معرفي هرمن اوبرت

اوبرت در 25 ژوئن 1894 در شهر کوچک يبوي روماني متولد شد. او نيز همانند زيولکوفلسکي و گودارد به موشک، فضا و مسافرتهاي فضايي علاقه ي بيش از حدي نشان مي داد. يک اشکال اوبرت براي رسيدن به هدف خود، اين بود که پدرش – که يک پزشک بود – علاقه داشت پسرش نيز رشته ي او را دنبال نمايد. او که از نظر سوابق خانوادگي و موروثي به آلمان مربوط مي شد، اصرار داشت تا پسرش نيز اين رشته را در آلمان و دانشگاههاي آن کشور تعقيب کند.
اوبرت در پيروي از تحقيقات پدرش به مونيخ رفت و در رشته طب ثبت نام کرد. تأثيري که خواندن کتابهاي تخيلي هوافضاي ژول ورن و لاسويتز در او گذاشته بود، به لحاظ اينکه متوجه گرديد که رشته پزشکي نمي تواند خواسته هاي او را برآورد نمايد، از دانشگاه اجازه گرفت علاوه بر پزشکي در کلاسهاي رياضي و ستاره شناسي نيز شرکت نمايد.
زماني که اوبرت هنوز دانشجوي دانشگاه بود و 20 سال داشت، جنگ بين الملل اول شروع شد و او براي خدمت در نيروهاي مسلح اتريش – که در آن زمان متحد آلمان بود – احضار گرديد. محل خدمت او يک بيمارستان صحرايي در پشت خطوط جبهه انتخاب شد و از وقت کافي و اضافي که در اين محل داشت براي مطالعه و تحقيق در مورد محاسبات رياضي مربوط به فضا استفاده نمود. پس از اينکه پي برد براي موفقيت در اين رشته به تکميل اطلاعات خود در زمينه هاي رياضي، نجوم و علوم طبيعي نياز دارد، ليستي از رشته اي مورد نياز و پيش نيازهاي مورد نظر خود را جهت رسيدن به اهداف هوافضا تهيه نمود و پايان جنگ نيز فرصتي به او داد تا اطلاعات و معلومات خود را غناي بيشتري ببخشد.

بخشي از مستندات اوبرت که در رساله ي خود گردآوري کرده بود، آن روزها حقايقي شناخته شده بودند و دانشمنداني نظير زيلکوفسکي از شوروي آنها را ارائه داده بود، ولي علي رغم ابداعات يکسان، هيچ کدام از نظريات يکديگر و نيز نوع فعاليتهايي که داشت انجام مي گرفت اطلاع نداشتند. وقتي در بهار 1922 اوبرت متوجه شد که دانشمندي به نام گودارد از آمريکا رساله اي را در اين خصوص منتشر مي کند و سرگرم چنين تحقيقي است، از او خواست که نسخه اي از رساله اش را براي او بفرستد. در پايان نامه اي که اوبرت براي گودارد نوشت يادآوري نمود که اين مبحث نياز به همفکري و تبادل نظر همه ي دانشمندان دارد. گودارد مقاله خود را براي اوبرت فرستاد. او نظريات گودارد رادر مورد سوخت جامد و به کارگيري آن در موشک مطالعه کرد و در نهايت به اين نتيجه رسيد که شايد گودارد اشتباه مي کند.
بعد از اينکه چندين مؤسسه از انتشار رساله ي تهيه شده ي اوبرت خودداري کردند، عاقبت مؤسسه ي اولدنبرگ مونيخ حاضر شد آن را منتشر نمايد. او در مقدمه ي اين کتاب به چهار موضوع به شرح زير اشاره مي نمايد.
وضعيت فعلي علم و اطلاعات فني ساخت تجهيزات براي مسافرتهاي فضايي را امکان پذير مي نمايد.
امکان مسافرت بدون خطر انسان با چنين ماشينهايي موجود است.
تحت شرايط مشخص ساخت اين تجهيزات مي تواند داراي منافع مادي باشد و امکان تأمين چنين شرايطي در چند سال آينده موجود است.
اين ماشينها پس از توسعه و تکامل، به سرعت پرواز مي نمايند که مي توانند قوه ي جاذبه زمين را ترک و براحتي در فضا ادامه ي مسر بدهند.
در بخش اول کتاب، اوبرت استدلال کرده بود که موشک مي تواند به سرعتي برسد که از سرعت خروج گازهاي حاصله از سوخت، از نازل موتور بيشتر باشد. در همين بخش بيان نموده بود که امکان خنک کردن موتور با استفاده از سوخت پيشران موجود است. اين مطلب يعني خنک کردن موتور با استفاده از برودت سوخت آنها امروزه نيز مطرح مي باشد.
در بخش دوم کتاب به آلات و ادواتي اشاره مي شد که جهت انجام تحقيقات در جو بالا ضروري است. در قسم سوم نيز به کشتي فضايي و ساختمان کشتي مزبور اشاره مي شد که در يک مدار به دور زمين در حرکت مي باشد. راجع به لباس فضانوردي و ديگر ملزومات نيز در کتاب بحث شده بود.

رساله اوبرت با هيجان ملايم مردم مواجه شد و حتي مردم عادي نيز برخلاف انتظار آن را مطالعه نمودند. اين کار باعث گرديد که اين کتاب مجدداً به نحو ديگري که خواهيم گفت تجديد چاپ و انتشار شود.
صرف نظر از اينکه مندرجات رساله و محاسبات انجام شده در آن همه تئوري بودند و محاسبات نيز برمبناي تخيل انجام شده بود، بعضي ها رساله ي اوبرت را رد مي کردند و عده اي نيز عقيده داشتند مطالب مزبور مباحث بي ضرري است که از ذهن يک نويسنده تراوش نموده است. اگر چه خود اوبرت نيز متوجه بود همه ي مباحث مورد نياز را معرفي ننموده، ولي براي هر کار عملي ابتدايي و يا ادامه تحقيق نياز به پول داشت. در پي تلاش براي تأمين هزينه ي زندگي و تحقيق سرانجام در پس معلم رياضايت مدرسه ي مدياش محل تولد خود مشغول به کار گرديد.
به جهت تلاش اوبرت براي کسب درآمد بيشتر و قبول پينشهاد يک نويسنده از او که داستان تخيلي از مسافرت به فضا را با استفاده از مضامين فني ارائه شده ي او تدوين نمايد، او اين پيشنهاد را پذيرفت. نتيجه ي انتشار اين کتاب با متن شيوا در سال 1929 باعث شد که عده ي بيشتري به علوم هوافضا علاقه مند گردند و اين اشتياق موجب شد تا تعدادي علاقه مند به اين علوم، انجمني در شوروي نيز تشکيل شده بود و در فرانسه مهندس «رابرت اسنولت پلتري»، مهندس هواپيما، نطقي را در مورد مسافت فضايي ايراد نمود و اين نطق بعدها در کتابي منتشر شد.
تهيه کننده: محسن مرادي