انصافاً من که اشک تو چشام جمع شد
انصافاً من که اشک تو چشام جمع شد
اینم یه عکس دیگه
این هم یکی دیگه
یادش بخیرررررررررررررررررررررر رررررررررررررررررر
دلم را در غمت کردم ز هر ویرانه ویرانتر / چو دیدم دوست میدارد دلت ، دل های ویران را . . .
چه ایامی بود
شرو ع کن :
یک قدم با تو ، تمام گام های مانده اش با من
دانلود جزوه مصاحبه های عقیدتی و سیاسی کلیه ارگان ها و سازمانهای دولتی
☺҂☻҂کــوچه بــاغ خــاطــرات҂☻҂☺
:d:d:d:d:d:d:d:d
من اونجا نبودم(ذبيرستان البرز رو ميگم) ولي الان عكسا رو كه ديدم بعضي از دوستاي قديمو ديدم كه ايام زياديست نديدمشون.
خاطره اي تازه شد
مرسي
تو دبیرستان هم از این کارا وای وای...نمیدونم چرا شما اینقدر به عکس گرفتن علاقه دارند حوصله درس خوندن ندارید..
saaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaalam
ســــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــلام
بـــــــــــــــــــه همه الــــــــــــــــبرزی های ایران
یادش بخیر ، لنگه کفشی که ع.ف سمت ر.ج پرت کرد!!!!
مهندسین میدونین کدومو میگم که ؟ آره؟
ندونستین از خودش بپرسین!!!
توی عکس دومی هم واسادن تقریباً کنار هم!!!
ای کاش یاد بگیریم که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالابگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ دنده های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.
برگرفته از کتاب طراحی اجزا ماشین نوشته جوزف شیگلی
║▌█│║▌║│█║▌║█║Copyright © 2013-2014™
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)