( مشاهده پاسخ شماره 1 تا 2 / از مجموع 2 پاسخ )

موضوع: نبرد رستم و سهراب (شعر طنز) :

  1. #1

    پیش فرض نبرد رستم و سهراب (شعر طنز) :

    نبرد رستم و سهراب (شعر طنز) :
    چنین یاد دارم که گوشم شنید
    مر این داستان را ز گردآفرید:

    چو خورشید در آسمان سر کشید
    سیه زاغ - خاک تو سرش- پر کشید

    تهمتن سوی آینه شد روان
    پس آنگه بپوشید ببر بیان

    دو دوری بچرخید و خود را بدید
    "چه خوشگل شدم" گفت و از جا پرید

    در آن آینه عکس خود بوس کرد
    خودش را برای خودش لوس کرد

    سبیل خودش را بسی شانه زد
    به زیر بغل نیز افشانه(۱) زد!

    نهاد آن یل نامی و تاج بخش
    یکی چار پایه به نزدیک رخش

    سوارش شد و بعد ویراژ داد
    به جولان هوای در ساژ(۲) داد

    از آنسو شنو حال سهراب یل
    که در خوشگلی بود ضرب المثل

    در آورد سهراب تی شرت بزم
    پس آنگه بپوشید خفتان رزم

    بر آن زلف عقرب بمالید ژل
    بزد تیر مژگان خود را ریمل

    دو ساعت جلو آینه ایستاد
    به موهای زیباش حالت بداد

    بگفتا که امروز با ماست شانس
    به میدان سپس رفت با یک آژانس

    دو خوشگل به ناز و ادا و قمیش
    به میدان رسیدند با ایش و ویش

    خرامان دو یل پیش هم آمدند
    و با غمزه مشغول کل کل شدند!

    چنین گفت سهراب یل : کای خرفت
    کنون مرگ آمد خِرت را گرفت

    بگویی اگر حرف بی تربیت
    همینجا نصفت مي كنم از وسط(!)

    تهمتن بشد قرمز و گفت : وا!
    چه حرفای زشتی! پنا بر خدا

    چرا گرد و خاک این وسط می کنی؟
    منو نصف كني؟؟... تو غِلط می کنی!!

    جلو رفت رستم ورا کرد : اَخ!
    دماغ حریفش کمی گشت پخ!

    بزد جیغ : مُردم ! کجایی ننه؟
    بیا! این هیولا منو می زنه!

    برو گمشو اکبیری بی کلاس
    که ایران و توران همه ش مال ماس!

    در این بین و در حیص و بیص نبرد
    تهمتن دوباره یکی حمله کرد

    کشید آنزمان گیس سهراب را
    بیاورد بر چشم او آب را

    سپس یک لگد زد به ساق جوان
    که اشک از دو چشمان او شد روان

    سُهی چونکه این ضربه خورد از رُسی!
    بگفت:این تویی یا "پائولو روسی"؟!(۳)

    جلو رفت سهراب یل سوی او
    گرفت از تهمتن لُپِ چون هلو !

    یکی نیشگون از لُپانش گرفت
    تو گویی که از درد جانش گرفت

    چنین گفت رستم به هول و ولا:
    عجب ناقلایی تو !شیطون بلا!!

    به ناگاه خم شد به روی زمین
    درآورد کفش خودش را به کین


    بزد بر ملاجش یکی لنگه کفش
    که شد
    قسمت عمده ی آن بنفش!

    بشد ضربه ی مغزی آن پور پاک
    ولو گشت حیوونکی روی خاک

    بگفتا : نشونت میدم ای خشن!
    الهی تو چشمات بره خاک و شن!!

    ز بچه محلهای ما یک نفر
    برد سوی رستم از اینجا خبر

    که : ای آقا رستم بیا زود باش
    که سهرابتو کرده اند آش ولاش

    چو رستم شنید این یهو جیغ کشید
    یقه هفت پیراهنش را درید

    بزد چنگ بر لپ که : رستم منم!
    الهی خدا بشکنه گردنم!

    بگفتا : بابایی! منم پور تو!
    چرا وا نکردی چش کورتو!!

    پی کشتن پور خود آمدی
    دیگه با تو قهرم ...تو خیلی بدی!

    به مامانی خود نگفتم اگر
    یه آشی برایت نپختم(!) اگر

    بزد جیغ رستم از این فعل بد:
    ایشالّا (!) خداوند مرگم دهد!

    اوا خاک عالم! ...تو هستی بابا؟!
    بمیرم الهی !..نگفتی چرا؟

    چو گریید آن شبه " لی وان کلیف"!(۴)
    کلینکسی آورد بیرون ز کیف!!

    کلینکس را اول از هم گشود
    سپس از دل و جان یکی فین نمود!

