( مشاهده پاسخ شماره 1 تا 3 / از مجموع 3 پاسخ )

موضوع: ۳۰ جمله کوتاه و زيبا از دکتر شریعتی

  1. #1

    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    رشته
    مهندسی شيمي
    سن
    35
    نوشته ها
    683

    پیش فرض ۳۰ جمله کوتاه و زيبا از دکتر شریعتی

    ۱/ سرنوشت تو متنی است که اگر ندانی دست های نویسندگان، اگر بدانی ، خود می توانی نوشت.(مجموعه آثار ۷)

    ۲/ جهان را ما ، نه آنچنانکه واقعا هست می بینیم ، جهان را ما آنچنانکه ما واقعا هستیم ، می بینیم.(۱(

    ۳/ بشر » یک بودن است و «انسان » یک شدن.

    ۴/ مسئولیت زاده توانایی نیست ، زاده آگاهی و زاده انسان بودن است.

    ۵/ آگاهی اگر چه به رنج ، ناکامی و بدبختی منجر شود ، طلیعه راه و طلیعه روشنایی ، طلیعه نجات بشریت است ،… از جهلی که خوشبختی ، آرامش ، یقین و قاطعیت میآورد ، هیچ چیز ساخته نیست.(۶(

    ۶/ پیروزی یکروزه به دست نمی آید ، اما اگر خود را پیروز بشماری ، یکباره از دست میرود.(۷(

    ۷/ انسان به میزانی که می اندیشد ، انسان است، به میزانی که می آفریند انسان است نه به میزانی که آفریده های دیگران را نشخوار می کند.(۷(

    ۸/ باید دانست که بزرگترین معلم برای به دست آوردن استقلال و شخصیت ملی خودش دشمنی است که استقلال و شخصیت ملی اش را از او گرفته است.(۹(

    ۹/ عرفان دری است به دنیای دیگر ، که باید باشد و هنر، پنجره ای به آن دنیا است

    ۱۰/ انتظار آمادگی است نه وادادگی

    ۱۱/ علی آشکار ترین حقیقت و مترقی ترین مکتبی است که در شکل یک موجود انسانی تجسم یافته است ، واقعیتی بر گونه اساطیر و انسانی است که هست از آنگونه که باید باشند و نیست

    ۱۲/ آنگاه که کمیت عقل می لنگند، نیایش بلند ترین قله تعبیر را در پرواز عشق در شب ظلمانی عقل پیدا می کند.(۵(

    ۱۳/ اسلام علی بر این سه پایه استوار است : مکتب، وحدت ، عدالت

    ۱۴/ توده مردم به یک آگاهی نیاز دارند و روشنفکر به ایمان

    ۱۵/ ۱۵/ شهید انسانی است که در عصر نتوانستن و غلبه نیافتن ، با مرگ خویش بر دشمن پیروز می شود و اگر دشمنش را نمی کشد رسوا می کند.

    ۱۶/ چه فاجعه ای است که باطل به دستی عقل را شمشیر می گیرد و به دستی شرع را سپر.(۷(

    ۱۷/ تقلید نه تنها با تعقل سازگار نیست ، بلکه اساسا کار عقل این است که هرگاه نمی داند ، از آنکه می داند تقلید می کند و لازمه ی عقل این است که در این جا خود را نفی نماید و عقل آگاه را جانشین خود کند.(۲۲(

    ۱۸/ لازمه ی توحید خداوند ، توحید عالم است و لازمه ی توحید عالم توحید انسان است.(۲۶(

    ۱۹/ وقتی عشق فرمان می دهد ، محال سر تسلیم فرو می آورد.(۱)

    ۲۰/ عشق عبارت است از همه چیز را برای یک هدف دادن و به پاداشش هیچ چیز نخواستن ، این انتخاب بزرگی است ، چه انتخابی!.(۲۰(

    ۲۱/ وارد کردن علم و صنعت ، در اجتماع بی ایمان و بدون ایدوئولوژی مشخص ، همچون فرو کردن درخت های بزرگ و میوه دار است در زمین نامساعد در فصل نا مناسب.(۲۹(

    ۲۲/ فلسفه زندگی انسان امروز در این جمله خلاصه می شود : فدا کردن آسایش زندگی برای ساختن وسایل آسایش زندگی.

    ۲۳/ هیچ چیز به وسیله دشمن منحرف نمی شود ، دشمن زنده کننده دشمن است ، بلکه آنچه که یک فکر و یک مذهب را مسخ می کند ، دوست است یا دشمنی که در جامعه ، دوست، خودش را نشان می دهد.(۱(

    ۲۴/ هنر تجلی روح خلاق آدمی است، هنر با مذهب خویشاوندی دیرین دارد… هنر یک ذات عرفانی و جوهر احساس مذهبی دارد.(۹(

    ۲۵/ جهل، نفع و ترس عوامل انحراف بشری

    ۲۶/ از تنهایی به میان مردم می گریزم و از مردم به تنهایی پناه برم

    ۲۷/ آنان که « عشق » را در زندگی «خلق » جانشین « نان » می کنند، فریبکارانند، که نام فریبشان را « زهد» گذاشته اند.

    ۲۸/ مردی بوده ام از مردم و میزیسته ام در جمع و اما مردی نیز هستم در این دنیای بزرگ که در آنم و مردی در انتهای این تا ریخ شگفت که در من جاری است و نیز مردی در خویش و در یک کلمه مردی با بودن و در این صورت دردهای وجود، رنج های زیستن، حرف زدن انسانی تنها در این عالم ، بیگانه با این «بودن»!

    ۲۹/ هر کس مسیحی دارد، بودایی که باید از غیب برسد ، ظهور کند ، بر او ظاهر گردد و نیمه اش را در بر گیرد و تمام شود. زندگی جستجوی نیمه ها است در پی نیمه ها ، مگر نه وحدت غایت آفرینش است ؟ پروانه مسیح شمع است ، شمع تنها در جمع ، چشم انتظار او بود ، مگر نه هر کسی در انتظار است؟

    ۳۰/ چه قدر ایمان خوب است! چه بد می کنند که می کوشند تا انسان را از ایمان محروم کنند چه ستم کار مردمی هستند این به ظاهر دوستان بشر ! دروغ می گویند ، دروغ ، نمی فهمند و نمی خواهند ، نمی توانند بخواهند.
    اگر ایمان نباشد زندگی تکیه گاهش چه باشد؟
    اگر عشق نباشد زندگی را چه آتشی گرم کند ؟
    اگر نیایش نباشد زندگی را به چه کار شایسته ای صرف توان کرد ؟
    اگر انتظار مسیحی ، امام قائمی ، موعودی در دل نباشد ماندن برای چیست ؟
    اگر میعادی نباشد رفتن چرا؟
    اگر دیداری نباشد دیدن چه سود؟
    و اگر بهشت نباشد صبر و تحمل زندگی دوزخ چرا؟ اگر ساحل آن رود مقدس نباشد بردباری در عطش از بهر چه؟
    و من در شگفتم که آنها که می خواهند معبود را از هستی برگیرند چگونه از انسان انتظار دارند تا در خلأ دم زند؟
    سبزتيم

    زانو نميزنم حتي اگر سقف آسمان از قد من كوتاه تر باشد

    (كورش كبير)


  2. #2

    پیش فرض


    و خدا برای من کافیست...

  3. #3

    پیش فرض


    و خدا برای من کافیست...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چند جمله از عارف بزرگ دکتر وین دایر
    توسط داراب حسن پور در انجمن سخنان بزرگان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-20-2010, 05:47 PM
  2. سخنی از دکتر علی شریعتی
    توسط ario barzan در انجمن سخنان بزرگان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-09-2009, 01:52 AM
  3. جملات قصار دکتر شریعتی
    توسط ario barzan در انجمن سخنان بزرگان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-07-2009, 09:11 PM
  4. دکتر علی شریعتی [2]
    توسط سعید رضازاده در انجمن سخنان بزرگان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-18-2009, 11:10 PM
  5. دکتر علی شریعتی
    توسط سعید رضازاده در انجمن سخنان بزرگان
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 08-18-2009, 08:43 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •