معرفي پالايشگاه پارس جنوبي

(آشنایی با فازها و اجزای یک پالایشگاه)






مقدمه :

ميدان گازی پارس جنوبی با مساحت 3700 کيلومتر مربع بالغ بر 14 تريليون متر مکعب گاز به همراه 18 ميليارد بشکه ميعانات گازی در لايه های مختلف ، يکی از بزرگترين منابع گازی مستقل جهان می باشد و بر روی خط مرزی مشترک ايران و قطر و به فاصله ی 105 کيلومتری جنوب غربی بندر عسلويه در آبهای خليج فارس قرار دارد که ادامه ی ميدان گازی گنبد شمالی کشور قطر می باشد.ميزان ذخيره در بخش مربوط به ايران بالغ بر 8% کل ذخاير جهان و حدود50% ذخاير گازی کشور می باشد .
توسعه ی ميدان گازی پارس جنوبی در فاز های مختلف با هدف تامين تقاضای رو به رشد گاز طبيعی مورد نياز کشور و تزريق آن به ميادين نفتی و همچنين صادرات گاز و ميعانات گازی در دستور کار شرکت ملی نفت ايران قرار گرفته و بنادر عسلويه و تنبک به ترتيب در 270 و 220 کيلومتری جنوب شرقی بوشهر نيز برای ايجاد تاسيسات ساحلی و توسعه ی مرحله ی اين ميدان انتخاب شده اند . به منظور توسعه ی اولين فاز ميدان مذکور شرکت مهندسی و توسعه ی نفت در سال 1373 تا سيس شد . پس از تغيرات ساختاری در وزارت نفت شرکت نفت و گاز پارس به عنوان يکی از شرکتهای فرعی شرکت ملی نفت ايران در اواخر سال 1377 تاسيس و از سوی وزير محترم نفت مسئوليت توسعه ی کليه فازهای ميدان گازی پارس جنوبی و همچنين ميدان گازی پارس شمالی به اين شرکت واگذار گرديد.با سرمايه گذاری هايی که تا کنون قطعی شده و با احتساب بازپرداخت مربوطه به فازهای 1 تا 10 حدود 15.5 ميليارد دلار سرمايه گذاری به عمل آمده است.
با اجرای اين پروژه ها و دستيابی به تجارب گرانقدر آن جدای از بعد آموزش نيروی انسانی و ارتقا کاری پيمانکاران داخلی عملا دست اوردهايی به ارمغان آورده که حاصل آن از تصميم گيری در شکل سرمايه گذاری شروع و حتی تا اجرای کامل به شکل مستقل به پيش خواهد رفت. هنگامی که سرمايه گذاری و هزينه ی مربوط به اين ميدان را که حداقل تا بيست فاز قابل توسعه است

در براوردی تقريبی حدود 40 ميليارد دلار ارزيابی می نمايم پی به عظمت و ارزش کار و تاثيرات آن خواهيم برد. تبلور اين سرمايه گذاری در کشور و ميزان موفقيت در آن به گونه ای است که به جرات ميتوان مدعی شد که بازتاب مثبت اقتصادی آن در تمام شئون زندگی و کار در کشور غير قابل انکار است.

قدرت اقتصادی و روش منطقی مديريت اجرايی کشور با جذب سرمايه گذاريهای خارجی در اين طرح در افزايش اعتبار جهانی کشور موفقيت بزرگی به دست آورده است که ادامه ی اين نگرش و پاسداری از دست آوردهای آن جز در سايه همت و تلاش همه کارکنان و مديران و مسئولين ميسر و مستمر نخواهد بود.

باز پرداخت سرمايه گذاری انجام شده بنا به نوع قرارداد و شرايط پيش بينی شده متفاوت خواهد بود . علی ايحال آنچه از نظر قراردادی برای فازهای يک تا هشت مقرر شده است باز پرداخت کليه سرمايه گذاريها و هزينه های مربوطه از محل توليد طی 84 ماه بعد از اولين توليد می باشد که با توجه به ورود هر کدام از فاز ها به چرخه ی توليد باز پرداخت سرمايه گذاری شروع می گردد .باز پرداخت سرمايه گذاری انجام شده بنا به نوع قرارداد و شرايط پيش بينی شده متفاوت خواهد بود .

علی ايحال آنچه از نظر قراردادی برای فازهای يک تا هشت مقرر شده است باز پرداخت کليه سرمايه گذاريها و هزينه های مربوطه از محل توليد طی 84 ماه بعد از اولين توليد می باشد که با توجه به ورود هر کدام از فاز ها به چرخه ی توليد باز پرداخت سرمايه گذاری شروع می گردد .شايان ذکر است با پيش بينی های به عمل آمده و در نظر گرفتن قيمت ها صرفا قسمتی از توليدات فازها برای باز پرداخت منظور شده ( تا زمان مستهلک شدن بدهی ) و ما بقی جز عايدات کشور محسوب می گردد . بديهی است چشم اندازی که برای حجم توليد و تنوع محصولات به دست آمده از ميدان پيش رو داريم نشانه های روشنی از افزايش درآمد از طريق صادرات مشتقات گازیو محصولات پتروشيمی حاصل از آن دارد که بدين ترتيب درامدهای کشور از طرق مختلف افزايش خواهد يافت.



روند توليد و باز پرداخت انجام شده نويد بخش ثمرات اقتصادی افزون بر پيش بينی های اوليه بوده و به گونه ای که از محل صادرات ميعانات فاز مربوطه تا کنون قريب به يک ميليارد دلار عايد گرديده است. اين امر مبين اين پيش بينی است که توليدات فازها در سقف برنامه ريزی شده تحقق يافته و منايع باز پرداخت در نظر گرفته شده از خود ميدان به خوبی پاسخگوی آن بوده است. اصولا در ميادين مشترک تسريع در بهره برداری افزايش درامد و تاخير در آن موجب عدم النفع توليد ميگردد. قابل توجه است که قطر بهره برداری را از سال 1992 آغاز کرده است اما کشور عزيزمان ايران به دلايل مختلفی از جمله نداشتن سرمايه ی داخلی و تحريم همه جانبه از بيرون از مرزدر برداشت از اين منبع عظيم 5 سال عقب نگه داشته شد.با توجه به اينکه درامد اقتصادی هر فاز با احتساب درامد جايگزين بالغ بر يک ميليارد و سيصد ميليون دلار ميباشد اين امر وظيفه ی خطيری را که بر عهده مسئولين و کارکنان می باشد به مراتب سنگين تر ميکند.نکته ی جالب ديگر اين است که وجود 3 ميليارد بشکه نفت در لايه های نفتی پارس به اثبات رسيده است که دولت بايد هرچه زود تر در رابطه با آن نيز برنامه ريزی های دقيق و سنجيده را به کار بندد در شرايط کنونی کشور و اولويت مساله اشتغال بالغ بر 30 هزار نفر در طرحهای مختلف شرکت نفت و گاز پارس مشغول کار می باشند و اين طرح با در نظر گرفتن ساير زير مجموعه هايش عنوان عظيم ترين طرح ملی را به خود اختصاص داده است .و از همين رهگذر است که ملت عزيز ما باور خواهند کرد آنچه را که رئيس جمهور درباره ی اين طرح گفته اند از نوع اغراق های مرسوم حکومتها نيست. ايشان در فاصله دو بازديد متوالی يکی در بهمن 77 و ديگری در بهمن 80 در دفتر يادبود شرکت مرقوم و در سخنان خويش اظهار نموده اند : « فاصله پارس جنوبی ديروز تا امروز فاصله عالمی تلاش ابتکار سختکوشی و آفرينندگی است تحولی که در منطقه پارس جنوبی رخ داده است تحول بزرگی است که بر ملت ايران مبارک باد.»عمليات توسعه فازهای 2 و 3 در مهر 76 به مديريت توتال فرانسه آغاز و در اسفند 80 به بهره برداری رسيد .

جای بسی افتخار است که شرکت های ايرانی نيز با وجود اين همه کمبود و تحريم در صحنه ی رقابت با شرکتهای قدرتمند خارجی وارد شده اند و مطمئنا با تلاش و برنامه ريزيهای درست و به جا روزی خواهد رسيد که شرکتهای ايرانی نيز در رديف مجرب ترين شرکتهای جهان قرار گيرند. شرکت انی ايتاليا مسئول اجرای فازهای 4 و 5 می باشد که به مراتب دارای تکنولوژی مدرن تری از ساير فازها ميباشد و دارای اولين مخازن پروپان و بوتان در نوع خود در ايران ميباشد .فازهای 6 و 7 و 8 نيز به شرکت پترو پارس واگذار شده اند که در مراحل اوليه به سر می برد.در رابطه با مقدار توليدات فازهای 1 تا 10 ميتوان به صورت کلی اين ارقام را به ازای هر فاز در يک روز بيان کرد: 25 ميليون متر مکعب گاز تصفيه شده (به جز فازهای 6 و 7 و 8 که گاز را به صورت ترش(به اين معنی که سولفيد هيدروزن آن جدانشود) به حوزه نفتی آغاجاری تزريق می شود) ، 40 هزار بشکه ميعانات گازی ( قيمت هر بشکه ميعانات گازی 10 تا 20 دلار از نفت خام بيشتر است) و 200 تن گوگرد جامد جهت صادرات.فاز 4، 5 و 9 ، 10 هرکدام سالانه 1 ميليون تن اتان به منظور تغذيه ی پالايشگاهها توليد ميکنند . فازهای 6،7،8 و 9،10 نيز هرکدام سالانه بيش از 1 ميليون تن گاز مايع توليد خواهند کردوقتی ميبينيم که ايران سالانه چندين ميليارد دلار بنزين وارد ميکند به اهميت بيش از حد پارس جنوبی پی ميبريم.شرکت مجتمع گاز پارس جنوبيشركت مجتمع گاز پارس جنوبي يكي از شركت هاي وابسته به شركت ملي گاز ايران است كه در سال 77 به موازات طرح توسعه ميدان گازي پارس جنوبي با مسئوليت بهره برداري از فازهاي 1 تا 10 تأسيس شده است. كه حوزه فعاليت اين شركت، بهره برداري از تأسيسات فرا ساحلي شامل سكوهاي دريايي، خطوط لوله زيردريايي و پالايشگاه پارس جنوبي است.



توليدات اين پالايشگاهها عبارتند از:

گاز شيرين تصفيه شده، ميعانات گازي و گوگرد، اتان ، پروپان و بوتان كه گاز تصفيه شده جهت مصارف داخلي كشور و صادرات تحويل خطوط لوله سراسري شركت ملي گاز مي شود. هم چنين ميعانات گازي به منظور صادرات از طريق خط لوله زيردريايي به گويه شناور (SBM) ارسال شده و از آنجا براي بارگيري به كشتي هاي نفتكش تحويل مي شود.امور بين الملل شركت ملي نفت و شركت پايانه ها هماهنگي كارها را عهدار هستند. گوگرد توليدي نيز به صورت دانه بندي شده جهت صادرات در اسكله عملياتي، انبار و توسط شركت بازرگاني پتروشيمي بازاريابي و صادر مي شود. اتان و گاز مايع (LPG)نيز به عنوان خوراك كارخانجات پتروشيمي مطرح است. در تأسيسات دريايي off shore كه كلاً از دو سكوي سر چاهي تشكيل شده است، هيچگونه عملياتي پالايشي بر روي گاز و مايعات همراه انجام نمي‎شود و سيستم به طوري طراحي شده است كه در حالت معمول (Normal) هيچگونه نفري بر روي سكو مورد نياز نمي‎باشد.هيدروكربورها در لايه هاي متعددي وجود دارند. مهمترين آنها كربوناتهاي دوره پرموترياسيك در تشكيلات كنگان - دالان(خوف) ميباشند،كه در لايه اي به ضخامت 450 متر در عمق حدود 3000 متري زير كف دريا قرار گرفته اند.مخازن كربناته نتيجه رسوب گذاري ارگانيسم هاي حيواني و نباتي مي باشد. ساختار دروني اين مخازن معمولا پيچيده هستند. ناهماهنگي طبقات زمين شناسي روي ويژگيهاي تخلخل مخزن اثر گذاشته و در نتيجه تشكيل موانعي مي دهد كه پيش بيني جريان هيدروكربور را مشكل مي نمابد.به علت ناهمگن بودن تشكيلات زمين شناسي كنگان – دالان، درك كلي توزيع فضايي پارامترهاي گوناگون پتروفيزيك اساسي بنظر مي رسد همانطور كه اشاره شد، بهره برداري از مبدان گازي پارس جنوبي برعهده شركت مجتع گاز پارس جنوبي مي باشد. اين شركت در تاريخ 28/7/1377 تاسيس شده و وظيفه بهره برداري از ده فاز از اين ميدان گازي را برعهده دارد. درمورد فاز 4و5 در مجموع سی حلقه چاه كه هرپانزده حلقه، گاز خود را به يك سكو مي‎فرستند، حفاري شده است. هرپانزده حلقه چاه، گازهاي استخراج شده را به يك Manifold مي‎فرستند كه اين به نوبه خود از طريق Sea line به سمت پالايشگاه گسيل مي‎شود.عملياتي كه در هر سكو بر روي گاز انجام مي‎شود اين است كه پس از استخراج گاز از چاه، فشار گاز به توسط شيرهاي فشارشكن (Chock Valve) كه بر روي هر چاه قرار دارد از فشار مخزن كه حدوداً 313 بار مي‎باشد تا حدود 115 بار كاهش مي‎يابد. براي جلوگيري از بروز خوردگي در جداره داخلي خطوط لوله دريايي، گلايكول (MEG) به توسط دو خط چهارونيم اينچ از پالايشگاه و توسط پمپ‎هاي رفت و برگشتي به سكوها فرستاده مي‎شوند. ضمن اينكه علاوه بر گلايكول، مواد شيميايي ديگر مانند متانول، آمين و Corrosion inhibitor به گاز در مراحل مختلف افزوده مي‎شود. قابل توجه است كه گلايكول پس از آنكه بر روي سكوها به يك تانك ذخيره فرستاده مي‎شود به توسط دو پمپ ديگر به خطوط لوله افزوده مي‎شود. علاوه بر اين تأسيسات، براي جلوگيري از انباشته شدن و همچنين در جهت push كردن مايعات گازي مانده در خطوط لوله به سمت پالايشگاه، از ابزاري بنام pig استفاده مي‎شود كه اين ابزار از مكاني به نام Pig Launcher به خطوط لوله فرستاده شده و پس از رسيدن به پالايشگاه، در ورودي خط لوله توسط Pig Receiver دريافت مي‎شوند. علاوه بر اين تأسيسات، مي‎توان از Test Separator ها اشاره كرد، كه براي بررسي عملكرد چاهها و ميزان گاز و مايعات همراه با آن استفاده مي‎شوند. نحوه كار بدين صورت است كه براي مدت زمان معين گاز و مايعات از اين مسير گذرانده شده و سپس به همان Header اصلي تزريق مي‎شوند.خطوط لوله كه به سايز 32 اينچ مي‎باشند، گاز و مايعات همراه با آن را پس از دريافت از سكوهاي دريايي به سمت پالايشگاه هدايت مي‎كنند. ضمن اينكه هر دو لوله چهار و نيم اينچي MEG يا همان Piggy Back Linesبر روي اين دو خط قرار دارند.پارس جنوبي از فازهاي مختلف تشكيل شده است كه در حال حاضر از فازهاي 2 و 3 و 1 بهره‎برداري مي‎شود و فازهاي 4 و 5 نيز به تازگی راه اندازی شده است. ميزان بهره‎برداري از هشت عدد فاز چيزي حدود 200 ميليون متر مكعب گاز و 320000 بشكه مايعات گازي در روز مي‎باشد.شركت نفت و گاز پارس كه مسئوليت اجراي مستقيم و نظارت بر پروژه‎هاي پارس جنوبي را به عهده دارد نقش مهمي در راستاي اجراي اين پروژه‎ها ايفا مي كند.ذيلاٌ مرور مختصري بر فازهاي مختلف خواهيم داشت:

فاز 1 :

مسئوليت اجراي اين فاز به عهده پتروپارس كه يك كمپاني نفتي و گازي ايراني مي‎باشد، است البته با نظارت پيمانكاران خارجي مثل شركت دايلم اين پروژه به بهره برداري رسيد. اين فاز ازدو train گازي تشكيل شده است كه ظرفيت توليد 1000 ميليون فوت مكعب گاز در روز را دارد و همچنين ظرفيت توليد مايعات گازي حدود 40000 بشكه در روز مي‎باشد.



فازهاي 2 و 3 :

پيمانكار و كمپاني مسئول در اجراي اين فازها شركت توتال (فينا و الف) كه يك كمپاني نفتي فرانسوي است،بود. اين دو فاز از چهار train گازي تشكيل شده است كه ظرفيت توليد 2000 ميليون فوت مكعب گاز در روز از طريق اين فازها مي‎باشد و همچنين از دو واحد توليد ميعانات گازي تثبيت شده تشكيل شده است. ظرفيت توليد مايعات گازي حدود 80000 بشكه در روز مي‎باشد.

فازهاي4 و 5 :‌

فازهاي 4 و5 اين طرح (پارس جنوبي) به منظور توليد روزانه 50 ميليون مترمكعب گاز طبيعي جهت مصارف داخلي و صادرات و همچنين توليدسالانه حدود 05/1 ميليون تن گاز مايع (LPG) و توليد روزانه 80 هزار بشكه ميعانات گازي و 400 تن گوگرد جهت صادرات و توليد سالانه 1 ميليون تن اتان به عنوان خوراك واحدهاي پتروشيمي طراحي گرديده است. عمليات اجرائي اين دو فاز توسط مشاركت آجيپ ايتاليا (60%)، پترو پارس (20%) انجام شد .



فازهاي 6 و 7و 8 :

با اجراي اين فازها حدود 80 ميليون مترمكعب گاز ترش جهت تزريق به حوزه نفتي آغاجاري و 2/1 ميليون تن گاز مايع (LPG) در سال جهت صادرات و 120 هزار بشكه ميعانات گازي در روز جهت صادرات توليد خواهد شد. عمليات اجرائي اين فازها نيز توسط شركت پتروپارس آ‎غاز گرديده و پيش‎بيني مي‎شود در نيمه دوم سال 1385 اولين مرحله بهره‎برداري از آن شروع مي‎شود.

فازهاي 9 و 10 :

در طراحي اين دو فاز نيز همانند فازهاي 4 و 5 توليد روزانه 50 ميليون مترمكعب گاز طبيعي جهت صادرات و مصارف داخلي و 80 هزار بشكه ميعانات گازي و 400 تن گوگرد جهت صادرات و توليد سالانه 1 ميليون تن اتان جهت مصرف در مجتمع‎هاي پتروشيمي و05/1 تن گاز مايع (LPG) در نظر گرفته شده است.

فازهاي 11 و 12 :

اجراي اين دو فاز به منظور توليد روزانه 55 ميليون مترمكعب گاز ترش جهت تأمين خوراك واحدهاي تصفيه و مايع‎سازي گاز (LNG) و 80 هزار بشكه ميعانات گازي جهت صادرات برنامه‎ريزي گرديده است.

فازهاي 13 و 14 :

علاوه بر فازهاي فوق اجراي فازهاي 13 و 14نيز به منظور توليد روزانه 1400 ميليون فوت مكعب L.N.G و 700 ميليون فوت مكعب GTL برنامه‎ريزي شده است.

واحدهاي پروسسي پالايشگاه :

ازلحاظ پروسسی پالايشگاه را ميتوان به 3 قسمت دسته بندی نمود

- Reception Facilities
- Gas Sweetening
- Gas Treatment

واحدهای مستقر در قسمت Reception Facilities :

واحد 100:

واحد جداسازي اوليه گاز از مايعات همراه (Reception facility )

واحد 102:

واحد باز يافت منو اتيلن گلايكول (MEG Regeneration )

واحد 103:

واحد تثبيت ميعانات گازی (Condensate Stabilization)

واحد 109:

واحد احياء آب ترش (Sour water stripping)

واحد 110:

واحد پشتيبانی تثبيت ميعانات گازی (Condensate Back up Stabilization)

واحد 122:

واحد توليد سوخت گازي (Fuel Gas)

واحد 100 (تأسيسات دريافت‎كننده و سيلابه گير) :

هدف از طراحي اين واحددريافت کردن جريان چندفازي است که ازخطوط 32 اينچي که ازسر چاههاي گاز ي وسکوهاي نصب شده دردريا مي آيند وظيفه اين واحد سازي سيلابها ي مايع که همراه گاز جريان دارندوهمچنين هدايت گاز ترش به سمت واحدهاي تصفيه گاز مي باشد . گاز درسيلابه گير که خودازدوقسمت تشکيل شد ه ا ست وهرقسمت آن مخصوص انجام يک نوع عمليات خاص بر روي يکي از خطوط انشعاب يافته از سکو مي باشد.گاز خام ورودي بوسيله دولوله 32 اينچي تشکيل شده است وهر کدام براي يک فاز درنظر گرفته شده وارداين واحد مي شود درابتدا مسير در اين واحد قسمت دريافت کننده قرار دارد.درحالت معمول,جريان سيال اين قمست را دور ميزندووارد يک سيلابه گير از نوع انگشتي مي شود. سيلابه گير شامل دوقسمت مجزا ازهم مي باشد که معمولاً به صورت مستقل کاردريافت جريان سيال را از هرکدام ازخطوط لوله دريايي برعهده دارد.



واحد102 - بازيافت گلايکول (MEG Regeneration) :

اين واحد به منظوربازيافتMEG(منواتيلن گلايکول) ايجادشده است اينMEG به منظورجلوگيري از هيدرات ويخ بستنSeaLine ونيزجلوگيري ازخوردگي بهSeaLine درمحل سکودردريا به خط تزريق مي شود. MEG همراه گازوارد واحد100 مي شودوپس ازجداسازي درواحد103 از Codensate به واحد102 انتقال مي يابدودرتانکهايRich MEG ذخيره مي شود. MEG فرستاده شده به سکو70% مي باشد يعني70%MEG و30% اب مي باشد که هنگام برگشت به 38% تبديل مي شود.اين واحدوظيفه تبديلMEG38% رابه 70% باگرفتن مقداري از اب ان را دارد.براي رسيدن به اين منظوردرمجموع 6 Package دراين واحدنصب شده است که درحالت نرمال چهارتاي انهادرسرويس ودوتاي ديگرStand By مي باشد.که با استفاده ازتبخير مقداري ازابMEG غلظت ان رابه70% مي رسانند.

واحد103 - تثبيت مايعات گازي (CONDENSAATE STABILISATION) :

هدف از واحد تثبيت مايعات گازي، توليد مايعات تثبيت شده با R.V.P=10psi در تابستان و R.V.P=12psi در زمستان مي‎باشد.مايعات جدا شده در Slug Catcher ، به سمت واحد 103، كه به ازاء هر فاز يكي از آنها طراحي شده است، فرستاده مي‎شود. عمل اين واحد، حذف سبك‎ترين اجزاء از خوراك خام و توليد محصولي با شرايط ذكر شده مي‎باشدمايعات خام ورودي از سمت Slug Catcher پس از گرم شدن در مبدلهاي ورودي سپس به سمت Desalter مي‎رود. اجزاء سبك مايعات سپس در برج از آن جدا مي‎شوند. Off-Gas توسط كمپرسور، تقويت فشار شده و به گاز ورودي به HP. Separator اضافه مي‎شود. مايعات تثبيت شده خروجي از برج پس از خروج از مبدلها و خنك شدن، با C5+از واحد 107 مخلوط شده و به سمت مخازن فرستاده مي‎شود. هرTrain از واحدهاي 103 داراي ظرفيت معادل با 1000 ميليون استاندارد فوت مكعب در روز مي‎باشد.



واحد 109 (تصفيه آبهاي اسيدي) :

هدف از طراحي اين واحد، جداسازي گازهاي اسيدي، از آبهاي پروسسي مصرف شده در واحدهاي پالايشگاه مي‎باشد.يك جريان دائم از آبهاي اسيدي واحد 102 به علاوه چند جريان موقت و مقطعي از واحدهاي 103 و104و 105و116و 122 و 129 خوراك ورودي اين واحد را تشكيل مي‎دهد.تمامي آبها پس از جمع‎آوري جهت جداسازي گازهاي اسيدي عمدتاً H2S و SO2در وارد برج stripper (عريان كننده) مي‎گردد. اساس فرايند در اين مقطع نيز براساس تبخير و گرم نمودن آب بوسيله ريبويلر مي‎باشد.اين واحد همچنخين مجهز به سيستم جمع‎آوري روغن از جريانهاي آب ورودي مي‎باشد. روغن‎هاي جمع شده سپس به واحد143 coff-spec condensate tank فرستاده مي‎شود.

واحد110 - پشتيبان تثبيت ميعانات گازي (Buck up Stabilitation):

هدف ازاين واحد جلوگيري از هدر رفتن مايعات گازي درحالي که يکي از دو واحد 103 فازهاي 4و5 درسرويس نباشند يا درحالتي که مقدار ورودي مايعات به پالايشگاه بيش از ظرفيت دو واحد تثبيت ميعانات گازي باشد، اين واحد درنظر گرفته شده است.همانطور که گفته شد اين واحد کار تثبيت مايعات گازي را انجام مي دهد و شبيه واحد 103 مي باشد. با اين تفاوت که دراين واحد گازهاي جدا شده از مايعات به فلر فرستاده مي شود و برج تثبيت کننده وDesulter ندارد و به جاي انها يک فلاش درام درنظر گرفته شده است که پس ازتنظيم R.V.P مايعات انها رابه واحد 143 ارسال مي کند. دراين واحد مخلوط گلايکول واب ومايعات گازي که از واحدهاي 100 پس ازپيش گرم شدن دردو مبدل حراراتي و رسيدن به دماي C50 با فشار رودي bar15 واردPreflash Drum شده که با فل موجود در درام، اب وگلايکول را از کاندنسيت براساس اختلاف وزن مخصوص جدا کرده و گازازاد شده نيز از بالا به Flare فرستاده مي شود. اب وگليکول جدا شده از اين درام پس ازعبور ازفيلتر به منظورخالص سازي گلايکول با فشار bar 13 و دماي C50 به واحد 102 بازيافت گلايکول فرستاده مي شود. واحد 122- fuel gas سوخت گازي :تأمين يك منبع پاكيزه و آماده از سوخت جهت تمامي مصرف‎كنندگان تحت مشخصات ويژه، بر عهده اين واحد قرار دارد. در هنگام عمليات نرمال پالايشگاه اين سوخت از ورودي كمپرسورهاي واحد 106 گرفته مي‎شود. در هنگام راه‎اندازي و شرايط ويژه اين گاز از خط لوله سراسري IGAT3 برگرفته خواهد شد. اين گاز پس از ورود به واحد داراي فشار بالايي است بنابراين ضروري است كه اين فشار به فشار پائين‎تر شكسته شود. از اين راه سوخت گاز فشار بالا بدست خواهد آمد. سپس قسمتي از اين گاز فشار بالا مجدداً به فشار پائين‎تري شكسته مي‎شود تا شايد گاز با فشار پائين توليد شود. همچنين گازهاي تخليه شده و آزاد شده از فلاش درام واحد 101 منبع ديگري براي سوخت گاز فشار پائين مي‎باشد. اين واحد از دو Train تشكيل يافته است. كه هر كدام تغذيه‎كننده يك فاز مي‎باشد.

واحدهای مستقر در قسمت Gas Sweetening :

واحد 101: واحد شيرين سازي گاز (Gas treating )

واحد 104: واحد آبگيري از گاز (Gas Dehydration)

واحد 105: واحد جدا سازی اتان ( Ethane Recovery)

واحد 111: واحد سرمايش پروپان (Propane Refrigeration)





واحد 101 : شيرين سازي گاز GAS SWEETENING UNIT :

هدف از اين واحد، حذف H2S از گاز ترش مي‎باشد.درپالايشگاه چهار واحد شيرين‎سازي گاز وجود دارد كه به ازاء هر فاز، دو واحد موجود مي‎باشد. واحدهاي شيرين‎سازي گاز در حد واسط بين HP Separator و واحد آبگيري از گاز Dehydration Unitواقع شده است. محلول مورد استفاده جهت حذف، H2S و Co2، محلول آمين(MDEA) مي‎باشد. اين محلول به طور انتخابي اكثر گاز H2S و مقداري از گاز دي‎اكسيدكربن را از گاز ترش حذف مي‎كند.

واحد104 - آبگيري از گاز (Gas Dehydration) :

واحد104واحدابگيري وجداسازي جيوه مي باشد.درTrain گازي قرارداردودرمجموع درفازهاي 4و5 چهار واحد104که هرکدام براي يکTrain مي باشد، وجود دارد.ومجموع هردوتابراي يک فاز.اين واحد،گازخروجي واحد 101(واحد شيرين سازي گاز) را کهH2s ان گرفته شده به عنوان خوراک دريافت مي کنند.دراين واحد اب وگاز ازهم جدامي شوند.دراين واحد اب راتا PPm mole1/0 ازگازمي گيرند ونيزبراي جيوه3ng/nm10 .کاهش غلظت اب تا PPm mole1/0 به اين خاطر است که با اين کار نقطه شبنم اب تا C 95- درفشارbar29 پايين مي اورد وبا توجه به دماي پايين درواحد105 ازيخ بستن اب در لوله ها بويژه Cold Box جلوگيري مي کندونيزچون بدنه داخلي وتيوپها در Cold Box از الميينوم مي باشد.وجودجيوه باعث اسيب ديدن وخوردگي المينيوم مي شود.بنابراين جيوه نيز ازگازگرفته مي شود.ظرفيت اين واحد 25% ازکل خوراک ورودي به پالايشگاه يعني mmscfD550 ونيز حداقل ظرفيت به ميزان40% ازظريفت کل واحد يعني10% ازکل خوراک ورودي مي باشد.

واحد105 - بازيافت اتان(Ethan Recovery) :

هدف ازاين واحد جداسازي اتان مي باشد که به عنوان خوراک درواحدهاي پتروشيمي استفاده مي شود.علاوه براتان ازاين واحد دو محصول ديگرنيزبه دست مي ايدکه شامل گازمتان که به واحد 106 جهت فرستادن به خط گاز کشوري فرستاده مي شودتا به عنوان گاز درخط لوله هاي خانگي استفاده شود و فاز سنگين گاز که مايع گاز طبيعي ناميده مي شود.اين محصول به واحد 107(NGLfractionation) جهت جداسازي پروپان و بوتان c5+ ارسال مي شود. اتان جهت شيرين سازي وابگيري به واحد116 فرستاده مي شود.درفازهاي 4و5 پارس جنوبي مجموعأ چهارواحد 105 وجود دارد که هرکدام دريک Train گازي ومجموع هردو واحد براي يک فازدر نظرگرفته شده است.ظرفيت هر واحد25% ازکل خوراکي است که براي فاز 4و5 تعريف شده است.[mmscFD2000]که اين مقدار درتابستان و زمستان نيزمتفاوت مي باشد.البته اين واحد مي تواند با حداقل 65% از مقدارطراحي شده خوراک کارکند.گاز ورودي به اين واحد داراي ترکيبات گوناگوني مي باشد که ازمهمترين انها مي توان به طور تقريبي: بوتان/37% ، پروپان2%mole ، اتان5/5%mole، متان 86/3moleرا مي توان نام برد.اين مجموعه پس از گذشتن ازواحد 104 وانجام عمليات ابگيري با فشار bar60/9ودماي C 6/27 براي تابستان وC7/27 براي زمستان وارد واحد 105 مي شود.

واحد111 - سيکل سرماسازي پروپان (Propan Gas Refrigereton):

اين واحد به منظور کمپرس پروپان جهت سرمايش درTrain گازي استفاده مي شود. پروپان کمپرس شده دراين واحد که با دماي C60وفشارbar6/20 به صورت مايع مي باشد جهت تبادل حرارت به مبدل هاي حرارتي درTrain ارسال مي شود.درفازهاي 4و5 درمجموع شش واحد111 که به دو دسته سه تايي براي هردو فاز تقسيم شده اند. به اين صورت که دريک دسته سه تايي دو واحد هميشه درحالت سرويس دهي ويک واحد درحالت Stand By مي باشد که با دو واحد ديگر به صورت موازي مي باشد ودرصورت ايجاد مشکل براي هرکدام از واحدها، واحد Stand By جايگزين ان مي شود.

واحدهای مستقر در قسمت Gas Treatment :

واحد 107: واحد جداسازی NGL(NGL Fractionation)

واحد 108: واحد بازيافت گوگرد (Sulfur Recovery )

واحد 113: واحد باز يافت سودا (Caustic Regeneration)

واحد 114: واحد تصفيه پروپان (Propane Treatment)

واحد 115: واحد تصفيه بوتان (Butane Treatment)

واحد 116: واحد تصفيه اتان (Ethane Treatment)

واحد 144: واحد ذخيره گوگرد مايع و جامدسازي آن (Liquid Sulphur Storage & Solidification unit)

واحد107 - جداسازي ( NGL Fractionation) :

هدف ازطراحي اين واحد جداسازي پروپان و بوتان وهمچنين c5+ از خوراک ورودي مي باشد. خوراک ورودي اين واحد از واحد بازيافت اتان (واحد 105) وبا ميزان خوراک 97 تن بر ساعت به داخل برج دی پروپانايزر هدايت مي گردد.اين برج داراي 32 سيني از نوع Valv trayکه براساس شرايط دما 138 درجه در پايين برج و 5/62 درجه در بالای برج وفشار barg8/21 پروپان ازترکيبات سنگينتر جدا شده واز بالاي برج به شکل گاز به سمت Air Cooler فرستاده شده وپس ازکاهش دما بطورکامل به مايع تبديل شده وبه سمت رفلاکس درام فرستاده مي شود.پس ازان خروجي از رفلاکس درام دو شاخه شده يکي به سمت بالاي برج به عنوان رفلاکس وديگري به عنوان محصول توسط پمپهاي مربوطه به واحد114 جهت انجام عمليات مرکاپتان زدايي و خشک نمودن روا نه مي شود. ترکيبات سنگينتر C4+از پايين برج به سمت برج دی بوتانايزر که داراي 28 سيني ازنوع Valve tray مي باشدفرستاده مي شود.واحد 108: بازيافت گوگرد Sulphur Recovery Unit :هدف از اين واحد 108، واحد بازيافت گوگرد، توليد گوگرد مايع تجارتي از گازهاي اسيدي حاصله از واحد شيرين سازي گاز و همچنين حصول يك گاز H2S مازاد با غلظتي كمتر از ده ppm مي‎باشد. البته واحد بازيافت گوگرد، بخار LP نيز توليد مي‎كند كه به هدر بخار LP اصلي جهت مصرف عمومي پالايشگاه تزريق مي‎شود. اين واحد جهت توليد گوگرد از گازهاي اسيدي از مكانيزم كلاوس clavs بهبود يافته پيروي مي‎كند. مقادير توليدي گازهاي اسيدي بدين صورت است كه هر واحد 108، يك Trainشيرين‎سازي گاز را تأمين مي‎كنداصولاً، فرآيند اين كار، شامل سوزاندان يك سوم از گاز H2S و توليد گوگرد مي‎باشد .

واحد 144 (ذخيره گوگرد و دانه‎بندي گوگرد) :‌

ظرفيت اين واحد 400 تن گوگرد گرانول در روز جهت صدور مي‎باشد. گوگرد مايع دريافتي از 4 واحد 108 در مخزن ذخيره گوگرد جمع‎آوري مي‎شود. 144-101 ظرفيت عملي اين مخزن 1800 مترمكعب مي‎باشد. مطابق با 8 روز توليد گوگرد. اين مخزن مجهز به سيستم گرمايش با بخار LP مي‎باشد. جهت ثابت نگه داشتن دما در حدود °c 135.واحد گرانول‎سازي گوگرد همانگونه كه اشاره گرديد از طراحي‎هاي شركت Enersnl / procor GXTM مي‎باشد. گوگرد مايع بوسيله 2 پمپ به داخل گرانوليتور پمپاژ مي‎شود. با عبور گوگرد از ميان نازلها و برخورد آن با قطرات آب تشكيل دانه‎هاي جامد گوگرد خواهد داد. بعد از دانه‎بندي، دانه‎هاي ريز و كوچك مجدداً به گرانوليتور باز مي‎گردند و دانه‎هاي درشت‎تر توسط نوار نقاله‎ها به داخل 2 سيلو حمل خواهد شد ظرفيت اين سيلوهاي ذخيره، براي توليد 24 ساعت گرانول گوگرد كفايت خواهد كرد.

Equipment List ليست تجهيزات:

Liquid sulphur storage tank
Liquid sulphur pumps
Liquid sulphur filters
Sulphur granulation unit
Collecting conveyor
Bucket elevator
Reversible conveyor
Granulated sulphur storage silos
Truck loaders



واحد113 - بازيافت کاستيک (Castic Regeneration):

هدف از احداث اين واحد احياي کاستيک مصرفي درواحدهاي 114و115مي باشد .دراين واحد ها دراثر تماس کاستيک با پروپان وبوتان ،مرکاپيتهاي موجود درگاز جذب کاستيک شده که مرکاپتايد ناميده مي شود .دراين واحد مرکاپتايد موجود درکاستيک طي واکنش باهوا در حضور کاتاليزور تبديل به دي سولفايد ايل (DSO)شده واز کاستيک جدا مي شود .طبق آنچه که بيانگرديد جريانRICHکاستيک ورود به واحد که شامل کاستيک ،مرکاپتانهاي جذب شده ومقداکمي CO2 و H2S است دربرج اکسيد ايزر ودرحضور کاتا ليست LCPS 30واکسيژن واکنش زير رخ ميدهد :

2RSH+1/2O2 RSSR+H2O



واحد 114- مرکاپيتان زدائي و ابگيری ازپروپان(Propan Treatment and Drying):

هدف ازاحداث اين واحد،مرکاپيتان زدائيازپروپان استحصالي از واحد107 مي باشد.اين پروپان شامل اتيل ومتيل مرکاپيتان وساير ترکيبات گوگردي ميباشدکه توسط کاستيک 18% اين مرکاپيتانها دربرج اکستراکتورازپروپان جدا ميگرددوکاستيک جهت احياء به واحد 113 ارسال مي گردد.اين واحد نيز در دو واحد مشابه بهطور موازي طراحي گرديده است(فاز 4و5) خوراک ورودي به هريک ازاين دو واحد 41 تن برساعت ميباشد خوراک درشرايط دما ي وفشار 32 بار واحدمي شوددر اين واحد ازروش اکستراکشن جهت جداسازي مر کاپيتان بوسيله کاستيک استفاده مي شود.کاستيک مصرفي داراي غلظت 18 درصد دراکستراکتور و 7درصد درقسمت Finishing Drum مي باشد.پروپان ابتدا واردمبدل حرارتي 114-E-114 شذه ودماي آن 60به 40درجه مي رسدسپس وارد برج اکستراکتورمي شود.اين برج داراي 15 سيني از نوع Sieve tray است وپروپان از پائينوکاستيک از بالاي برج به برج وارد مي شود.واحد115 : مرکاپيتان زدائي و ابگيری از بوتان(Botane Treatment and Drying )هدف ازاحداث اين واحد،مرکاپيتان زدائياز بوتان استحصالي از واحد107 مي باشد.اين بوتان شامل اتيل ومتيل مرکاپيتان وساير ترکيبات گوگردي ميباشدکه توسط کاستيک 18% اين مرکاپيتانها دربرج اکستراکتوراز بوتان جدا ميگرددوکاستيک جهت احياء به واحد 113 ارسال مي گردد.اين واحد نيز در دو واحد مشابه بهطور موازي طراحي گرديده است(فاز 4و5) خوراک ورودي به هريک ازاين دو واحد 26 تن برساعت ميباشد.

واحد116 -شيرين سازي و ابگيري از اتان (Ethane Treatment and Drying):

اين واحدجهت حذف دي اکسيدکربن ازاتان توليدي که ازبرج دي اتانايزر واحد105 به اين واحد ارسال مي گردد ،طراحي گرديده است.محصول خروجي نهايتاً جهت تبديل به ساير موادشيمايي به پتروشيمي واقع درعسلويه صادر مي گردد.براي جداسازي دي اکسيدکربن ازاتان ازخاصيت جذب انتخابي دي اتانول آمين(DEA) استفاده شده است.آمين مصرفي داراي غلظت 38 درصد وزني مي باشد .پس از حذف Co2 ازاتان ،گا ز خروجي جهت نم زدائي به برجهاي خشک کن (Dryer) فرستاده مي شود وآمين خروجي ازبرج جذب نيز جهت احياء به برج Regenerator فرستاده ميشود.حداقل خوراک دريافتي به ميزان 30 درصد ظرفيت طراحي شده مي باشد .اين واحددر دو واحدمشابه به صورت مواز ي درفازهاي 5و4 احداث گرديده است.خوراک ورودي به واحددرفشار 4/23 بار ودماي 40-37 درجه سانتي گرادمي باشد وظرفيت طراحي هرواحد 65500 کيلوگرم برساعت وميزان خوراک درشرايط عادي 59500 کيلوگرم برساعت مي باشد.

واحدهاي يوتيليتي :

واحد 120 : واحد توليد و پخش و توزيع برق (Electrical Generation & Distribution).

واحد 121 : واحد توليد و توزيع بخار (Steam Generation & Distribution).

واحد 123: واحد هواي سرويس و ابزار دقيق (Instrument & Service Air).

واحد 124: واحد توليد و توزيع نيتروژن (Nitrogen Distribution)

واحد 125: واحد آب ورودي از دريا (Sea Water Intake)

واحد 126: واحد نمكزدايي از آب دريا (Sea Water Desalination unit)

واحد 127: واحد سختيگيري از آب (Water Polishing)

واحد 128: واحد توليد آب آشاميدني (Potable Water)

واحد 129 : واحد تصفيه آب صنعتي (Water Effluent Disposal)

واحد 130 : واحد توليد آب آتش نشاني (Fire water)

واحد 131 : (Diesel Oil)

واحد 132 : واحد توليد آب جهت خنك كردن (Cooling water)



واحد120 - توليد و توزيع الكتريسيته :

تأمين الكتريسيته مصرفي پالايشگاه و توزيع آن جهت تمامي مصرف‎كنندگان منطقه از اهداف تأسيس اين واحد مي‎باشد. بار الكتريسيته مصرفي كليه مصرف‎كنندگان توسط 4 توربين گازي با هر كدام به ظرفيت 30 مگاوات و يك توربين بخار به ظرفيت 19 مگاوات توليد مي‎گردد. تمامي توربين‎هاي گازي، و توربين بخار قابليت كاركرد به صورت جداگانه و موازي را دارا هستند. تمام برق مصرفي و سيستم توزيع جهت عمليات مداوم در حداكثر بار مناسب است. بار الكتريسيته در سه قسمت زير طبقه‎بندي مي‎شود : 1- الكتريسيته نرمال2 - الكتريسيته ضروري و لازم 3- الكتريسيته حياتي به جهت تغذيه VPS- سيستم‎هاي DC، آژير عمومي و چراغهاي تخليه و گريز از منطقه الكتريسيته حياتي جهت تغذيه آن دسته از سيستم‎ها و وسايلي مي‎باشد كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم در ايمني و حفاظت منطقه و افراد تأثيرگذار است. در صورت shut down اين وسايل به طور خودكار مجدداً start خواهند شد و توسط ديزل ژنراتورهاي اضطراري تغذيه مي‎گردند.در صورت Shut Down اين وسايل نيز مجدداً استارت و توسط ديزل ژنراتورهاي اضطراري تغذيه مي‎گردند.سيستم كنترل توزيع جريان برق (PDCS) امكان نظارت بر شبكه توزيع را فراهم آورده است. اين سيستم مي‎تواند نمايش آشكار و صحيحي از تمامي مصرف‎كنندگان فراهم آورد. براي مديريت صحيح بر توزيع برق در واحدها از switch board 33 kv تا تابلوهاي ولتاژ پايين. اين سيستم همچنين قابليت كنترل از راه دور كليه مصرف‎كنندگان واحد را داراست.امكانات توزيع الكتريسيته درون اتاقهايswitch gear ، و ترانسفورماتورهاي مربوطه در بيرون ساختمان مجموعاً تشكيل دهنده يك ايستگاه توزيع برق مي‎باشند.



واحد 121- توليد بخار و توزيع :

هدف از احداث اين واحد تغذيه بخار براي تمامي مصرف‎كنندگان فازهاي 4 و 5 مي‎باشد بخارات مايع شده سپس مجدداً استحصالو براي استفادة مجدد وارد شبكه توليد بخار مي‎گردد. اين واحد همچنين قابليت تأمين cold wnd و B- FW را نيز با واحدها داراست.توليد بخار : 1+3 بويلر هر كدام با ظرفيت 170 تن بر ساعت وظيفه توليد بخار را بر عهده دارند. بويلرهاي 121-PS-101-A, B, C, D با توليد بخار سوپرهيت فشار بالا، امكان بهره‎برداري از توربين بخار 120GS-102 را فراهم مي‎نمايند. همچنين با دي سوپرهيت شدن و تبديل به بخار HP اشباع و بخار LP، اين دو فرآورده را نيز جهت مصرف واحدها توليد مي‎نمايند. تحت شرايط نرمال بخار خروجي از توربين بخاري قسمت عمده بخار LP اشباع را تأمين مي‎نمايد. در شرايط كاهش ظرفيت اين بخار تنها بوسيله دي سوپرهيترها توليد مي‎گردد. كه اساس آن شكستن فشار در يك شير فشارشكن و تزريق آب به بخار HP مي‎باشد.

واحد 123- هواي ابزار دقيق و هواي سرويس :

اين واحد به منظور توليد و تأمين هواي ابزار دقيق و هواي يوتيليتي جهت مصارف روزانه طراحي گرديده است.هواي ابزار دقيق به شرح زير توليد مي‎گردد.

2+1 compressors, 6900 Nm3/h which is 50% capacity
2+1 dryer 3550 Nm3/h which is 50% capacity

دو كمپرسور هوا نصب شده به صورت موازي بدين منظور فراهم گرديده است. پس از فشرده‎سازي تا 8 بار .2+1 dryer قسمتي از اين هواي (screw type) مرطوب فشرده شده به واحد توليد نيتروژن 124 فرستاده مي‎شود. قسمت ديگر اين هواي پس از گذر از يك Air dryer (خشك‎كننده هوا) كه حاوي 203 مي‎باشد جهت توزيع به هدر اصلي هواي ابزار دقيق و هواي سرويس فرستاده مي‎شود. گفتني است سه خشك‎كننده هوا همواره در دسترس مي‎باشد. يكي در حال عمليات خشك كردن ديگري در حال احيا و سومي به صورت آماده به كار.هواي مرطوب: اشباع با آب فشار 0/9 بار دماي ماكزيمم °c55 براي تغذيه واحد 124.هواي ابزار دقيق : فشار 8 بار دماي °c65 براي توزيع در تمام واحدها.هواي سرويس (يوتيليتي) فشار 8 بار دماي °c65 براي توزيع در تمام واحدها اين هوا فقط به صورت مقطعي مصرف مي‎شود.

واحد 124- توليد نيتروژن :‌

هدف از طراحي اين واحد توليد يك منبع پاكيزه و مطلوب از نيتروژن با شرايط خواسته شده براي مصارف روزانه مي‎باشد.اين واحد تشكيل شده است از1 -مجموعه توليد نيتروژن به ظرفيت 1600 m3/h از نيتروژن گازي و 300 m3/h نيتروژن مايع.2- مخزنهاي ذخيره نيتروژن مايع و قسمت تبخير با ظرفيت 3300 مترمكعب بر ساعت نيتروژن گازي.هواي مرطوب فشرده شده از واحد 123 وارد مجموعه توليد نيتروژن مي‎گردد. با استفاده از روش تقطير cryogenic با تقطير هواي مايع مي‎توان مقادير قابل توجهي نيتروژن بدست آورد. گاز نيتروژن به دست آمده مستقيماً به شبكه توزيع فرستاده مي‎شود.در هنگام مصارف اضطراري نيتروژن مايع با ورودن به تبخيركننده‎ها هر يك به ظرفيت 1650 m3/h گاز نيتروژن، تبديل به گاز گرديده و پس از گرم شدن در يك هيتر آماده مصرف مي‎گردد.مصارف نيتروژن :نيتروژن با فشار 7/7 بار و دماي °c57 با كيفيت خواسته شده جهت مصارف زير استفاده مي‎گردد: تخليه سيستم‎ها و وسايل در هنگام shut down , start upBlonketing مخازن ذخيره- sumpdrum :Buffer gas جهت آب‎بندي كمپرسورها- به عنوان inerting gas پيش از آغز تعميرات اضطراري بر روي ظروف و وسايل purging آنالايزرها و ديگر موارد ابزار دقيق. تأمين‎كننده فشار مثبت در برج‎هاي فلز در صورت افت ناگهاني فشار fuel gas.

واحد 125- sea water in take دريافت آب دريا :

جهت تأمين آب صنعتي و شرب مورد نياز مجتمع پارس جنوبي واحد 125 در كناره ساحل دريا بنا شده است. 4 خط لوله 56 در فاصله 800 متري ساحل آب دريا را به طرف پمپها هدايت مي‎نمايند. آب دريا از 1+2 پمپ گريز از مركز عمودي هر يك به ظرفيت m3/h 1800 به طرف coares filters پمپاژ مي‎شود. آب پس از گذر از اين فيلترها وسيله خط لوله زيرزمين به پالايشگاه مي‎رسد. در اين واحد با گرفتن قسمتي از آب دريا و الكتروليز آن هيپوكلريت سديم توليد مي‎شود كه جهت حذف جلبكها و مواد آلي از مسير در دو بخش (در 800 متري تأسيسات درون دريا) به ورودي آب دريا و ورودي پمپها تزريق مي‎گردد.آب دريا در پالايشگاه با 5/11 بار و °c 25 با جريان مورد نياز براي مصرف‎كنندگان زير توزيع مي‎گردد.آب درياي گرم شده به همراه آب نمك از واحد 126 با كمك نيروي وزني خود به طرف حوضچه برگشتي آب دريا جريان مي‎يابد. (out full basin) و سپس به به سوي دريا جريان مي‎يابد.

واحد 126- تقطير آب دريا (desalination) :

اين واحد آب تقطير شده و نمك‎زدايي شده را جهت مصرف تأسيسات آماده مي‎نمايد. سه واحد تقطير هر كدام با ظرفيت 1300 تن در روز مسئوليت اين مهم را به عهده دارند. اصول اين عمليات بر پايه روش thermocompression مي‎باشد. آب دريا در سلول اول برخورد با تيوبهاي حاوي بخار LP تبخير شده و با سرد شدن در سلول مجاور، آب تقطير شده حاصل مي‎شود. آب نمك غليظ شده نيز در اين فرآيند بدست مي‎آيد كه به طرف حوضچه بازگشتي آب دريا رهسپار مي‎شود. آب تقطير شده پس از تزريق كلر ذخيره و سپس (هيپوكلريت سديم) مصارف زير پمپاژ مي‎گردد.

1- واحد 127 (يون زدايي)

2- واحد 130 (مخزن آب آتش‎نشاني)

3- واحد 132 (cooling water)

4- واحد 129 (آب آشاميدني)

5- درام desalter در واحد 103 در اين واحد تزريق هيپوكلريت.

واحد 127- Scale polishing water آنتي فوم و آنتي seal :

اين واحد وظيفه توليد و توزيع آب يون‎زدايي شده جهت مصارف مورد نياز تحت شرايط تعيين شده به عهده دارد. ظرفيت اين واحد m3/h 95مي‎باشد. اصول روش يون‎زدايي بر پايه تعويض يون استوار است. در دو مجموعه يون‎زدايي اين واحد مخلوطي از رزين‎هاي جذب‎كننده كاتيون و آنيون موجود مي‎باشد.آب ورودي در تماس با اين رزين‎ها، املاح معدني خود را از دست خواهد داد. بعد از اينكه بسترهاي رزيني اشباع گرديد. احياي آنها بوسيله اسيد سولفوريك 96% و كاستيك 40 درصد انجام مي‎پذيرد. اين بسترهاي رزيني معمولاً به صورت سري در حال كار مي‎باشند. هر چند كه در شرايط ويژه و غيرنرمال مي‎توانند به صورت موازي با ظرفيت m3/h 190 سرويس‎دهي نمايند. اين آب عاري از يونها و املاح سپس به مصرف آب ورودي ديگهاي بخار (121) و آب شستشوي توربين‎هاي گازي مي‎رسد. (120 و 106).

واحد128 :توليد اب اشاميدني (Potable Water):

هدف از اين واحد توليد آب بهداشتي و آشاميدني و همچنين آب مورد نياز در مصارف عمومي واحدها به عنوان آب يوتيليتي مي‎باشد. ظرفيت اين واحد m3/h25 مي‎باشد. آب تقطير شده از آنجا كه به علت فقدان يونهاي مورد نياز بدن براي آشاميدن مناسب نيست در اين واحد تحت تزريق كلريد كلسيم و بي‎كربنات سديم قرار مي‎گيرد. همچنين جهت ضدعفوني كردن تزريق هيپوكلريت سديم در اين واحد انجام مي‎پذيرد. (فقط براي آب آشاميدني) جلوگيري از رشد باكتريها و مواد آلي، آب ذخيره شده در مخزن اين واحد به طور دائم وارد يك مبدل شده و از آنجا مجدداً به مخزن وارد مي‎شود. همچنين از اين اب دردسشويي ها و دوشهاي داخل سايت و Eyewash استفاده مي شود. اب ورودي به واحد که از واحد 126 وارد مي شود توسط تزريق سه ماده شيميايي به اب تبديل مي شود.اين مواد شيميايي عبارتند از:

بي کربنات سديم، کلريد کلسيم وهيپوکلريد سديم که دوتاي اول جهت تأمين املاح مورد نيازبدن وسومي جهت ضدعفوني کردن اب بکار مي روند.

تزريق مواد توسط پمپهاي تزريق صورت مي گيرد. هرکدام ازاين مواد داراي تانک اصلي بزرگتر ويک تانک کوچک بنام Buffer تانک مي باشند. اب Potable شده درنهايت توسط يکExchanger به دماي مناسب جهت ذخيره درتانک مي رسد.

واحد 129: تصفيه پساب صنعتي :

هدف از اين واحد جمع‎آوري- تصفيه و معدوم كردن انواع پساب‎هاي صنعتي كه در فازهاي 4 و 5 توليد شده‎اند مي‎باشد. 3 مجموع تصفيه مجزا و همچنين حوضچه برگشتي آب دريا در اين واحد قرار گرفته‎اند. اين مجموعه پساب بهداشتي را از فاضلاب خانگي منطقه دريافت مي‎دارد. آب پس از تصفيه بيولوژيگي و ضدعفوني شدن به طرف حوضچة آبياري و از آنجا توسط كاميونها جهت مصارف آبياري محوطه برده مي‎شود. اضافه آب تصفيه شده به طرف دريا فرستاده خواهد شد اين مجموعه مستقل از 2 مجموعه ديگر بكار برده مي‎شود. اين واحد پساب شيميايي و كاستيك را از سه منبع زير دريافت مي‎دارد. پساب شيميايي از واحد 114- كاستيك مصرف شده از واحد 114 و پساب شيميايي از شبكه فاضلاب شيميايي منطقه با ظرفيت 5/4 مترمكعب در روز. جريان پساب‎ها در يك تانك مخلوط شونده خنثي خواهند شد. با افزودن اسيد يا كاستيك (با توجه به PH)، پساب‎هاي خنثي‎ شده سپس به صورت طبيعي به طرف oily water inlet sump جريان مي‎يابند تا ذرات احتمالي روغن از آن جدا گردد.تصفيه پساب‎هاي نفتي (هيدروكربني) oily waterپساب‎هاي نفتي به صورت زير تصفيه مي‎گردند. سه جداكننده API و 2 شناوركننده مجموعاً با ظرفيت 80 مترمكعب بر ساعت اين مجموعه پساب خود را از منابع زير دريافت مي‎دارد. 1- شبكه فاضلاب نفتي و هيدروكربني 2- شبكه فاضلاب آبهاي آلوده به مواد هيدروكربني 3- پسابهاي جانبي (از واحدهاي 108، 109، 121،146).اين پسابها در ابتداي ورود به كانالهاي API تحت تزريق دي امولسيفاير قرار مي‎گيرند تا روند 2 فازي شدن پساب شتاب بيشتري بگيرد. پس از اين فرآيند و جدا شدن مقدماتي مواد هيدروكربني از آب، پساب وارد حوضچه شناورسازي مي‎شود. بيش از اين يك عامل شناوركننده به آب تزريق مي‎گردد تا به جداسازي بهتر مواد نفتي از پساب كمك نمايد.اين پسابها (observation basin) سپس به حوضچه ديگري جريان مي‎يابد تا با سرريز شدن از آن به حوضچه برگشتي آب دريا (out full basin) جاري شود و از آنجا مستقيماً وارد دريا گردد. مواد نفتي استحصالAPI شده نيز مي‎توانند به مخزن off- specپمپ شوند.لازم به ذكر است حوضچه observation basin آبهاي تصفيه شدة ديگري را نيز به قرار زير دريافت مي‎دارد كه همگي آنها نهايتاً به out fall basin و از آنجا به دريا جريان مي‎يابند.

واحد 130: آب آتش نشاني Fire water :

هدف از آن تأمين آب آتش‎نشاني با فشار و فلوي مطلوب براي سيستم آتش‎نشاني فازهاي 4 و 5 مي‎باشد.2+1پمپ هر كدام با ظرفيت 1000 مترمكعب بر ساعت. مخزن ذخيره آب آتش‎نشاني به طور دائم با آب (از واحد 126) تقطير شده پر گرديده است. ظرفيت اين مخزن معادل 6 ساعت نياز ماكزيمم و متوالي به آب آتش‎نشاني مي‎باشد. عامل شيميايي بيوكسايد به آب تقطير شده ورودي به اين مخزن تزريق مي‎شود تا از رشد باكتري‎ها و جلبك‎ها درون مخزن جلوگيري بعمل آيد. از پمپ‎هاي آتش‎نشاني مجهز به موتورالكتريك است و دو پمپ ديگر مجهز به موتور ديزل مي‎باشد كه وظيفه پمپاژ آب از مخزن به درون رينگ آتش‎نشاني منطقه را به عهده دارند. يكي ديگر از سيستم‎هاي ايمني وابسته به آب آتش‎نشاني deluge systemمي‎باشد. در اين سيستم كليه برج‎ها- درام‎هايي كه نوعي از مايعات هيدروكربني و آتش‎گير در آنها جريان دارد. مجهز به آپ پاش‎هاي اتوماتيكي مي‎باشد كه در صورت بالا رفتن بيش از حد دما، فعال خواهند شد. و آب را با فشار به بيرون افشانه مي‎نمايند.

واحد 131: مخازن ذخيره ديزل و ژنراتورهاي اضطراري ديزل :

در صورت از كار افتاده توربوژنراتورهاي واحد 120، ديزل ژنراتورهاي اضطراري بلافاصله به سرويس خواهند آمد. اين برق اضطراري توسط 2 ژنراتور هر كدام به ظرفيت 2 مگاوات تأمتين مي‎شود. اين ژنراتورها در فاصله 600 متري از محوطه مخزن ديزل قرار دارد. سوخت ديزل توسط تانكرهاي بياباني به اين مخزن حمل مي‎گردد و در آنجا ذخيره مي‎شود. تزريق عامل بيوكسايد به جهت جلوگيري از رشد باكتريها در اين مخزن انجام مي‎پذيرد. ديزل توسط توسط پمپهاي ديزلي پس از گذر از يك فيلتر به شبكه توزيع پمپاژ مي‎شود. مصرف‎كنندگان اين سوخت موتور ديزلي پمپ آتش‎نشاني و ديزل ژنراتورهاي واحد 131 مي‎باشد.

واحد 132: cooling water :

اين واحد تأمين‎كننده آب خنك‎كننده براي مصارف عمومي با شرايط خواسته شده مي‎باشد. آب خنك‎كننده توسط 2 واحد سرمايش توليد مي‎گردد هر كدام با ظرفيت 140 مترمكعب بر ساعت اين آب سپس توسط پمپ به درون يك حلقه بسته از مصارف پالايشگاه پمپاژ شده و مجدداً به اين واحد باز مي‎گردد. دماي آب برگشتي در حدود °c40 است سپس به درون 2 چيلر 132 E- 101 A,B جريان مي‎يابد تا دماي آن تا °c30 كاهش يابد.اين تبادل گرمايي با عامل سردكننده R 134 انجام مي‎پذيرد. اين آب خنك‎كننده سپس به طرف شبكه توزيع و مصرف‎كنندگان جريان مي‎يابد. اين واحد در صورت كمبود آب در اين واحد، واحد 126، آب كافي را به اين واحد تأمين مي‎نمايد.مصارف زير از معمول‎ترين مصارف آب خنك‎كننده مي‎باشد :

خنك كردن mechanical seal و bearing ماشين‎هاي چرخشي هر جا كه خنك كردن با هوا غيرعملي است.جهت خنك كردن آب ‎آشاميدني خنك كردن محلول كاستيك در ضمن فرآيند رقيق‎سازي و همچنين براي مصارف نمونه‎گيري و خنك كردن نمونه‎هاي آزمايشگاهي عامل سردكننده R-134 پس از تبخير شدن در 132-G101 A,B در يك كمپرسور فشرده مي‎گردد.سپس با گذشتن از چند كولر هوايي خنك گرديده و در يك مخزن ذخيره كوچك جمع‎آوري و مجدداً وارد سيكل سرمايش مي‎گردد.

واحدهاي Off Site :

واحد 106: واحد ارسال گاز (Export Gas Compression and Metering)

واحد 140 : (Flares and Blow Down)

واحد 141 : واحد دور ريز ضايعات (Utility & off site Drain)

واحد 142: واحد گودال سوخت(Burn pit)

واحد143: واحد ذخيره و صدور مايعات گازي (Condensate storage and export)

واحد 144: واحد ذخيره گوگرد مايع و جامدسازي آن (Liquid Sulphur Storage & Solidification unit)

واحد 145: واحد ذخيره پروپانجهت سردسازی (Propane Refrigeration storage unit)

واحد 146: واحد ذخيره مواد شيميايي(Chemical Storage unit)

واحد 147, 148: واحد ذخيره پروپان و بوتان .



واحد106 : انتقال گاز به خط گاز سراسري (Gas Export):

هدف از اين واحد به ارسال واندازه گيري گاز توليد شده در پالايشگاه که از واحدهاي 105 گرفته مي شود به خط "56 کشوري ميباشد. اين واحد شامل 6 کمپرسور مي باشد که درحالت نرمال 4 عدد ازانها درسرويس ودوعدد به عنوان Stand By عمل مي کنند.اين کمپرسورها به ترتيب شامل يک Starter ، Compressor Air ، محفظه احتراق ، توربين و مرحله اول Gas Copressor که همگي بر روي يک شفت سوارهستند. ومرحله دوم که براي صادرات گاز استفاده مي شود وگاز توليدي پالايشگاه توسط اين قسمت کمپرس مي شود. اين مجموعه بايد گاز توليدي درفازهاي 4و5 راکه 50 ميليون متر مکعب بافشار92 بار ودمايC 58 به خط گاز سراسري ارسال مي کند.

واحد : 140 مشعل (Flare):

اين واحد شامل 9 مجموعه درام مي باشد كه در دو فاز تقسيم شده اند. 4 عدد درفاز5 و5 عدد درفاز4، که درهر فاز درامهاي HP دو عدد ،MP وLP (هر کدام يک عدد) و درهر دو فاز دقيقأ شبيه به هم بوده و درفاز 4 يک درامLLP هم موجود مي باشد. وظيفه اين درامها جمع اوري گازهاي ازاد شده ازواحدهاي پروسسي و فرستادن انها براي Flare مي باشد. چنانچه مايعاتي بدليل افت فشار دراين درامها جمع شوند ، بوسيله پمپهاي هر درام به تانک Off Spec يا به 142 فرستاده مي شود. اين واحد همچنين شامل 6 فلر مي باشد که به دو فاز 4و5 تقسيم مي شود. و هر فاز شامل يک فلرHP ، يک فلرMP و يک فلرLP مي باشد. درام Heater نيز بهLP وصل مي شود.

واحد141 : فاضلاب (Drain):

اين واحد شامل يک درام زير زميني و يک پمپ عمودي مي باشد که برروي درام نصب شده است و مايعات را به تانک Off Spec يا به واحد Burn Pit مي فرستد. اين مخزن مخصوص جمع اوري مايعات Drain شده از واحدهاي پالايشگاه مي باشد.

واحد142 : Burn Pit:

اين واحد خوراك خود را از تانكOff Spec مي گيرد وهدف ان سوزاندن مايعات و هيدروکربنهايي است که قابل استفاده نمي باشند. اين واحد شامل دو قسمتIn Site وOut Site مي شود. درقسمت In Site تنها شامل يک درام و دو پمپ مي شود که يکي ازپمپها(102_D_142) بصورت عمودي نصب شده و مخصوص فرستادن مايعات از درام Burn Pit (101_D_142) به منطقه اصلي Burn Pit که اين مايعات توسط يک مشعل متحرک که مي تواند حول يک محور بچرخد ، سوزانده مي شود.پمپ ديگر (102_P_142) يک پمپ کوچکتر است که براي فرستادن Sour Water جدا شده ازهيدروکربنهاي درون درام استفاده مي شود. اين پمپ به صورت افقي نصب شده است و اب را به واحد Sour Water Stripper مي فرستد. هردو پمپ به صورتCentrifugal عمل مي نمايند. قسمت اصلي هم شامل يک حوضچه تقريبأ U شکل ، يک مشعل و پنل استارت مشعل مي باشد که دراين قسمت مايعات وهيدروکربنهاي اضافي سوزانده مي شوند.

واحد143 : تانکهاي ذخيره کاندنسيت (Storage Tanks):

اين واحد شامل يک تانک ذخيره براي Off Spec که از نوعFix Roof و چهارتانک ذخيره On Spec که ازنوعFloat Roof مي باشد. تانک Off Spec که براي ذخيره Condensate نامرغوب استفاده مي شود.قدرت ذخيره سازيm3 46300 را دارد و درداخل پالايشگاه قرار دارد و مخازن On Spec کهCondensate مرغوب باRVP مناسب را ذخيره مي کند، باظرفيت ذخيره سازيm3 60000 براي هرتانک درفاصلهkm 3 پالايشگاه قرار دارد.

واحد 145: ذخيره پروپان:

اين واحد جهت ذخيره موقت پروپان و تغذيه 4، واحد 107 جهت استفاده در gastrain در سيستم سرمايش طراحي گرديده است. در اين مخزن از يك ايستگاه موقت بارگيري مجهز به لوله‎هاي لاستيكي جهت بارگيري استفاده مي‎گردد اين مخزن به جهت عايق‎بندي كاملاً ‌پوشانده شده است. اين مخزن همچنين مجهز به برج‎هاي HP flare در شمال پالايشگاه قرار گرفته‎اند.فلوي طراحي شده براي هر يك از آنها 1300 mmscfd است مطابق با تخليه كامل يك Train در حالت اضطراري.گازهاي اضافي و زائد پرفشار سيستم مي‎تواند از يك سيستم كنترل پرفشار آزاد شده باشد يا از شيرهاي ايمني (psv) و شيرهاي تخليه‎كننده اضطراري (BDV) يا تخليه گاز از ظروف تحت فشار بالا.اما گازها و بخارات فشار متوسط مي‎تواند از منابع زير جمع‎آوري گردد: در ضمن تخليه اضطراري واحد 2- گاز اسيدي در صورت از سرويس خارج شدن واحدهاي 108.اگر گاز اسيدي نتواند به حالت محترق باقي بماند با مقادير كافي از Fuel Gas مخلوط مي‎شود. هر يك از برجهاي Acid Gas Flare در قسمت شمال پالايشگاه و در مجاورت HP flare قرار دارند.فلو طراحي شده براي اين قسمت MMSCFD 40/182 مي‎باشد.اما بخارات و گازهاي زائد كم فشار از منابع زير جمع‎آوري مي‎شود.گاز از سيستم‎هاي تخليه بسته يك flash drum. گازهاي زائد از ديگر واحدهاي تحت فشار LP، گازهاي آزاد شده از شيرهاي ايمني و bypass آنها گازهاي پوشش‎دهنده (blankcting) برجهاي Lpflare در شمال غربي پالايشگاه واقع شده‎اند. و جريان طراحي شده براي هر يك MMSCFD 2/45 است.واحد146 : ذخيره مواد شيميايي (Chimical Storage)اين واحد براي ذخيره مواد شيميايي براي تهيهMake Up واحدهاي پالايشگاه و ذخيرهDSO توليد شده درواحد 113 براي فروش مي باشد. اين واحد شامل تانک ذخيره MDEA ، MEG ، DSO، DEA7% NAOH و دو درام براي ذخيره متاتول وNaoH40% استفاده مي شود.هرکدام اين تانکها داراي پمپهايي جهت ارسال به واحدهاي مصرف کننده اين مواد شيميايي مي باشند

Storage
Chemical
146-T-101
MDEA
146- T-102
MEG
146-T-103
TEG
146-D-101
Methanol
146-D-102
Canstic soda
146-T-104
Disulphide oil

واحد147 : سرماسازي و ذخيره پروپان (Propan Storage and Export/Refrigeration):

پروپان حاصل از واحد 114 بايد براي ذخيره سازي به صورت مايع درايد. به همين دليل ان را درواحد 147 درمعرض پروپان مايع قرارمي دهند. تاخنک سازي و مايع گردد.درواحد 147سه سرماساز101و102و103 E_وظيفه سرماسازي پروپان را برعهده دارند. اين سرد کننده ها ازنوع Kettle Type مي باشند که پروپان ورودي به واحد ازTube انها و پروپان سردساز ازدرون Shell مي گذرند . پروپان ورودي با دماي C40 و فشار barg 28 وارد مي گردد. از سردساز 103، 102، 101 به ترتيب مي گذرد و دماي ان به تريتب به C19 وC14وC37 و فشار نهايي 2 مي رسد. پس از ان به تانکهاي A/B_101 که هرکدام گنجايشي معادلm3 45000 دارند، وارد مي گردند. اين تانکها ازنوع سقف ثابت مي باشند و درون انها پمپهايي قرار دارد که پروپان مايع را براي بارگيري به اسکله مي فرستد. دراين تانکها همواره مقداري گاز پروپان وجود دارد که بايد به صورت مايع درامده و به تانکها بازگردانده شود. به همين دليل يک چرخه سردساز وجود دارد که شامل کمپرسورA/B102و يک ميعان کننده ازنوع Kettle Typeاست که با پروپان مايع خنک مي شود. پروپان خنک شده ومايع شده به 106_D وارد شده و با پمپهاي A/B104 به تانک برگردانده مي شود. واحد148 : سرماسازي وذخيره بوتان (Butane Storage and Export / Refrigeration)واحد 148 شامل سه سرماساز ازنوع Kettle Typeمي باشد. (102و101_E_148) که با پروپان سردساز 147به عنوان سردساز کار مي کند. بوتان ورودي به واحد 148 از واحد 115 را سرد و مايع مي کند و به تانکهاي ذخيره بوتان مي فرستد و103_E_148 که ان نيز ازنوع Kettle Type مي باشد، جهت سردسازي و مايع سازي بوتان چرخه اماده سازي خط صادرات بکار مي رود.