    ز فین فین رستم در آن پهن دشت
    "زمین شش شد وآسمان گشت هشت"!

    چو "وی جی"(۵) در آغوش گرم پدر
    برفت اینچنین جان سهراب ، در!


    راهنما...................................... .................................................. .........


    (۱) افشانه: در آن روزگار به "اسپری" اطلاق می شد!

    (۲) در ِ ساژ: به حرکات موزون اسب هنگام طی طریق می گفتند!

    (۳)
    Paulo rossi : از سرداران پا به توپ روم باستان در ۱۹۸۲ سال قبل یا بعد میلاد!!

    (۴)
    Lee van cleef : از "بد"های معروف و جیره‌خوار "سرجولئونه" !

    (۵) وی‌جی: "وی جی بن اِشوینی"! ... مقتول به دست پدر در دیار هندوستان، که فردوسی و گردآفرید بخش پایانی داستانشان را از سرنوشت او اقتباس کرده اند!
    آدمی پرنده نيست‌
    تا به هر کران که پرکشد، برای او وطن شود
    سرنوشت برگ دارد آدمی‌
    برگ‌، وقتی از بلندِ شاخه‌اش جدا شود
    پايمال عابران کوچه‌ها شود...

  2. #2

    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    رشته
    شیمی
    سن
    34
    نوشته ها
    267

    پیش فرض پاسخ : نبرد رستم و سهراب (شعر طنز) :

    اينم يه نوع جنگ رستم ديگه
    کنون رزم Virus و رستم شنو / دگرها شنيدستي اين هم شنو

    که اسفنديارش يکي Disk داد / بگفتا به رستم که اي نيکزاد

    در اين Disk باشد يکي File ناب / که بگرفتم از Site افراسياب

    چنين گفت رستم به اسفنديار / که من گشنمه نون سنگگ بيار

    جوابش چنين داد خندان طرف / که من نون سنگگ ندارم به کف

    برو حال مي‌کن بدين Disk، هان! / که هم نون و هم آب باشد در آن

    تهمتن روان شد سوي خانه‌اش / شتابان به ديدار رايانه‌اش

    چو آمد به نزد Mini Tower اش / بزد ضربه بر دکمه Power اش

    دگر صبر و آرام و طاقت نداشت / مر آن Disk را در Drive اش گذاشت

    نکرد هيچ صبر و نداد هيچ نفت / يکي List از Root ديسکت گرفت

    در آن Disk ديدش يکي File بود / بزد Enter آنجا و اجرا نمود

    کز آن يک Demo شد پس از آن عيان / ابا فيلم و موزيک و شرح و بيان

    به ناگه چنان سيستمش کرد Hang / که رستم در آن ماند مبهوت و منگ

    چو رستم دگرباره Reset نمود / همي کرد Hang و همان شد که بود

    تهمتن کلافه شد و داد زد / ز بخت بد خويش فرياد زد

    چو تهمينه فرياد رستم شنود / بيامد که ليسانس رايانه بود

    بدو گفت رستم همه مشکلش / وز آن Disk و برنامه خوشگلش

    چو رستم بدو داد قيچي و ريش / يکي ديسک Bootable آورد پيش

    يکي Toolkit، Hard اندرش / چو کودک که گردد پي مادرش

    به ناگه يکي رمز Virus يافت / پي حذف امضاي ايشان شتافت

    چو Virus را نيک بشناختش / مر از Boot Sector برانداختش

    يکي ضربه زد بر سرش Toolkit / که هر Byte آن گشت هشتاد Bit

    به خاک اندر افکند Virus را / تهمتن به رايانه زد بوس را

    چنين گفت تهمينه با شوهرش / که اين بار بگذشت از پل خرش

    دگر باره اما خريت مکن / ز رايانه اصلا تو صحبت مکن

    قسم خورد رستم به پروردگار / نگيرد دگر Disk از اسفنديار
    در دنیا فقط 3 نفر هستند كه بدون هیچ چشمداشت و منتی و فقط به خاطر خودت خواسته هایت را برطرف میكنند، پدر و مادرت و نفر سومی كه خودت پیدایش میكنی، مواظب باش كه از دستش ندهی و بدان كه تو هم برای او نفر سوم خواهی بود چرا که در ترسیم تقدیرت نیز نقش خواهد داشت.



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شیر زنان ایرانی در گذر تاریخ
    توسط فاطمه رشيدي در انجمن دانستنی ها
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 04-24-2010, 02:02 AM
  2. سهراب سپهری
    توسط مهدی شاهروبندی در انجمن سخنان بزرگان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-27-2010, 01:15 AM
  3. جزوه استاد رستم نژاد درس تجارت 2
    توسط tondar در انجمن جزوات رشته حقوق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-02-2010, 07:31 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •