معماری و تزئینات اسلامی در کشورهای جهانو ایران
هنرمعماری اسلامی از لحاظ زیبائی و تناسب به حدی در دنیای قدیم (آسیا، افریقا و اروپا)تاُثیر کرده که تا مدتها معماران مسیحی تحت تاُثیر اصول آن بوده و از قوانین تزئیناتداخلی آن در کلیساهای و ابنیه خود استفاده میکردهاند...
هنر معماری اسلامی از لحاظ زیبائی و تناسببه حدی در دنیای قدیم (آسیا، افریقا و اروپا) تاُثیر کرده که تا مدتها معماران مسیحیتحت تاُثیر اصول آن بوده و از قوانین تزئینات داخلی آن در کلیساهای و ابنیه خود استفادهمیکردهاند. مطالعه در این رشته که بتدریج قسمتهای مختلف آن از نظر خوانندگان عزیزخواهد گذشت ما را به فلسفه نقوش و تزئینات اسلامی که در بناها و شهرهای مختلف شرق وغرب به چشم میخورد آشنا میسازد.
البته تاریخ معماری اسلامی و تزئینات داخلیو هنرهای مختلف آن در کشورهای مختلف اسلامی جهان مورد بحث قرار خواهد گرفت و تاُثیرآن روی ابنیه مسیحی بعد از اسلام بدقت بررسی می شود. دانشمندان فن آثار و ابنیه اروپائیرا که از قدیم باقی مانده چندان که باید مورد دقت قرار ندادهاند و در راه تدوین تاریخچهو توصیف عمارات الحمراء وبعضی مساجد مصر بیت المقدس بذل توجه نمودهاند. در صورتی کهبرای مطالعه در اصول ساختن شهرهای مختلف کشور ما و سایر کشورهای اسلامی لازم است ابتداقسمتهای مختلفی را که یک شهر اسلامی بدان احتیاج دارد از قبیل: مساجد، خانهها، قصور،بازارها، حمامها و گورستانها و طرز شهرسازی از لحاظ تناسب، و همچنین وضع جغرافیائیو کیفیت استفاده از مواد مختلفی که در هر منطقه برای ساختمانها یافت میشود مورد بررسیقرار داد.
نمونهای از شهرهای اسلامی ـ پس از اینکهپرچم اسلامی به اهتزاز درآمد در پیرامون کعبه ( خانه خدا ) که در دوران پیش از اسلامبتکده بزرگ اعراب بدوی بود خانههائی ساخته شد.
زایرینی که از فرسنگها راه برای زیارتمی آمدند برای سکونت احتیاج به مکانی مناسب داشتند و از این روی کاروانسراهای متعددیساخته شد. این کاروانسراها محوطه هائی مربع شکل حیاط مانند داشتند که در وسط آن آبانبارهائی رو پوشیده قرار داشت. دور تا دور این محوطه صفههائی می ساختند که از سطححیاط بالاتر بود و در هائی به حجرههای کوچک داشت که محل استراحت زایرین و مسافرانبود. در پشت این اطاقها و در سراسر چهار گوش حیاط، دالانی سرپوشیده قرار داشت که محلاطراق شترها و قاطرهای کاروان بشمار میرفت. پس از کاروانسراها خانه های کوچکی بودندکه با چوپ و گل دو طبقه می ساختند که بجای مسافر خانه های امروز مورد اجاره زایرینقرار میگرفت.
پس از آن قصر حاکم شهر و دیوان خانه بودکه به دیوارهای سفید کنگره دار محصور شده و درب قطور و دروازه مانندی داشت که همیشهنگهبانان و شرطهها بر آن پاس میداند. داخل قصر بدو قسمت تقسیم شده بود که هر یک دریجداگانه به خارج داشت.
این دو قسمت عبارت بود از قسمت بیرونی کهمحل جلوس شیخ حاکم و یاران او بود. در این قسمت تالاری وسیع با پنجرهها و بادگیر هایمشبک قرار داشت، که پیوسته گذرگاه بادهای صحرائی بود. در اطراف ساختمان، ایوانهای وسیعسر پوشیده قرار داشت که به طارمی های ظریف مشبکی منتهی می گشت و پنجرهها و درهای ساختمانبه این ایوانها باز می شد. این ایوانها برای خنک نگاه داشتن تالارها نقش بزرگی بازیمی کرد، این بادگیرها که از یک طرف به داخل زیر زمین و سرداب و طالارها راه داشت ازطرف دیگر تا بام خانهها، به صورت برجی با کاشیهای مشبک که به رنگهای لاجوردی و آبیو زرد ساخته شده بالا میرفت.
این بادگیرها از یک طرف هوای گرم را ازحفرهای پر پیچ و خمی می گذرانید تا وقتی که به سردابها و تالارها میپیچید بسیار خنکباشد و از طرفی هوای دم کرده را از زیر زمینها به بالا میبرد. اطاقهای دیگری هم دراطراف تالار دیوان خانه وجود داشت که عبارت بود از تالاری مجلل و اطاقهای کوچک دیگرکه برای پذیرائی و استراحت مهمانان شیخ اختصاص داده شده بود و همچنین قراولخانه کهمحل استراحت قراولها و انبار اسلحه آنها بود. در قسمت دیگر قصر که در پشت ساختمان بیرونیقرار داشت اندرونی بود. در قسمت اندرونی تالارهای مجلل و وسیع و همچنین اطاقهای کوچکو با انواع توریها و پارچهها زینت یافته بود قرار داشت.
زیرزمینهای اندرون که محل استراحت روزانهشیخ بود دیوارها با کاشی کاریهای معرق به رنگهای آبی و لاجوردی و بنفش و سبز و سیاهکه مجموعه آنها با خطوط و سطوح هندسی یا اسلیمی و خطائی به نظر میرسید تزئین شده بودو نور کمی را که از پنچرهای بالا به درون می تابید مانند نور ماه بسیار کمرنگ و رؤیائیمنعکس میکرد.
در میان سردابها حوضخانههای بسیار زیبابشکل کثیر الاضلاعهای هشت گوش بنا میکردند.
حوضها با کاشی های فیروزه ای و فوارههاکه منبع های آب آن در بالای بام یا تپه های مجاور شهر قرار داشت به بالا جستن میکردو به فضا خنکی مطبوعی میبخشید. در چهار طرف از هشت گوش اطراف حوض سکوهائی از سنگ مرمربه اطاقهای هلالی شکل که برروی ستونهائی نارنجی از گل پخته با لعاب فیروزه ای رنگ قرارداشت بچشم میخورد. در داخل صفهها که با بوریاهای بسیار ظریف بافته شده بود بالش هائینرم از مخمل قرار داشت که محل نشستن حرم شیخ و سوگلیها بود که در آنجا آزادی کاملیداشتند.
البته ساختمان حرمسرا با درختهای موز ونخل خرما که برگهای پهنی داشت و دیگر درختان و گلهای مناطق گرمسیر از نظرها پنهان میشدو پنجرهها به شیشه های رنگینی مزین بود که نور را چون منشوری تجزیه می کرد و به درونتالارها میپراکند.
پس از قصر حاکم ساختمان خانهها، دکانهاو بازارهای شهر قابل ذکر است. البته در محوطه های وسیعی در کنار حصار شهر در روزهایمعینی از هفته از اطراف و اکناف و حتی از شهرهای دیگر بازرگانان و کشاورزان کالاهاو محصولات و مصنوعات خود را در دکانهائی که با چوب و تخته و پارچه از آفتاب محفوظ بودهاست عرضه می نمودند.
گاهی برای انواع و اقسام تفنن و بازیهامانند جنگ خروسها یا سر شاخ شدن گاوها گاهی هم برای تردستیها و شعبده بازیها مکانهائیبا چوب بشکل سکو میساختند که دور تا دور آن مردم می ایستادند و با پرداخت مختصر پولیسرگرم می شدند. البته در این بازارها شعرای قصیده سرا چکامه های خود را می خواندندو شیوا ترین آنها را بر پوست آهو می نگاشتند و بشکل لوله طوماری از دکهها میآویختندو جوائز هنگفتی که از طرف مردم جمع شده بود به فصیحترین شعرا اعطا میگردید.
این نوع بازارها فقط در روزهای معینی ازهفته برپا بود و در روزهای دیگر آن را جمع میکردند ولی بازارهای سرپوشیده که نمونههائی از آن هنوز در بعضی از شهر های شرق باقی مانده ساخته شده بود. این بازارها بهاطاقهای ضربی بر روی خیابانی پیچ در پیچ ساخته میشد و در انتهای هر اطاق گنبدی شکل،سوراخ گردی وجود داشت که نور را به داخل بازار میپراکند. در دو طرف بازار حجره هایبازرگانان طوری ساخته شده بود که از سطح کف معبر قریب یک متر بلند تر بود بنحوی کهکالاها کاملاً دیده میشد .طریقه ساختن طاقهای ضربی بدین قرار است که روی چهار پی مربعشکل که تا ارتفاع ۴ الی ۶ متر بالا رفته بود پل ضرب در را به صورتی که آجر روی یک سوماز آجر زیری جلو آمدهتر باشد به وسیله آهک و ساروج بالا میبرند پس از خشک شدن باآجرهای خطائی قسمتهای باز سقف را تیغه می کنند .
البته در یک بازار تعداد طاقها به وسعتبازار بستگی داشت افزایش و بزرگی دهانه هر دکان نیز به اندازه دهانه یک طاق وابستهبود. با در نظر گرفتن گرمی هوا در این شهرها البته وجود سقفهای ضربی و قوسدار بازاربه تلطیف و خنکی هوا کمک مؤثری میکرد.
▪ حمامها: حمام های شهرهای اسلامی اگرچه تحت تاُثیر حمام های رومی محوطه بسیار بزرگی بود که بزرگان و مردم اغلب امور بازرگانیو سیاسی خود را در آن حل و فصل میکردند ولی مشخصات دیگری هم داشت که ذیلاً به آن اشارهمی کنیم: [۱۶] حمامها از یک رخت کن و یک گرمخانه و یک قسمت سرد خانه تشکیل می شد.سرد خانه یک محوطه کثیرالاضلاع هشت گوش با گنبدی که در بالای آن شیشهها یا سنگهایمرمر، نوری زرد و مات از خود میگذرانید و محوطه حمام را روشن میساخت. حوض و حوضچههائی با فواره در وسط این محوطه وجود داشت و سکوهائی برای رخت کنی در اطراف قرار گرفتهبود.
دالانهائی این قسمت را به محوطه گرم خانهمنتهی میکرد در آن جا سکوهای سنگی برای شستشو و همچنین حوض های آب گرم وجود داشت اینحوضها توسط دیگهای بزرگ چدنی که تون نامیده میشد گرم میگشت. نور حمامها معمولاًاز بالای طاقی هائی که با شیشه یا سنگ مرمر پوشیده شده بود تأمین میگشت.
در ضمن چاههای دهانه گشاد و عمیقی در کنارحمام وجود داشت که به وسیله گاو و مشکهای بزرگ پیوسته آب را از اعماق زمین برا ی گرمشدن و استفاده در حمامها میکشید. حوضهای بزرگ استخر مانند (چاله حوض) که از آب سردپر شده بود برای شنا ضمن استحمام ساخته میشد.
▪ مساجد: هر شهری یک مسجد بزرگ به نام مسجدجامع داشت که در اعیاد مذهبی مانند عید قربان می بایست امام جمعه در پیشاپیش اهالیشهر در آن به نماز بایستند. و پس از آن مساجد کوچکتری هم بودند که در هر محلهای وجودداشت.
▪ ساختمان یک مسجد از قسمتهای زیر تشکیلمی شد:
از درب ورودی که بسیار بزرگ ساخته شده بودبه محوطه که سقا خانهای سنگی در وسط آن قرار گرفته وارد میشدند و دو دالان در طرفیناین محوطه قرار داشت که به صحن مسجد منتهی میشد. صحن از یک حیاط مستطیل یا مربعی شکلوسیع که در وسط آن حوض وسیعی برای وضوی مؤمنین ساخته شده بود تشکیل مییافت.
سکوئی برای نماز جماعت از سنگ در جلو پیشخوانمسجد قرار داشت. در ضلع جنوبی، شبستانی که گنبد بزرگ مسجد بر روی آن مستقر گشته قرارگرفته و در دو طرف دیگر محوطه های سر پوشیده وسیعی با طاقهای ضربی و ستونهای کوتاهسنگی که کف آن از گلیم یا بوریا پوشیده شده و برای اقامت و بیتوته مسافرین و رهگذرانو سیاحان و زائرین اختصاص داده شده بود. هر مسجد بزرگ یک یا چند مدرسه در کنار خودداشت. این بناها که مخصوص طلاب علوم دینی است از حجره های کوچکی مشبکی به خارج داشتو در جلو آنها ایوانی بود که با یک یا چند پله به محوطه حیاط مدرسه وارد میشد.
حجرهها محل بیتوته شاگردان و پلهها محلبحث طلاب بود. هزینه ساختمان این مدارس از محل اوقاف مجامع مذهبی است.
شهرها اصولاً روی تپهها بنا میشده است.
دیگر از امکنه مورد لزوم یک شهر ساختمانبقاع و تکایا و گورستانها بود که معمولاً در اطراف امام زادهها و بقاع بزرگان مذهبیبنا میشده است.
معمولاً سنگ قبر مقدسین اسلامی به وسیلهمعجرها و پردهها پوشیده میشده است.
بقاع و گورستانهای مردم در خارج و اطرافشهر قرار دارد. این منظره قسمتهائی از یک شهر اسلامی بود.
در مقاله آینده درباره سبک معماری و تزییناتساختمانی که در یک شهر اسلامی بدان اشاره شد در کشورهای مختلف و زمانهای تاریخی گوناگونبحث خواهیم کرد.