( مشاهده پاسخ شماره 1 تا 7 / از مجموع 7 پاسخ )

موضوع: طنز شهرام شكيبا در خبر انلاين.

  1. #1

    پیش فرض طنز شهرام شكيبا در خبر انلاين.

    مدت هاست كه دوست داشتم . طنز هاي بسيار زيباي شهرام شكيبا را براي شما دوستان در اينجا بزارم .تا با هم لذت ببريم .اما چون يه كم رنگ و طعم سياسي اين مطالب طنز داشت . خود سانسوري مي كردم .البته اين مطالب هم در روزنامه خبر. و هم در سايت خبر انلاينwww.khabaronline.ir/ گذاشته مي شود و مشكل خاصي ندارد . در هر شكل دل را زدم به دريا يه مطلب از شهرام خان شكيبا گذاشتم . باز هم اگه مشكلي ديده شد . بزرگان سايت كاملا مختار هستد. با اين مطالب برخورد قانوني كنند .



    پیام‌های مردمی

    وبلاگ > شکیبا، شهرام - ویژگی‌های مردم کشور ما با همه مردم جهان تفاوت دارد. مردم ایران درباره همه موضوعات نظرات بسیار فنی و کارشناسی ویژه دارند.
    همیشه هم نظرات و خواسته‌هایشان دقیقاً منطبق است با نظرات و خواسته‌های کسی که درحال حرف زدن است. چون همیشه سخنرانان می‌گویند:‌ «مردم می‌گویند»، «مردم می‌خواهند»، «مردم موافقند»، «مردم موافقند» و... نظرات مردم در روزنامه‌ها هم همین‌طور است.
    دیدم روزنامه «خبر» ستون نظرات خوانندگان ندارد. گفتم خودم یک ستون نظرات خوانندگان بنویسم تقدیم کنم. مثل خیلی از روزنامه‌های دیگر.
    الو - خبر: در شرایط کنونی چرا این صهیونیست‌ها رو از توی خبابونا جمع نمی‌کنین؟ چه دست‌هایی توی کاره که این جماعت این‌قدر راحت توی شهر راه می‌رن و فعالیت می‌کنن؟ من دیروز داشتم توی میدون انقلاب راه می‌رفتم یه نفر اومد جلو دستش هم یه فرم نظرسنجی بود. از من پرسید: «شما کتاب می‌خونین یا نه؟» همه می‌دونن که نظرسنجی به طور کلی یک کار صهیونیستی می‌باشد. لطفاً با این صهیونیست‌ها برخورد کنین.
    الو- خبر: در شرایط کنونی چرا یارانه‌ها را هدفمند نمی‌کنین، ما تا کی باید جنس ارزون بخریم؟ خسته شدیم. لطفاً هدفمندش کنین دیگه.
    الو - خبر: در شرایط کنونی دم در خونه ما یه گربه مُرده. پس این محمدباقر قالیباف چه‌کاره‌س؟ چرا نمی‌یاد گربه رو برداره؟ لطفاً با ایشون برخورد کنین. خب این گربه می‌مونه، فاسد می‌شه و فساد کل مملکت رو برمی‌داره.
    الو - خبر: من در انتخابات اخیر رأی باطله دادم. در شرایط کنونی تازه فهمیدم که نباید این کار رو می‌کردم. می‌خوام رأیم رو پس بگیرم، بدم به یه کاندیدای دیگه. اگه می‌شه بگین مسئولین با من برخورد کنن.
    الو - خبر: من تماس گرفتم بابت گرون شدن قیمت گوشت در شرایط کنونی تشکر کنم. واقعاً از کلیه مسئولین ذی‌ربط و بی‌ربط متشکرم. از همه‌شونم می‌خوام که با همه برخورد کنن.
    الو- خبر: در شرایط کنونی چرا کسی به فکر ما نیست؟ من ضمن تشکر از دولت، از مسئولین می‌خوام که بقیه رو به شدت محاکمه کنن.
    الو - خبر: در شرایط کنونی من می‌خواستم از رئیس‌جمهور تشکر کنم. الان که الباقی مشکلات مملکت حل نشده، واقعاً چی‌کار دارن بعضی‌ها به روسری ما؟! از دولت می‌خوام فعلاً با اونایی که با ما برخورد می‌کنن، برخورد کنن، بعد که مشکلات مملکت حل شد، همگی با ما برخورد کنن به شدت.
    الو- خبر: در شرایط کنونی این چه وضعیه؟! من دیروز رفتم مغازه خرید کنم، فروشگاه یک جور گوش‌پاک‌کن داشت که چینی نبود. واقعاً دلم به درد اومد. چرا باید دست‌هایی درکار باشه که نذاره همه اجناس مملکت چینی باشه؟ لطفاً همه به شدت با هر نوع جنس غیرچینی برخورد کنن.
    الو - خبر: ما یه همسایه داریم که در شرایط کنونی با چیزی برخورد نمی‌کنه، اگه می‌شه باهاش یه‌جوری برخورد کنین که یاد بگیره چه‌جوری باید با همه چیز برخورد کنه.


    بزرگي حسادت مي آورد. حسادت كينه به دنبال دارد.و كينه دروغ مي زايد .!!!

  2. #2

    پیش فرض کنونی‌ترین شرایط ممکن

    شکیبا، شهرام - * اوضاع و احوال در کنونی‌ترین شرایط ممکن است. چپ ها در موضع راست قرار دارند و راست‌ها رسماً رفتارهای چپی می‌کنند.

    نیروهای نسبتاً ارزشی خواستار برخورد شدید با بدحجابی هستند و نیروهای کاملاً ارزشی و فرزندان راستین انقلاب در این ماجرا اعلام بی‌خیالی کرده‌اند. نااهلان و نامحرمان شده‌اند طرفدار بیت امام راحل و نیروهای پایبند به آرمان‌ها، سخنرانی سیدحسن خمینی را به هم می‌زنند. تلویزیون هم که به شدت رسانه ملی است و ...
    در چنین شرایطی طبیعی است که معاون اول رئیس‌جمهوری برای کاهش قیمت گوشت وارد عمل شود و باز هم در این اوضاع و احوال کاملاً طبیعی است که من نتوانم در ستون طنز روزنامه درباره قاتل بروس‌لی تحقیقات کنم و نتیجه تحقیقاتم را به پیشگاه ملت تقدیم نمایم.
    لذا اساساً تعجب نکنید اگر وزیر امور خارجه را در یک دبستان پسرانه دیدید. شاید ایشان در راستای مسئولیت‌ها و حیطه عملکردهای متغیر همه مسئولان، موظف شده است که بیاید برای بچه‌ها درباره نحوه صحیح استفاده از آبخوری صحبت کند. چندان که نه من و نه محسن رضایی از دیدن همدیگر در حیاط روزنامه «خبر» تعجب نکردیم و تازه به هم لبخند هم زدیم. این هم عکسش!

    عرض نکردم اوضاع و احوال در کنونی‌ترین شرایط ممکن به سر می‌برد! لذا تعجبی ندارد که دکتر موسی‌ غنی‌نژاد هم بیاید و در کافه خبر بگوید: «شاه هم کمونیست بود.»
    البته این هم ویژگی کافه خبر است. من هم هر وقت آنجا می‌نشینم، به سرعت نتیجه می‌گیرم که قذافی از لنین بلشویک‌تر بوده، ایدی امین سوسیالیست‌‌دموکرات بوده، هیتلر هم یک انترناسیونالیست دوآتشه بوده با گرایشات و علایق عمیق نسبت به واتیکان...
    و همه این‌ها تنها و تنها در کنونی‌ترین شرایط ممکن،‌ امکان‌پذیر است. حتی این اظهارنظر عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان که گفته است: «به دولت انتقاد نداریم ولی خواهش می‌کنیم در چارچوب قانون حرکت کند.»
    این یعنی:
    1- اگر دولت برخلاف میل شما عمل کرد، فقط حق دارید از او خواهش کنید.
    2- هرچه شرایط کنونی‌تر شود، باید بیشتر خواهش کرد.
    3- دولت چندان هم در چارچوب قانون عمل نمی‌کند، اما کسی انتقادی ندارد، فقط یک خواهش داریم؛ حالا اینکه دولت به این خواهش عمل می‌کند یا نه، بماند.
    حالا که بحث خواهش مطرح است، خواهش می‌کنم شما تصمیم بگیرید ما چه چیزی خورده‌ایم در سال گذشته. قبلاً فکر می‌کردم، مسئولان تصمیم می‌گیرند که ما چه بخوریم. حالا فهمیده‌ام که مسئولان محترم امروز می‌توانند تصمیم بگیرند که ما قبلاً چه خورده‌ایم. نمونه‌اش هم این که رئیس سازمان بازرگانی استان تهران گفته‌اند: «مصرف شیر نسبت به پارسال نه تنها کم نشده که افزایش هم یافته است.» ما که یادمان نمی‌آید در سال گذشته شیر خورده باشیم، ولی اگر شما می‌فرمایید، لابد خورده‌ایم و خودمان حواسمان نبوده است.
    در همین راستا دبیر انجمن صنفی مرغ ایران تلویحاً خبر داده است که مرغ گران می‌شود. این خیلی عجیب است، چون در این کنونی‌ترین شرایط ممکن، براساس اینکه همه چیزمان به همه چیزمان می‌‌آید، جانشین مسئول بایگانی ناحیه 7 منطقه 9 شهرداری باید این را خبر می‌داد و علی‌البدل مسئول سخنگوی بخش زنان اتحادیه سازندگان لوله اگزوز اتومبیل‌های دودیفرانسیله انجمن قطعه‌سازان باید از مرغ‌ها خواهش می‌کرد که حتی‌المقدور در حد بضاعتشان مرحمت فرموده و ارزان شوند.
    بزرگي حسادت مي آورد. حسادت كينه به دنبال دارد.و كينه دروغ مي زايد .!!!

  3. #3
    داره خودمونی میشه
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    23

    Post

    جالب بودن اما خيلي تلخ........
    اي كاش.........
    ولي فايده نداره
    سعي كنيد آنچه را كه دوست داريد بدست آوريد و گرنه بايد آن چيزي را كه بدست مي آوريد دوست داشته باشيد.......

  4. #4

    پیش فرض حضور شکوهمند ما در جام‌جهانی

    وبلاگ > شکیبا، شهرام - * کلیه مردم قهرمان ایران موظفند به شدیدترین وجه ممکن به مدت یک هفته شبانه‌روز و بی‌وقفه افتخار کنند. غرور ملی‌مان که جریحه‌دار شده بود بابت نرفتن تیم‌ملی فوتبالمان به جام‌جهانی شدیداً ترمیم شد.

    الان غرور ملی‌مان از اولش هم بهتر کار می‌کند. محل جریحه‌اش هم خوب شد. حتی یک جای بخیه هم رویش نمانده. خدا را شکر. وظیفه‌ این جراحی پلاستیک جریحه غرور ملی‌مان هم به عهده دلاورمرد بزرگ کشور، باعث مباهات هر انسان پاک‌نهاد و ناسیونالیست ایران زمین، فخر روزگار، چهره ماندگار، مایه افتخار، نماینده شایسته ما در جام‌جهانی، امید هر ایرانی، حسن کامرانی («فر»ش به قافیه ارزانی) است.
    الان 48 ساعت است که از شدت شکر، فرشته‌های مأمور بردن شکر به عالم بالا را در حسرت یک سر خاراندن گذاشته‌ایم. از بس که شکر کرده‌ایم بابت نرفتن تیم‌ملی‌مان به جام‌جهانی. چون اگر به جام‌جهانی رفته بودیم، احتمال پیروزی‌مان در برابر آرژانتین در مسابقه فینال پنجاه - پنجاه بود. ولی حالا که حسن کامرانی‌فر را به جام‌جهانی فرستاده‌ایم صددرصد ذکر ایران، ایران از لب همه مردم جهان نخواهد افتاد.
    شوخی که نیست این کمک‌داور دلاور ایرانی، در یک صحنه از بازی فرانسه - مکزیک تصمیم درستی گرفت و پرچم را بلند نکرد و از این طریق پرچم جمهوری اسلامی ایران را تا ابد بر فراز جام‌جهانی بالاتر از همه پرچم‌های جهان به اهتزاز در آورد.
    ***
    جماعت ورزشی‌‌نویس دارند یقه جر می‌دهند و گفت و گو می‌گیرند و حرف از غرور ملی و اینها می‌زنند و هی افتخار می‌کنند بابت این که یک ایرانی، وظیفه‌اش را درست انجام داده و اشتباه نکرده است.
    من نمی‌دانم چرا ما این همه مباهات می‌کنیم و متعجب و مفتخر می‌شویم وقتی یکی وظیفه معمولش را درست انجام می‌دهد. گمان کنم از بس از این چیزها ندیده‌ایم. شما کاری به کار مسئولان نداشته باشید، در بین مردم در گوشه و کنار این خاک پرگهر هر از گاهی دیده می‌شوند کسانی که وظایفشان را درست انجام می‌دهند. البته کسان دیگری هم هستند که کارشان را درست انجام می‌دهند ولی چون وظایف اصلی‌شان غیر از وظایفی است که در ظاهر به عهده دارند ما متوجه نمی‌شویم.
    شما می‌دانید چند میلیون شیر سماور و فشفشه و ترقه و غیره در استادیوم‌های ایران هزینه شده تا هر داور ایرانی دقت کند و وظیفه‌اش را درست انجام دهد؟ ایشان با این همه هزینه رفته بوده آنجا که هر وقت لازم بود پرچمش را بلند کند و هر وقت لازم نبود بلند نکند. خب یک صحنه‌ای به وجود آمده که همه خیال کرده‌اند باید بلافاصله ایشان بلند کند که بلند نکرده. بعداً فهمیده‌اند بلند نکردن پرچم در آن صحنه درست نبوده. اما بسیاری هستند که بی‌هیچ هزینه‌ای کارهایشان را درست انجام می‌دهند.
    ضمن نامگذاری هفته جاری به نام «هفته مباهات» بابت این افتخار ملی، چند مورد هم که اخیراً گزارش شده بابت اینکه بساط فخر و مباهات و میهن‌پرستی‌تان تا آخر سال جور باشد به عرض می‌رسانم،
    1- پسر آقا تقی شوهر خواهر آقا جمال وقتی بابایش گفت قندان را بیاور، در نهایت سربلندی قندان را از آشپرخانه آورد.
    2- شیرین خانوم صبیه اوس غلام بنا با افتخار و دقتی زایدالوصف پسر زایید.
    3- آقا اسمال با نهایت دقت سیفون دستشویی خانه‌شان را تعمیر کرد.
    فعلاً مورد دیگری از کارهایی که به درستی در مملکت انجام گرفته، گزارش نشده، در صورت دریافت گزارش‌های تازه، مراتب متعاقباً اعلام می‌شود.
    بزرگي حسادت مي آورد. حسادت كينه به دنبال دارد.و كينه دروغ مي زايد .!!!

  5. #5

    پیش فرض محکومیت با اعمال شاقه!!!

    وبلاگ > شکیبا، شهرام - سال 1966 وقتی تیم فوتبال کره‌شمالی پیروزی 3 - صفر برابر پرتغال را از دست داد و شکست خورد، بازیکنانش به کار در کمپ‌های کارگری محکوم شدند.
    حالا هم بعد از شکست 7 - صفر تیم کره‌شمالی برابر پرتغال گفته می‌شود بناست الباقی تیم کره‌شمالی به کار در معدن زغال‌سنگ محکوم شوند. (گفتم الباقی چون از قرار معلوم چند نفرشان اساساً پناهنده شده‌اند.)
    بسیار روش جالبی در نظر گرفته است حکومت کره‌شمالی. اما خیلی به درد ما نمی‌خورد چون با این اوضاع و احوالی که وضعیت ورزش ما دارد، معادن زغال‌سنگ کشورمان گنجایش لازم را برای ورزشکاران ندارد. مگر ما چقدر معدن داریم؟
    خطای انسانی
    گفتم «معدن» یاد «خطای انسانی» افتادم. طبیعی است که هر وقت یاد «خطای انسانی» می‌افتیم، یاد توپولف هم بیفتیم. (جالب است که یاد «توپولف» هم «افتادنی» است). یاد توپولف می‌افتیم، چون هرچه توپولف افتاد، گفتند تقصیر خطای انسانی بوده، اما از حالا به بعد باید یاد معدن‌ هم بیفتیم چرا که محمد سمیعی‌نژاد، معاون امور معادن و صنایع معدنی وزارت صنایع و معادن درباره حوادث منجر به فوت در معادن گفته است: «شخصی و اشتباهات فردی بوده است. اشتباهات تکنیکی و طراحی نبوده و فقط اشتباهات فردی بوده است.»
    حتماً همین‌طوری بوده. اساساً در ایران همه بر اثر اشتباهات فردی می‌میرند. جالب هم اینجاست که همیشه هم اشتباه بر گردن متوفی است، نه کس دیگر. کار است دیگر، یکهو می‌بینی یک نفر بر اثر اشتباه فردی خودش از روی پل می‌افتد. یا مثلاً اشتباه فردی می‌کند و می‌رود صاف می‌ایستد جلوی گلوله‌ای که دررفته.
    آدم باید به طور کلی خیلی مواظب باشد، چون یک وقت یک اشتباه فردی می‌کند و 30 سال می‌رود آنجا که عرب نی انداخته است.
    پروژه
    گفتم 30 سال، یاد پروژه‌های مصوب افتادم. حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی، رئیس سازمان بازرسی کل کشور گفته است: «از یک وزیر درباره قول‌ها و پروژه‌هایی که در حوزه مسئولیتی‌اش تصویب و تنظیم شده بود،‌پرسیدم چقدر برای انجام این پروژه‌ها زمان نیاز است که گفت با ظرفیت و توان فعلی حدود 30 سال طول می‌کشد.»
    من نمی‌دانم آقای پورمحمدی از کجای این ماجرا تعجب کرده‌اند. چون:‌
    1- وقتی سرعت حرکت یک دولت 130 کیلومتر در ساعت باشد، پس می‌تواند.
    2- این پروژه‌ها در واقع طرح‌های 15 ساله دولت هستند. چون جماعت در 24 ساعت، 25 ساعت کار می‌کنند، اثراتش هم که مشهود است. بحمدالله.
    3- مشکل آقای پورمحمدی این است که گمان می‌کند سه سال دیگر بناست دولت عوض شود. در حالی که طرح‌ها حداقل 15 ساله است و گفت‌وگو ندارد.
    موضع
    گفتم «گفت‌وگو» یاد محمدجواد لاریجانی افتادم. آقای لاریجانی گفته:‌ «امروز هیچ چیز به اندازه اینکه اصولگرایان به سر و گردن یکدیگر بزنند،‌ دشمن را خوشحال نمی‌کند.»
    دشمن‌شادی، اصولاً چیز بدی است. از طرفی آدم وقتی اصولگرا شد، الزاماً باید بابت اصول و مواضعش دعوا کند. اصولگرایی بدون دعوا که اصولگرایی نمی‌شود. لذا از کلیه اصولگرایان ارجمند خواهشمندیم بعد از این به جای سر و گردن هم به یک جاها و مواضع دیگر هم بزنند که لااقل دشمن‌شاد نشوند.

  6. #6

    پیش فرض پیام‌های تبریک به کامرانی‌فر از چاوز تا میرحسین

    وبلاگ > شکیبا، شهرام - دکتر سعیدلو، معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان تربیت‌بدنی برای بزرگمرد ورزش ایران در جام‌جهانی، حسن کامرانی‌فر پیام تقدیر فرستاد.
    در بخشی از این پیام آمده است: «بی‌شک این مسئله برگ زرین دیگری از افتخارات ورزش و فوتبال کشور و باعث بروز توانمندی‌های داوران جوان کشورمان خواهد بود. امیدوارم با برنامه‌ریزی‌های بزرگی که در مجموعه ورزش ایران وجود دارد، در همه رده‌ها ورزشکاران کشورمان به قله‌های رفیع موفقیت دست یابند.»
    البته همه اسباب افتخارمان این است که ایشان در دو بازی کمک‌داور بوده است و خودش در گفت‌وگو‌یی گفته «مردم مرا ببخشند که نتوانستم بیشتر داوری کنم.»
    احتمالاً به زودی میدان آزادی تهران را «میدان کامرانی‌فر» نام خواهند گذاشت و یک مجسمه نیم‌تنه هم از وی پای میدان فردوسی‌ می‌گذارند که لابد به سرعت دزدیده خواهد شد و در کنار مجسمه سایر بزرگان تاریخ ایران در پستویی نامعلوم نگهداری خواهد شد.
    حالا پیام‌های برخی از نامداران را به این مرد بزرگ بخوانید:
    وزیر آموزش و پرورش: بی‌شک حضور شما برگی زرین بر آموزش و پرورش جوانان افزوده است. آفرین، صدآفرین، هزاروسیصد آفرین.
    دکتر حسین الهی‌قمشه‌ای: tobe or not tobe. شما توی یه لحظه تصمیم مهم زندگی تو گرفتی. شکسپیر هم همین رو می‌گه. درست مثل مولانا که می‌گه: کامرانی لب خط اومد پرچمو تکون داد/ پرچم که خاک نداشت خودشو نشون داد. لذا همه فلاسفه تا حالا هرچی گفتن درباره شما گفتن... [خلاصه 30 جلسه 3 ساعته سخنرانی]
    عزت‌الله ضرغامی: عرصه رسانه در این روزگار بیش از همیشه خط‌نگهداران با دقتی چون شما را نیاز دارد. امیدوارم این مهم صورت پذیرد.
    حسین رضازاده: باریکلا حسن.
    دکتر رضا داوری اردکانی: حوالت تاریخی سرزمین‌مان چنین بود که در آن جام نقشی از ما پدیدار نباشد تا فرصت دلربایی از گوهر اگزیستانس جامعه ایرانی ستانده شود. اهتزاز پرچم شما در مهد نهیلیسم، تکرار دوباره این شاه‌بیت حکمت شرقی بود که پایان عصر سووژکتیویتة غربی فرارسیده است.
    محسن رضایی: دوستان اصرار دارند بنده در این مورد اخیر اعلام موضع کنم اما از همین تریبون اعلام بی‌طرفی می‌کنم.
    محمدرضا لطفی: کم نبودند بی‌‌هنرانی که پرچمت را شکسته می‌خواستند و دستت را بسته. من جمله همان‌ها که در فایل را شکستند و نسخه مستر بیداد و همایون را بردند. آنها که حالا با کمانچه‌‌کش‌هایی کنسرت ضدانقلابی می‌گذارند که فقط کمانچه را به دست دارند و چشم ندارند ببینند من کمانچه می‌زنم. زنده‌باد من، مرگ بر بقیه بالاخص شجریان فتنه‌گر.
    وزیر راه‌وترابری: وقتی یک داور ورزشکار ایرانی پرچمش را می‌برد بالا، انگار یک ملت بالا رفته و وقتی پرچمش را نمی‌برد بالا، باز هم انگار یک ملت بالا رفته. شما پدر ورزش داوری ایران هستید. داوری از ورزش‌هایی است که باید برای اعتلای آن کوشید. خود ما جوان که بودیم، توی دانشکده ورزش داوری می‌کردیم. البته آن روزها این ورزش به این حد امکانات نداشت. حالا خدا را شکر رونق گرفته و دارد. امیدوارم در همین جام همگانی دنیا به بازی فینال بروید و به مارادونا هم گل بزنید و با جام برگردید.
    هوگو چاوز: قطعاً حضور حماسی شما دل دوست، برادر و همتای ایرانی مرا هم شاد کرد. لذا در کاراکاس یک ماه جشن و پایکوبی اعلام کرده‌ایم و داده‌ایم 400 هزار تی‌شرت با عکس شما تولید شود. 18 خیابان دوطرفه هم به دستور من و البته به خواست ملت تغییر نام داده و نامشان شده است حسن کامرانی‌فر.
    غلامعلی حدادعادل: دیشب حین بررسی تصمیمات اخیر کمیسیون فرهنگی مجلس، خبر مسرت‌‌اثر سرافرازی داور ایرانی را شنیدم. ارتجالاً این رباعی را جهت ثبت و ضبط در تاریخ ادبیات سترگ کشورمان و چاپ در کتب درسی، از خامه به بیاض آوردم.
    در ایران،‌ فتنه و تبانی نشود
    «فردوسی‌پور»،‌ «جاودانی» نشود
    در بین جمیع داوران یک تن هم
    «فّر»ش به کنار، «کامرانی» نشود
    محمدرضا باهنر: قطعاً پرچمی که بالا بردید فی‌الواقع پرچم اصولگرایی بود و پرچمی که بالا نبردید، پرچم اصلاح‌طلبان منزوی به حاشیه‌رانده شده. دستتان درد نکند. تا کور شود هر آنکه نتواند دید.
    وزیر صنایع و معادن: شما بی‌شک تنها نیستید. کشور ما سرشار از معادن داورانی چون شما. با استخراج این سرمایه‌ها و صنعتی‌کردن داوری و آغاز به‌کار همزمان 250 کارخانة مونتاژ چینی باشکوه‌تر از پیش می‌شویم.
    میرحسین موسوی و مهدی کروبی: این دو کاندیدای معترض انتخابات دهم در بیانیه‌ای مشترک نوشتند [...] (مدیرمسئول: نوشتن که نوشتن، غلط کردن که نوشتن تو هم غلط کردی که گفتی، خفه!)
    محمدجواد لاریجانی: در شرایط کنونی سکوت در برابر این حماسه، آب به آسیاب دشمن ریختن است. پرچم کامرانی‌فر، فی‌الواقع همان درفش کاویانی است که به چشم و چار ضحاکان طرفدار آپارتاید و دشمنان کشور فرومی‌رود.
    فریدون جیرانی: به نظر من هم خوب کاری کرد، هم بد کاری کرد. هم موفق بود، هم ناموفق. هم تونست از پس کار بربیاد، هم نتونست، هم آره، هم نه، به‌طور کلی پنجاه‌- پنجاه که به کسی برنخوره. باید یه پرچمشو بالا می‌آورد، یکی رو پایین نگه می‌داشت.
    سیدمحمد خاتمی: نزدیک غروب آفتاب است و من صبح را دوست دارم. لذا بر کامرانی‌فر فرض بود که در عصر سیطره دیدگاه‌های هانتیگتون، دوباره از مک‌ لوهان بگوید. اما ایشان برخوردی سلبی داشت. به نظر بنده با گفت‌وگو حل می‌شد، که نشد. به هر حال زمین فوتبال یک مستطیل سبز است. باید به این نکته دقت شود. پس کارکرد نهادهای مدنی کجاست؟ داوری اساساً امری سلبی است که رنگ وبوی دیکتاتوری دارد.
    وزیر رفاه: کار شما شایسته بود. البته پولش را گرفته‌اید، نوش جانتان. آدم باید هر کاری می‌کند، پولش را هم بگیرد. موفق باشید.
    فیروز کریمی: زرشک!
    مهدی کلهر: زمان شاه هم داور داشتیم. خوب هم بودند. انقلابی هم شدند. بعد از انقلاب تحت تأثیر فیلم‌های وسترن داورها بیشتر به صحنه‌های درگیری نزدیک شدند. این‌جوری شد که هرکی هرچی خواست زد به دروازه یکی دیگه. من اساساً منتقد این جریان هستم ولی نمی‌دونم چرا هر وقت حرف می‌زنم، علی‌رغم پزیشن مخالف، نتیجه حرفم موافق درمیاد؟!
    وزیر بازرگانی: بوق‌هایی که مردم در استادیوم می‌زدند، چینی بود. شورت و پیراهن شما چینی بود. کفش و جوراب‌تان چینی بود. سوت و پرچم‌تان چینی بود و...
    همه این‌ها سند افتخار و برگ زرینی است برای کشور ایران. موفق باشید.
    بزرگي حسادت مي آورد. حسادت كينه به دنبال دارد.و كينه دروغ مي زايد .!!!

  7. #7

    پیش فرض زنان بدون مردان یا بالعکس

    وبلاگ > شکیبا، شهرام - «دانشمندان متوجه شدند زنانی که از بهره هوشی پایین‌تری برخوردار هستند، با احتمال بیشتری علاقه‌مند به ازدواج با مردان ثروتمند هستند.»

    این خبر را در «خبرآنلاین» خواندم. شانس که نداریم، هیچ، پول هم نداریم. این هم می‌شود مزید بر علت. وقتی پول نداشته باشی، زن باهوش گیرت می‌آید. وقتی هم زن باهوش داشته باشی، هیچ‌چیز نخواهی داشت جز همان زن باهوش.
    فقط دلم می‌خواهد بعد از این خبر باز هم ببینم یک زنی دارد به ثروت شوهرش می‌نازد.
    دوستت دارم استرس
    محققان دانشگاه لنکستر انگلستان اعلام کرده‌اند همسر آدم که شریک زندگی محسوب می‌شود، بیشتر از رئیس اداره استرس وارد می‌کند.
    من نمی‌دانم در انگلستان جماعت روابط‌شان با رئیس اداره چگونه است و با شریک زندگی‌شان چطور سر می‌کنند. اما خیلی هم بعید به نظر نمی‌رسد ماجرا.
    برد تیم‌ملی آرژانتین
    آرژانتین سه گل از آلمان عقب بود ولی تلویزیون ما تصاویری را نشان می‌داد که در آن طرفداران تیم آرژانتین هنوز داشتند شادی می‌کردند.
    1- آیا آرژانتینی‌ها زیادی بی‌خیال هستند؟
    2 - آرژانتینی‌ها آنقدر تحت تأثیر تبلیغات و شعارها و شاخ‌ و شانه‌های مارادونا قرار گرفته‌اند که باورشان نمی‌شود باخته‌اند؟
    3- آرژانتینی‌ها گرچه فوتبال‌شان به خوبی آلمانی‌ها نیست، ولی باحیاترند و بهتر لباس می‌پوشند،‌ پس می‌شود دائم تصاویر ضبط‌شده‌شان را نشان داد.
    4 - اما چرا تصاویر ناراحتی آرژانتینی‌ها را نشان نمی‌دادند؟ چون آرژانتینی‌ها در شادی باحیا و هنگام اندوه بی‌حیا می‌شوند.
    5- اصلاً نکند آرژانتین شش بر هیچ برده و ما بی‌خبریم؟

    کله‌پا
    همین «خبرآنلاین» خودمان به نقل از ایسنا درباره توانایی‌های ربات انسان‌نمای سورنا 2 که در ایران ساخته شده، نوشته بود: «نسل دوم سورنا در اندازه و وزن مشابه انسان ساخته شده است. سورنا 2 قادر است همانند یک انسان ولی با سرعت آهسته‌تر و با ترکیبی از حرکات دست، سر و پا گام بردارد.»
    می‌فهمم که منظور چیست، اما یک طوری خبر را نوشته‌اند که انگار سورنا2 با حرکات دست هم گام برمی‌دارد و باحرکات سر هم گام برمی‌دارد. اساساً اگر این‌طوری باشد و ربات‌مان پشتک بزند و راه برود یا روی سرش راه برود، تازه کارش درست است. هرچه باشد همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید
    بزرگي حسادت مي آورد. حسادت كينه به دنبال دارد.و كينه دروغ مي زايد .!!!

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •