي ياخته ها و سلولها و كشته شدن ذرات ريز بدن مي گردد. وقتي تعداد زيادي از ياخته ها و گلبولها و ساير ذرات ريز بدن مردند، جسم از نظر قوه و ابزار و الات كار و حركت دچار كمبود مي شود در نتيجه مي افتد و از كار باز مي ماند.
چون كارخانه هاي توليدي در بدن وجود دارد كه در زمان بيداري ما آن كارخانه ها خوابيده و مشغول استراحت هستند، اكنون كه بدن بر اثر كمبود قوا از كار بازماند آن كارخانه ها بطور اتوماتيك بكار مي افتند و مشغول ساختن گلبولها، ياخته ها و سلولها و ذرات ذره بيني متناسب با دستگاههاي مختلف بدن مي شوند و كمبود قوا و نفرات ارتش بدن را تامين مي كنند. اعضاي فرسوده عوض مي شوند و عوامل جوان جاي آنها را مي گيرد. ‌
مثل جامعه بشريت كه مرتبا گروهي مي ميرند و گروهي متولد مي شوند و پيكره واحد جامعه بشريت به حيات و حركت خود ادامه مي دهد. وقتي قوه ها تامين و دستگاهها تجديد شد، كم كم بدن حركت مي كند يعني روان جسم را به حركت در مي آورد.
يكي ديگر از علل خوابيدن مسموم شدن بدن است، ‌بافتها ماهيچه ها و خون مسموم مي شوند و انسان در وقتي كه احساس خستگي مي كند اين مسموميت را بخوبي در همه بدن احساس مي نمايد. علت مسموم شدن بدن براي علم پزشكي روشن نشده ( مقصودم مسموميت بر اثر خستگي است ) اما در آزمايشاتي كه روي انسان و حيوان كرده اند بعد از حركات و توليد خستگي وجود سم را در بدن دريافته اند اما نمي دانند از كجاست. حكمت نوين اين حقيقت را روشن مي كند و در اينده نزديك علم پزشكي به آن دسترسي پيدا خواهد كرد.
سموم بدن ماده ايست مركب از اجساد و جنازه هاي ياخته ها و سلولها و ذراتي كه كشته شده اند. يك كارخانه فلزي بعد از مدتي كار همين سمها و چركها را در همه پيكره خود توليد مي كند كه بر اثر سائيده شدن چرخ دنده ها و ميله ها و غيره خواهد بود. پس جسد ياخته هاي مرده بصورت سم همه بدن را فاسد مي كند و پس از آنكه بدن از كار افتاد و خوابيد دستگاههاي مختلف بدن براي شستشو و پاكسازي نسوج ترشحاتي مخصوص مي كنند.
اين سموم و عفونتها به دو صورت از بين مي روند: قسمتي جذب سلولها و ياخته هاي ديگر مي شود و بر اثر تركيبات شيميايي خوراك خوبي از براي بدن خواهند بود. قسمتي ديگر بصورت فضولات و عرق و ادرار از بدن دفع مي گردد.
خواب و خواب ديدن
در اين قسمت ، ابتدا بايد وسايل ديدن شناخته شود يعني ديدگان، آيا انسان فقط دو چشم ظاهري جسمي را در صورت خود دارد؟ ‌يا اينكه از براي انسان ديدگان ديگري هم هست؟ در وقت خوابيدن ،‌دو چشم ظاهري انسان كه در خواب است، يعني بسته شده و چيزي را نمي بيند در حالي كه در روياها انسان تصاويري را با چشمان خود مي بيند، آيا براي انسان ديدگان ديگري هم هست؟
حكمت نوين معتقد است كه در انسان حواس بي شماري كار مي كنند كه تاكنون بيست و دو حس را شناخته و معرفي كرده، يكي از آن بيست و دو حس، ‌چشم دل يا حس روشن بيني است كه بايد شناخته شود. بوسيله حس روشن بيني مي توان مناظر و تصاوير خيلي دور را ديد، در حالي كه با چشمان ظاهري نمي توان آنها را مشاهده كرد. در وقت خواب حس روشن بيني يا چشم جان فعالتر و حركت او سريعتر مي شود. انسان در خواب مي داند كه چشم دارد و مي بند اما روان آدمي وسيله اين حس روشن بيني چه چيز را مي بيند؟ اگر پاسخ اين سؤال داده شود مشكل حل مي گردد.
نقشها و تصويرها
اين طبيعت لايتناهي از نظر ماده و معنا يك پارچه موج است، يعني يكپارچه انرژي است و انرژي عالمي متحرك ومواج است و به صورت و تصويرهاتجلي مي كندزيرا منظم است. از اين نكته مسئله نظم وعلم عالم ثابت مي شود. بخاراتي كه از دريا بر مي خيزد داراي نظم است يعني به صورت تصاوير و نقشهاي منظم و معقول حركت مي كند، قطرات باران و تكه هاي برف كه از تبديل بخارات درفضا توليد مي شود و به زمين مي آيد منظم و مصور است. خوشبختانه علوم طبيعي نظمها و تصويرهاي تكه هاي برف را عكس برداري كرده اند و شناخته اند. منتهي تعداد معيني تصوير را بدست آورده اند و خيال كرده اند كه برفها با همين تعداد معين تصاوير به زمين مي آيند در حالي كه هر تكه برف نقشي و شكلي تصويري مخصوص به خود دارد. همانطور كه هر انساني از نظر تصوير و مكانيسم منحصر بفرد است. الله اكبر راستي مي توانيم تعداد تكه هاي برف را فقط در يك منطقه از زمين و در يك بارندگي محاسبه كنيم ؟ حالا ببينيد در يك زمستان در نقاط مختلف زمين چند بار برف مي آيد و تعداد تكه هاي برف در يك فصل زمستان چقدر خواهد بود . اينها هر كدام يك نقش و تصوير دارد .
همه زمستانها را در طول يك قرن در طول هزار سال در طول عمر زمين محاسبه كنيد ببينيد اين كارخانه عظيم نقش آفرين عالم چه مي كند!! راستي اينها براي چيست؟ اين همه نقش و تصوير براي برفي كه عمرش بسيار كوتاه است و به محض اينكه باريدن گرفت به آب تبديل مي شود چه ضرورتي دارد؟ خداوند چه چيزي را مي خواهد ثابت كند؟ كسي عقلش نمي رسد.
منهم آنچه او مي خواهد مي گويم يعني آنچه را مي گويد به زبان من جاري مي شود او مي گويد : "مي خواهم قدرت و علم خود را براي خودم آزمايش كنم و بفهمـم كه در ذات من چه نهفته است. خودم براي خودم تجلي مـي كنم و ظهور مي نمايم تا خودم را بشناسم چون غير از من كسي و چيزي وجود ندارد كه بخواهم علم و قدرتم را براي او به معرض نمايش بگذارم. فقط من هستم و من زنده هستم و نمي توانم بيكار بمانم.
چون خودم را نمي شناسم ميل دارم خودم را بشناسم پس خلق مي كنم و نقش و نيروي ذاتم را بصورت قدرت و عظمت ظهور مي دهم،‌ براي آنكه شناخته شوم. شما انسانها نيز كه ذرات وجود من هستيد آگاه باشيد كه شما را وادار به تفكر در نقشهاي عالم مي كنم و حاصل فهم و تجربيات شما نصيب من مي شود. من از پشت چشمان شما بوجود و آفرينش خودم مي نگرم تا بهتر خودم را بشناسم. شما را دوست مي دارم چون پاره هاي پيكر من هستيد، به شما عشق مي ورزم چون به خودم عاشقم. وقتي به ياد من هستيد، ‌در حقيقت اين شما نيستيد كه مرا ياد مي كنيد من هستم كه به خودم فكر مي كنم وقتي مرا فراموش مي كنيد،‌نترسيد زيرا مرا فراموش نكرده ايد، در آنوقت شما به خودتان فكر مي كنيد كه مرا از ياد مي بريد و خودتان چه كسي هستيد ؟
كمي فكر كنيد رابطه خودتان را با من دريابيد، آنوقت مي دانيد كه باز هم به من فكر مي كنيد. از وحدت و كثرت شما، ‌از جمع و تفريق شما، از نزديكي و دوري شما، از حركت وضعي و انتقالي شما، از سير تكاملي شما لذت مي برم. زيرا همه از من است و شما من هستيد و من شما هستم. جدايي و دوتايي و كثرت و تفرقه در ذات من نيست حركت و سكون شما، حركت و سكون من است . مرا بيازماييد، از من بخواهيد كه من دوست دارم خود را بيازمايم و قدرت نمايي كنم."
سخن ما درباره نقشها و تصويرهاي عالم و كثرت و امواج آفرينش بود، برف را مثل زدم كه هر تكه آن تصويري خاص و نقشي معين است و منحصر بفرد، گازها و دودها، ‌شعله ها و حرارتها امواج صوتي و امواج مغناطيسي همه و همه بصورت تصويرها و نقشهاي منظم و قابل سنجش و زيبا در جهان حركت مي كند در حاليكه چشمان ظاهر بين نمي تواند اين تصاوير و نقشهاي منظم را احساس و ادراك نمايد.
اين بحث را از اين نظر مطرح كرديم كه بدانيم رويا و خواب ديدن چيست؟ و انسان در خواب چه مي بيند؟ دنياي جديدي به روي مغز شما گشوديم اگر قدر بدانيد، ‌اسرار آفرينش را به امر يزدان بر شما مكشوف مي كنيم تا خودتان را بشناسيد و به خداوند معرفت و ايمان پيدا كنيد، ‌پس قطعا" افكار و تخيلات انسان به صورت تصاوير و نقشه در فضا ساطع مي شود . خوبست اين بحث محدود مضبوط را مطرح كنيم كه :
- بخارات دريا، گازها ، امواج صوتي ،‌امواج مغناطيسي ، شعله ها ، امواج حرارتي ، نورها همه به صورت نقشها و تصويرها حركت مي كند .
- افكار و خيالات انسانها، حيوانات، نباتات حتي جمادات بصورت نقشها و تصويرهاي منظم در فضا حركت مي كند.
- از اجساد و بدن همه موجودات، جماد و نبات و حيوان و نيز از بخارات و مايعات و جامدات و از بدن كرات مرتبا امواج ساطع و در فضا پخش مي شود كه اين امواج نيز به صورت تصاوير و نقشهاي معين و منظم در فضا حركت مي كند.
- موجودات تحول پيدا مي كنند جسم و جان آنها از يكديگر مجزا مي شود جان كه سبكتر است در فضا پر مي كشد.قطعا مي دانيد جان نيز تصوير و نقش دارد و مرتبا" از جان موجوداتي كه در فضا حركت مي كنند تصويرها و نقشهاي تازه اي ساطع مي شود و جريان مي يابد.
- گفته شد كه انسان و موجودات زنده بلكه همه موجودات فكر مي كنند افكار و خيالشان بصورت تصاوير در فضا پخش مي گردد. در اينجا مي گويم كه روانها بعد از تحول نيز داري فكر و خيال هستند و تفكرات و تخيلاتشان بصورت تصوير و نقش ساطع مي شود .
- موجوداتي كه هنوز صورت مادي و حيات ظاهري پيدا نكرده اند و در گنجينه انرژيها و قدرت الهي هستند و بنا به سرنوشت بايد در آينده تبديل به ماده بشوند و جسميت پيدا كنند، وجود دارند. پس داراي نقش و تصوير هستند و نقش و تصوير آنها قابل رويت است. آنها در كتاب سرشت و سرنوشت و لوح محفوظ جهان وجود دارند. به همين دليل آينده نگري و نهان يابي و پيش گويي و خواندن سرنوشت انسانها مقدور است.
ما در خوابهايمان چه مي بينيم؟
اگر شما پرتو جويان عزيز به سخنانم عنايتي داشته باشيد به آساني مي توانيد بفهميد، كه انسان چگونه خواب مي بيند، اين نقشها و تصويرهايي كه در شش مورد بالا مطرح شد در فضا وجود دارد به علاوه تصوير هيكل موجوداتي كه جنبه مادي دارند و آنها را مطرح نكرديم. ميز، صندلي، انسانها، ساختمانها، مجسمه ها، كارخانه ها، حيوانات، ‌حشرات‌ و كليه اشياء هر كدام داراي نقش و تصوير هستند. ما در بيداري و خواب اين تصويرها را با چشم ظاهري و حس روشن بيني مشاهده مي كنيم، ‌اين تصويرها حقيقت دارد، ‌زيرا وجود دارد پس ما در خواب و روياها حقايق و واقعيات را مي بينيم و خواب ديدن راست ودرست است و نبايد آن را واهي و موهوم دانست.
چرا خواب را واهي و موهوم مي دانيم ؟
علتش تطبيق نكردن تصويرهايي است كه در رويا و خواب مي بينيم با واقعيت مادي و محسوس جهان كه با آنها سر وكار داريم. مثلا" ماهيهاي دريا فكر مي كنند افكار و خيالات آنها بصورت تصويرها درفضا پخش مي شود، انسانها اين تصويرهاي متعلق به ماهيهاي دريا را مي بينند و بعد از بيدار شدن اولا" قسمتي از خوابهايي كه ديده شده فراموش مي گردد، ثانيا رابطة رويا و اشباحي كه ديده شده قطع مي شود،‌ در نتيجه روياي انسان به نظرش نامربوط و واهي مي آيد.
همينطور مي توانيد مثالهايي بزنيد و تفكر كنيد تا حقيقت را دريابيد، ‌عزيزان من، ‌كوه فكر مي كند، رودخانه فكر مي كند، ‌كبوترها فكر مي كنند و افكار اين موجودات به صورت تصويرها و نقشهايي در فضا جاري است و ما در خواب اين نقشها را مي بينيم و چون سابقه اي در حافظه خود از آنها نداريم كه ديدنيهاي خود را با آن سوابق ذهني تطبيق كنيم نمي توانيم بفهميم كه اين تصويرها چيست؟ و از كجاست در نتيجه به روياهاي خود بي اعتنا هستيم.
رويا بي نظم و نامربوط نيست، چون عالم منظم است و انسان در نظم آفرينش قرار دارد خواب ديدنهاي انسان نامربوط و بي نظم نيست. طبق نقشه سرنوشت انسان و جهان، هر كس خوابهايي مي بيند. و نيز به قدري كه لازم، مفيد و ضروريست،‌ خوابها را تعبير و تطبيق مي كند. پس بيخود گيج و مبهوت نشويد و بدانيد اگر شبها خوابهايي مي بينيد كه در روز نمي توانيد با خاطرات خود آنها را درست تطبيق و تعبير كنيد، اين مسئله بنا به سرنوشت و تقدير الهي و به خير و صلاح شماست.
همواره و در همه حال شكر و سپاس يزدان مقتدر مهربان را بجا بياوريد و در توجه بخدا و پرستش او غفلت نورزيد تا در زندگي كامياب گرديد.
خوابيدن طبيعت
وقتي هر موجودي اعم از جماد و نبات و حيوان، ‌قسمتي از عمر را در خواب بسر ببرد، ‌براي ما روشن مي شود كه كل موجودات عالم مي خوابند مجموع خوابهاي همه موجودات عالم، خواب حضرت طبيعت لايتناهي و جناب هستي كل محسوب مي شود همانطور كه مجموعه روياها و مشاهدات و ديدنيهاي كل موجودات طبيعت، مشاهدات عالم لايتناهي محسوب خواهد شد.
هيچ گاه فراموش نكنيد هر چه در يك انسان هست با ابعاد بي نهايت در وجود خداوند و عالم لايتناهي نيز هست و هر خاصيتي در يك عنصر يا هر حالتي در يكي از موجودات ذره بيني وجود دارد در انسان و ساير موجودات نيز آن خاصيت و حالت وجود دارد، ‌اگر اين قاعده را فراموش نكنيد،‌ شناخت خود و جهان برايتان آسان خواهد بود.
ديـدن سرنـوشـت در خــواب
سرنوشت جهان و انسانها و ساير پديده ها، در لوح محفوظ و كتاب علم خدا مستور و منقوش است. اينطور تصور كنيد كه آفريدن كه از جانب خداوند قادر متعال صورت مي گيرد، از روي كتابي است كه دست قدرت الهي آن را ورق مي زند. در هر صفحه اي از اين كتاب يك نقشه و تصوير بسيار وسيع و بي نهايت وجود دارد كه اراده خدا بر تحقق و پياده شدن آن نقشه تعلق مي گيرد.. پس بايد گفت: در هر ورقي موجودات جديدي مصورند و خلق مي شوند. آينده هر انساني در آن كتاب عظيم آفرينش و لوح محفوظ منقوش است.
يكي از برنامه هاي آفرينش اينست كه هر انساني سرنوشت خود را قبل از تحقق و پياده شدن نقشه ببيند تا با آنچه كه در فردا اتفاق مي افتد، امروز آشنا باشد. مانند مدير كارخانه اي كه كار فرداي كارخانه را امشب مرور و بررسي نمايد. پس يكي از موارد خواب ديدن، يا يك بعد روياهاي ما، ديدن آينده خودمان است.
همه موجودات چنين رويا و آينده نگري را درباره خود دارند و ضمير باطن هر كس به خوبي اگاه است كه فردا چه خواهد شد. اما مردم دو دسته اند: اقليتي از مردم خودآگاهند. يعني از اين روياهاي خود با خبرندوآنچه مي بينند فراموش نمي كنند. ولي اكثريت مردم ناخودآگاه زندگي مي كنند و بينش يا آگاهي و بيداري ندارند. بينش دارند، اما آگاهي ندارند.
اگر شما روياهاي خود را به روشني بياد نمي آوريد ، علتش اين است كه هنوز براي خود اگاهي تعليم نديده ايد و تمرين نكرده ايد. اگر بپرسيد: ما كه خوابهاي خود را فراموش مي كنيم، پس ديدن آينده و برنامه هاي زندگي از قبل براي ما چه فايده اي دارد؟ در پاسخ مي گوئيم: ضمير باطن هر انساني روياها و خاطرات عالم خواب را ضبط مي كند و در قسمت تاريك ذهن، اين تصويرها باقي مي ماند و خاصيت آن اين است كه شما با حوداث روزگار بدون مقدمه مواجه نشويد و زماني كه حادثه اي پيش مي آيد سابقه آن را درضمير باطن خودتان احساس مي كنيد. مثلا اگر مقدر باشد، عزيزي را از دست برود، فرد قبلا" اين حادثه دردناك را در خواب و رويا و خيالات خود مي بيند و يك نوع آمادگي پيدا مي كند و زماني كه با آن حادثه مواجه شد، خيلي خودش را نمي بازد.
هر كسي در اين زمينه تجربيات شخصي دارد. اما اينكه روياههاي خود را فراموش مي كنيد و فقط نقش و تصوير كمرنگ آن در ضمير باطن شما باقي مي ماند، به اين علت است كه اگر همواره از حوادث آينده اگاه باشيد، زندگي حال را از دست مي دهيد و بناي كارها هم بر غفلت و فراموشي است و اين غفلت و فراموشي بسيار مفيد است.به همين ترتيب، غفلت و فراموشي از حوادثي كه اتفاق افتاده و بر شما گذشته است كه اگر همواره در مد نظر شما باشد، ادامه زندگي بر شما مشكل مي شود.،
خداوند همه امور را بر ما آسان گرفته و مهندس متخصص دانا و بيناي آفرينش مي داند سرنوشت يك موجود را چطور قلم بزند كه او بتواند مشتاقانه به زندگي و حيات خود ادامه بدهد.
در همين خواب ديدن اسراري نهفته، اما من نتوانستم از ميلياردها اسرار پيچيده خواب وخواب ديدن يكي را براي شما بازگو كنم كه بدانيد خواب و خواب ديدن چقدر در برقراري اين نظام هستي و ادامه حيات موجودات مؤثر و مفيد است.

Robot
07-06-2010, 01:56 AM
ممنونم ولی نگفتم ی مقاله کپی پیست بشه :دی

گفتم اگ میخواین ی تایپک بزنیم درمورد خواب حرف بزنیم و بحث کنیم...

خب .. یکی از دوستام میگفت من کمتر میخوابم و با این جمله هم موافق نیستم "دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسینه " چون اگه زود برسم عمرم تلف نشده کارای بیشتری میتونم انجام بدم چیزای جدید ب ذهنم میخوره...
میگفت من حداقلش میخوام 50 سال عمر کنم ... با روزی 8 ساعت حدوده 20 سالشو خوابم... توی این 20 سال چ کارایی ک نمیتونم انجام و خوش بگذرونم پس میتونم بیشتر زندگی کنم...

نمیدونم ولی چنین اعتقادایی داشت...

منم تقریباً باهاش موافقم .... ولی از اونجایی ک خواب نیازهای جسمی و جنسی روحی رو جبران میکنه خواب باید باشه... ولی بطور صحیح...

میگم شما چند ساعت قبل از خواب ب بستر میرین؟؟؟ یا مثلا چه مدت بعدش خواب میرین؟!!

sasanjan
07-06-2010, 02:00 AM
خب حالا هم میشه در مورد خواب بحث و صحبت کرد .

Robot
07-06-2010, 08:11 AM
آره میشه منم نگفتم نمیشه ;) کامنت قبلی منو بخونید جواب بدید ...

جواد نجفی
07-06-2010, 09:09 AM
جواب اولتو بگیر روبوت جون::::::::::::: اینکه اون مقاله رو کپی پیست کردم، به عبارت دیگه یعنی ذهن شما رو آماده بحث در مورد خواب و دیدن اون آماده کردم، نباید از کپی پیست نارحت بشی!!!!!!!!!

خودمم بعضی اوقا 24 ساعت شده که فقط 2 ساعت خوابیدم و روزشو هم بد نگذروندم
عید نوروز جایی بودیم که 15 روز تعطیلات مجبور بودیم فقط 3 تا 4 ساعت بخوابیم و خدمت رسانی کنیم، البته خیلی حال میدادا....

بعد بهت میگم