( مشاهده پاسخ شماره 1 تا 5 / از مجموع 5 پاسخ )

موضوع: کل کل بین سیمین بهبهانی و ابراهیم صهبا به زبان شعر

  1. #1

    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    رشته
    مهندسی شيمي
    سن
    35
    نوشته ها
    683

    پیش فرض کل کل بین سیمین بهبهانی و ابراهیم صهبا به زبان شعر

    شعر « آزار » اثر سیمین بهبهانی:


    یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم

    هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ، زارش کنم

    از بوسه های آتشین ، وز خنده های دلنشین

    صد شعله در جانش زنم ، صد فتنه در کارش کنم

    در پیش چشمش ساغری ، گیرم ز دست دلبری

    از رشک آزارش دهم ، وز غصه بیمارش کنم

    بندی به پایش افکنم ، گویم خداوندش منم

    چون بنده در سودای زر ، کالای بازارش کنم

    گوید میفزا قهر خود ، گویم بخواهم مهر خود

    گوید که کمتر کن جفا ، گویم که بسیارش کنم

    هر شامگه در خانه ای ، چابکتر از پروانه ای

    رقصم بر بیگانه ای ، وز خویش بیزارش کنم

    چون بینم آن شیدای من ، فارغ شد از احوال من

    منزل کنم در کوی او ، باشد که دیدارش کنم


    جواب ابراهیم صهبا به سیمین بهبهانی :


    یارت شوم ، یارت شوم ، هر چند آزارم کنی

    نازت کشم ، نازت کشم ، گر در جهان خوارم کنی

    بر من پسندی گر منم ، دل را نسازم غرق غم

    باشد شفا بخش دلم ، کز عشق بیمارم کنی

    گر رانیم از کوی خود ، ور باز خوانی سوی خود

    با قهر و مهرت خوشدلم کز عشق بیمارم کنی

    من طایر پر بسته ام ، در کنج غم بنشسته ام

    من گر قفس بشکسته ام ، تا خود گرفتارم کنی

    من عاشق دلداده ام ، بهر بلا آماده ام

    یار من دلداده شو ، تا با بلا یارم کنی

    ما را چو کردی امتحان ، ناچار گردی مهربان

    رحم آخر ای آرام جان ، بر این دل زارم کنی

    گر حال دشنامم دهی ، روز دگر جانم دهی

    کامم دهی ، کامم دهی ، الطاف بسیارم کنی




    جواب سیمین بهبهانی به ابراهیم صهبا :


    گفتی شفا بخشم تو را ، وز عشق بیمارت کنم

    یعنی به خود دشمن شوم ، با خویشتن یارت کنم؟

    گفتی که دلدارت شوم ، شمع شب تارت شوم

    خوابی مبارک دیده ای ، ترسم که بیدارت کنم




    جواب ابراهیم صهبا به سیمین بهبهانی:


    دیگر اگر عریان شوی ، چون شاخه ای لرزان شوی

    در اشکها غلتان شوی ، دیگر نمی خواهم تو را

    گر باز هم یارم شوی ، شمع شب تارم شوی

    شادان ز دیدارم شوی ، دیگر نمی خواهم تو را

    گر محرم رازم شوی ، بشکسته چون سازم شوی

    تنها گل نازم شوی ، دیگر نمی خواهم تو را

    گر باز گردی از خطا ، دنبالم آیی هر کجا

    ای سنگدل ، ای بی وفا ، دیگر نمی خواهم تو را




    جواب رند تبریزی به سیمین بهبهانی و ابراهیم صهبا :


    صهبای من زیبای من ، سیمین تو را دلدار نیست

    وز شعر او غمگین مشو ، کو در جهان بیدار نیست

    گر عاشق و دلداده ای ، فارغ شو از عشقی چنین

    کان یار شهر آشوب تو ، در عالم هشیار نیست

    صهبای من غمگین مشو ، عشق از سر خود وارهان

    کاندر سرای بی کسان ، سیمین تو را غمخوار نیست

    سیمین تو را گویم سخن ، کاتش به دلها می زنی

    دل را شکستن راحت و زیبنده ی اشعار نیست

    با عشوه گردانی سخن ، هم فتنه در عالم کنی

    بی پرده می گویم تو را ، این خود مگر آزار نیست؟

    دشمن به جان خود شدی ، کز عشق او لرزان شدی

    زیرا که عشقی اینچنین ، سودای هر بازار نیست

    صهبا بیا میخانه ام ، گر راند از کوی وصال

    چون رند تبریزی دلش ، بیگانه ی خمار نیست
    سبزتيم

    زانو نميزنم حتي اگر سقف آسمان از قد من كوتاه تر باشد

    (كورش كبير)


  2. #2

    پیش فرض

    معاشره كه چه عرض كنم معاشقه ي زيبايي بود.

  3. #3

  4. #4

    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    رشته
    مهندسی شیمی
    سن
    33
    نوشته ها
    504

    پیش فرض

    زیبا بود .

  5. #5

    پیش فرض

    بسيار زيبا بود.
    درود بر شما
    همراه شو عزيز ...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •