صفحه 3 از 10 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
( مشاهده پاسخ شماره 21 تا 30 / از مجموع 94 پاسخ )

موضوع: دین ؟ آری یا نه ؟

  1. #21
    داره خودمونی میشه
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    41

    پیش فرض

    = یعنی فکر میکنی دین دنیای پیشواهای ما رو درست نکرده؟!
    یعنی فکر میکنی اگه پیشواهای دینی ما به وجود خدا اعتقاد نداشتن، اون کارها رو نمیکردن؟!
    البته خب اونا فقط برای رضایت خدا اون کارها رو میکردن، ولی این دلیل نمیشه که بگیم اگه خدا رو قبول نداشتن این کار رو نمیکردن!
    اگه بخوایم این حرف رو بزنیم یعنی این که اون کارهاشون جنبه عقلانی نداشته و بیشتر جنبه متافیزیکی داشته!
    ببین! آدم میتونه مومن باشه، ولی مثل پیشواهای دینی ما زندگیش این قدر در سختی و مشقت نباشه!
    آدم میتونه مومن باشه، میتونه در آخرت هم سربلند باشه، ولی مثل پیشواهای ما در بعد فردی زندگیش این قدر عارفانه نباشه!!!

    من خودم، اگه به هیچی هم هیچ اعتقادی نداشتم، ولی بازم مثلا تهمت نمیزدم، چون به این نتیجه رسیدم که تهمت زدن نادرسته بنا به دلایل مختلف! حالا چه بخوام خدا رو قبول داشته باشم چه نداشته باشم!
    خیلی از دستورات دین، میتونه کاملا دلیل و توجیه عقلانی داشته باشه، این که میتونه این توجیهات رو داشته باشه بدون در نظر گرفتن دین و خدا، یعنی به درد این دنیا هم میخوره!

    مگه این که بخوای بگی نه بیشتر دستورات دین توجیه عقلانی نداره، که من میگم در این صورت پس این دین عقلانی نیست!!!!!!

    یه کم ذهنم آشفته است درست وحسابی فکر کنم منظورم رو نرسوندم!

    در مورد این بحثی هم که شما دوتا میکنید فعلا چیزی نمیگم، چون هم یه کم تکلیف خودم مشخص نیست در این رابطه، هم بازم ذهنم قاطیه الان!!!

    در مورد اون چیزهایی هم که میخواستم بگم امشب یا فردا میگم!!
    ویرایش توسط Babahasani : 05-18-2010 در ساعت 08:17 PM

  2. #22
    داره خودمونی میشه
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    41

    پیش فرض

    اینم بگم بدون دین هم میشه اخلاقی رفتار کرد ، فقط فرقش اینه که اگه دین باشه واسه رضای خدا آدم گناه نمیکنه ولی بدون دین آدم خودش میخواد درست رفتار کنه چون درست رفتار کردن نتایج مثبتی براش داره ...

  3. #23

    پیش فرض

    دیونههههههههههههههههههههه ههههه پاکش کن!!!!

    یعنی رو هوا بحث می کنیم؟؟؟؟ ... وقتی می گم دنیای پیشوایان رو خراب کرده ... با توجه به تعریفی که تو از زندگی خوب دنیایی داری می گم خراب شده زندگیشون ... وگرنه طبق تعریف دینی از زندگی دنیوی ...اونها بهترین زندگی رو داشتن ...حتی دنیویشو ...

    جنبهی متافیزیکی هم جزئی از عقلانیت ... و اتفاقا عدم لحاظ اون یعنی بی عقلی ... تو وقتی میخوای معادله ای رو حل کنی باید ب همه ی پارامتر های موجود در اون توجه کنی ...و اگه حتی یک پارامتر رو نادیده بگیری باعث میشه ب نتیجه نرسی ... در محاسبلات عقلانی هم ...خدا و معاد جزئی از پارامتر هایی هستن که در تحلیل عقلانی تاثیر گذارن ... و با حضور و یا عدم حضورشسون تحلیل عقلانی میتونه نتیجه های متفاوتی بگیره ...

    دستورات دین همش دارای توجیه عقلانیه ... همونطور ک می گن همه ی هستی ساختاری ریاضی داره و با فیزیک قابل توجیه همه چیزش ... ولی خیلی از امور رو ما هنوز نتونستیم با فیزیک توجیه کنیم ... چون هنوز ب همه ی فاکتور های دخیل در اون دسترسی نداریم ... ولی هیچکی نمیگه این اموری که نشناختیم اموری غیر منطقی بلکه می گن ما هنوز منطقشو کشف نکردیم ...

    کسی ک کنکور داره ...ولی میگه بیخیال کنکور ... و من این چند ماهه ی زندگیمو عقلانی میخوام برنامه ریزی کنم ... و کنکورش رو توی برنامه ریزیهاش دخیل نکنه این میشه برنامه ریزی عقلانی ؟؟؟ حتی اگه همه ی برنامه هاش جوری چیده بشه ک نهایت لذت رو ببره از زندگی در این چند ماهه ...نهایت سود مالی رو ببره ...ولی خودشو برای کنکور اماده نکرده باشه ...در اینجا این برنامه ریزی ایا عقلانیه؟؟؟
    و خدا برای من کافیست...

  4. #24

    پیش فرض

    من همون اول توی پستم (اونجا) ... علت دین دار بودنمو اینو گفتم ک دین جامع ... تک بعدی نگاه نمی کنه ... وهمه چیزو در کنار همدیگه برنامه ریزی می کنه ... زندگی محل انتخاب ... یعنی تو نمیتونی همه ی انتخابها رو با هم انجام بدی ... و سر هر چند راهی باید یکیشو انتخاب کنی ... ولی این انتخابهات بر همه چیز تاثیر می زاره ...

    مثلا در امور اقتصادی راه و روشی رو پیشنهاد بدی ک ادمها ثروتمند تر بشن ... ولی ازاونور روی اموری اجتماعی و فرهنگی تاثیر منفی بزاره ... این قطعا راه خوب نبوده ... راهی خوبه که همه ی امور رو با هم کنترل کنه ...

    تو پست قبلی هم گفتم ... نمیشه در مورد دین حرف زد و تاثیرش بر اخرت رو نادیده گرفت ...

    بهتر بحث اخلاق رو کنار بزاریم ... چون تو اطلاعاتت در مورد اندیشه های اخلاقی غرب غلطه ... در واقع اندیشه های شخصیتو ب عنوان طرز فکر فلاسفه ی غربی داری جا می زنی ...

    الانه دیگه اصلا بحث اخلاقیات در اندیشه ی غربی مطرح نیست ... دیگه دزدی کار بدی نیست ... تهمت کار بدی نیست ... دقیقا مثل این میمونه ک بگیم قوانین راهنمایی و رانندگی ذاتا چیز خوب یا بدی نیست ... وفقط برای تنظیم اجتماعی امور وضع شده ... کسی ک خلاف رانندگی بکنه کاری غیر اخلاقی نکرده کاری غیر قانونی کرده ... کسی هم ک دزدی می کنه کاری غیر اخلاقی نکرده کاری غیر قانونی کرده ... ک چون نظم اجتماعی رو به هم می زنه بده ...

    حالا که رسیدیم ب اینجا اصلا منو قانع کن که چرا دزدی بده؟؟؟؟ چرا باید حقوق دیگران رو رعایت کرد؟؟؟ من نمیخوام حقوق دیگران رو رعایت کنم ... و زورم می رسه ک دیگران حقمو ازم نگیرن ... چرا نباید حقشونو ازشون بگیرم؟؟؟؟

    حوصله تایپیدن ندارم فردا جواب میدم من از سایت میرم بیرون شب خوش
    و خدا برای من کافیست...

  5. #25
    داره خودمونی میشه
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    41

    پیش فرض

    میفهمم چی میگی ،تو میگی دین همه ابعاد زندگی رو در برمیگیره ، هم رو زندگی تاثیر میذاره هم تو آخرت .... ولی ما میخوایم تاثیرش رو تو زندگی بدونیم ، این به این معنی نیست که اگه از این بحث نتیجه گرفتیم دین توی زندگی دنیایی تاثیر چندانی نداره پس نباید دین داشت . چون تاثیرش تو آخرت رو نادیده گرفتیم .

    ولی فکر کن من به خدا و آخرت اعتقاد دارم ولی اصلا برام مهم نیست به بهشت برم یا جهنم .... فقط میخوام زندگی خوبی داشته باشم ( این زندگی خوب به معنی زندگی خودخواهانه و فردی نیست ، یعنی یه زندگی فردی و اجتماعی سالم و موفق ) ... حالا چقدر دین میتونه به آدم کمک کنه ؟ بدون دین هم میشه آدم همونطور زندگی کنه که بدون دین ؟

    ببین من قرار نیست از قول فلاسفه غربی حرف بزنم . خب معلومه که اینها اندیشه های خود منن ! شاید اندیشه های یه سری از فلاسفه رو من اثر گذاشته باشه ولی وقتی من اونها رو قبول کنم دیگه جزئی از اندیشه های منن .

    بذار تکلیف یه چیزی رو مشخص کنم ، من الان در حال درس پس دادن نیستم که کتابهایی که خوندم و اینجا بیارم . بحث هم نمیکنم که بخوام نظر تو یا هرکسی که اینا رو میخونه رو تغییر بدم

    من الان بحث میکنم چون میخوام ببینم تو میتونی من و قانع کنی دین رو قبول کنم یا نه ... شاید درک نکنی که من تا چه اندازه دلم میخواد تواین بحث تو پیروز بشی و بتونی من و قانع کنی ! چون واقعا دلم میخواد آدم دین داری باشم و حداقل تکلیفم با خودم روشن بشه ! ولی نمیتونم بدون اینکه قانع بشم چیزی و بپذیرم ... بارها شده خواستم خودم و گول بزنم و به خودم بقبولونم خدائی هست ، دینی هست ، آخرتی هست ولی فکر میکنی نتیجه شده ؟ وقتی اومدم نماز بخونم زبونم میگه " الحمدالله رب العالمین " ولی همون لحظه با خودم میگم واقعا خدائی هست که پروردگار جهان باشه ؟ ....... اینها من و اذیت میکنه واسه همین دلم میخواد تو بتونی من و از این بلاتکلیفی در بیاری ، چون میدونم دین داری تو مثل خیلی ها از روی عادت نیست .
    اگه این موضوع تاثیر دین تو زندگی برام روشن بشه جواب خیلی از سوال هام و میگیرم .
    اینها رو گفتم که فکر نکنی بی جهت دارم رو حرفام پافشاری میکنم .... چون این اتفاق زیاد افتاده و من با هرکس در مورد دین و مذهب بحث کردم و نتونستن من و قانع کنن بهم اتهام زدن که چون خودم نمیخوام حرفاشون و قبول نمیکنم !

  6. #26
    داره خودمونی میشه
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    41

    پیش فرض

    من آدم سرسختی ام ، خیلی سخت چیزی رو قبول میکنم ولی در کنارش انعطاف زیادی دارم و اگه یه عقیده ای رو برتر از عقیده خودم بدونم خیلی راحت میپذیرمش .

    اما در مورد اخلاق
    تو یه بار دیگه پست قبلی من و بخون ..... کارهایی که تاثیرشون مشخص و بدیهیه هیچوقت خوب و بد بودنشون عوض نمیشه ! آره میشه درموردش شک کرد که چرا دزدی بده ، ولی این شک نهایتا باز هم به همین جا میرسه که دزدی بده چون تاثیر مشخصی داره اون هم اینه که اموالی که یه نفر با تلاش خودش به دست آورده حق اونه پس کسی اجازه نداره با زور اونا رو تصاحب کنه ... در واقع برای این سوال که چرا دزدی بده یه جواب مشخص و منطقی هست پس نمیشه ردش کرد و گفت دزدی بد نیست .
    ولی در مورد این سوال که چرا احترام به بزرگتر خوبه جواب منطقی ای میشه آورد ؟
    ( احترام بدون دلیل منظورمه ها نه مثلا احترام به پدر و مادر یا احترام به کسی که در حق ما کاری انجام داده ... احترامی که فقط دلیلش سن بیشتر باشه )
    یا برای این سوال که چرا همجنس گرائی بده ؟!

    قانون از روی اخلاقیات تنظیم میشه از روی قراردادهایی که انسانها با خودشون میبندن که زندگی خوبی داشته باشن ... اینکه هدف انسان ها از اخلاقی رفتار کردن رعایت اخلاقیاته یا رعایت قانون فرقی نمیکنه ... چون اولا نتیجش یکیه و دوما قانون هم از روی اخلاق تنظیم شده پس رعایت قانون برابره با رعایت اخلاقیات .

  7. #27

    پیش فرض

    ب مثالهام دقت کن اینطور ... ما دو تا دنیای جدای از هم نداریم ... این دو دنیا کاملا ب هم مرتبط هستن ... پس نمیشه جداشون کرد ...

    وقتی از جامعه شناسی حرف می زنیم ... مارکس میاد ی تعریفی از جهان میده ... ی تعریفی از انسان میده ... ی تعریفی از جامعه میده ... بعدش برای اون جامعه با توجه ب اون تعریفها برنامه میده ...

    اگوست کنت هم همینطور ... جان استوارت میل هم همینطور ... یعنی همشون با توجه ب تعریفی ک از هستی و انسان میدن براش برنامه ی بخصوصی میدن ... ک این برنامه ی بخصوص توی اون تعریف اونها معنی پیدا می کنه ...

    دین هم تعریفی از هستی میده ... تعریفی از انسان میده ... ک با توجه ب اون برنامه ای میده برای زندگیش ...ک اگه تو اون تعریف رو قبول نداشته باشی اصلا اون برنامه برات معنی پیدا نمی کنه ...دوباره ب مثال کنکورم توجه کن ...

    برنامه ی اقتصادی ای ک ادم برای یک روستا می ریزه با برنامه ای ک برای یک کلان شهر می ریزه یکیه؟؟؟ تو اول باید تعریفتو درست کنی ک قرار برای کجا برنامه ریخته بشه ... بعدش بررسی کنی ببینی کدوم برنامه بهترینه ... اگه تو از دانشجوهای اقتصاد بخوای ک ی برنامه بدن بهت برای یک کلان شهر ... اون وسط کسی ک برنامه ای داده برای اداره ی روستا رو اصلا نمیخونی ... اصلا جزء بررسیهات نمیاریش ...

    اعتقاد هم چیزی نیست ک بگی من این اعتقاد رو دارم بعدش بزاری کنار بگی حالا بقیه ی چیزها رو بررسی کنم ...اینها دنبال همه ... روی هم تاثیر می زاره ...
    و خدا برای من کافیست...

  8. #28

    پیش فرض

    در مورد اخلاق ...

    فکر کن من ادمیم که نه ب خدا اعتقاد داره نه ب معاد ...حالابرام ثابت کن ک رعایت حقوق دیگران لازم ....
    چرا نباید اموال دیگران رو ب زور تصاحب کرد ؟؟؟چه اشکالی داره ؟؟؟
    چرا نباید ب دیگران ظلم کرد؟؟؟اصلا چرا نباید کسی رو کشت؟؟؟؟

    لطف کن برام ثابت کن ک چرا ...

    ...

    این حرفهایی ک داری می زنی در مورد اخلاق همش نشون دهنده ی نوع نگاهت ب انسان و هستیه ...ادمی ک اعتقاد ب روح داشته باشه ...دیگه این حرفها رو نیم زنه ...این ها حرفهای ادمیه که میگه روح وجود نداره ...
    و خدا برای من کافیست...

  9. #29
    داره خودمونی میشه
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    41

    پیش فرض

    حرفت رو تا حدودی قبول دارم!!! چون تو معتقدی که دستورات دینی عقلانی هست ولی هنوز علتش رو پیدا نکردیم من معتقدم عقلانی هست و خیلی از اونا رو هم علتش رو میشه پیدا کرد!

    در مورد بحث کنکور و اینا هم،‌و برنامه ریزی عقلانی هم، مسئله برمیگرده به وجود جهان آخرت و اینا، که من اگه بخوام در این رابطه صحبت کنم، ترجیح میدم اول در مورد خود وجود جهان آخرت واین که آیا وجود داره یا نه صحبت کنم!!! چون فکر کنم خودتم هم نوشته بودی که یکی از پایه های این بحث همینه!

    انگار چاره ای نیست نمیشه از بحث اصول دین فرار کرد

    باشه اون طور که تو میخوای بحث و پیش میبریم

    اول . توحید

    تو شروع کن ...... دلایلت برای خداپرستی چیه ؟ از کجا به این نتیجه رسیدی که خدائی هم هست ؟

  10. #30

    پیش فرض

    اون قضایای اثبات بد بودن دزدی و این حرفها رو هم یادت نره ... اونو هم در کنار این بحث داشته باشیم ... چون این بحث زیادی خشکه واونو میتونیم ب عنوان نمک ماجرا این وسط داشته باشیم ... یعنی بهم اثبات کن چرا باید حقوق دیگران رو رعایت کرد ؟؟؟؟ (در اینجا من نه دین دارم نه خدا رو قبول دارم)

    پرستش و اعتقاد ب وجود خدا امریه ک هزاران سال قدمت داره ... تو برای غلط بودنش دلیل بیار ...تو شک داری بوجود خدا ...پس دلیل شکتو بگو ... فکر میکنی وجود نداره ... دلایل ردتو بگو ...
    و خدا برای من کافیست...

صفحه 3 از 10 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •