به نام خداوند جان آفرین
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
نمی خواهم بدانم کوزه گر
از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
سوتکی سازد.
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
گستاخ و بازیگوش
و او یک ریز پی در پی
دم گرم گلوی خویش را اندر
گلویم سخت بفشارد.
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .
به نام خداوند جان آفرین
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
نمی خواهم بدانم کوزه گر
از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
سوتکی سازد.
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
گستاخ و بازیگوش
و او یک ریز پی در پی
دم گرم گلوی خویش را اندر
گلویم سخت بفشارد.
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .
دست شویی عمومی
به نام خداوند جان آفرین
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
نمی خواهم بدانم کوزه گر
از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
سوتکی سازد.
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
گستاخ و بازیگوش
و او یک ریز پی در پی
دم گرم گلوی خویش را اندر
گلویم سخت بفشارد.
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .
نابغه تحصیلکرده پس از بازگشت به کشور، برای اثبات نبوغش دست به اقدامات عجیب زد.
روزنامه ایران در این باره نوشت: چندی قبل نماینده حقوقی یک بانک خصوصی با مراجعه به سرپرست دادسرای جرایم رایانهای ضمن شکایت از پسر جوانی اظهار داشت: این فرد از طریق اینترنت به سیستم امنیتی بانک راه یافته و چند میلیون تومان از یک حساب به حساب خود واریز کرده است.
نماینده حقوقی بانک در تشریح ماجرا به قاضی جعفری گفت: البته چند روز قبل پسر جوانی با مسئولان بانک تماس گرفت و گفت که سیستم امنیتی بانک اشکال دارد و به راحتی قابل نفوذ است اما متأسفانه مسئولان مربوطه به حرفهایش توجه نکرده و آن را شوخی تلقی کردند. تا این که چند روز بعد مردناشناس دوباره تماس گرفت و ضمن تکرار حرفهای قبلی، وقتی همچنان با بیتوجهی مسئولان روبهرو شد از آنها خواست نگاهی به سیستم امنیتی بانک بیاندازند. بعد هم کمتر از چند دقیقه در حالی که مدعی بود در خانه نشسته حدود چهل میلیون ریال از حساب یکی از مشتریان به حساب شخصیاش واریز کرد و در ادامه گفت: حالا به حرفم اعتماد کردید؟ البته او بلافاصله پول را برگرداند اما از آنجا که احتمال تکرار وقوع چنین ماجرایی وجود دارد خواستار پیگیری فوری موضوع هستیم.
بدین ترتیب پرونده برای رسیدگی در اختیار دادیار شعبه سوم دادسرا قرار گرفت و دستور دستگیری کیوان ـ ۲۸ ساله ـ صادر شد.
پسر جوان پس از انتقال به دادسرا تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «به هیچ عنوان قصد سرقت نداشته و فقط میخواستم به مسئولان بانک هشدار دهم که سیستمهای امنیتیشان اشکال دارد و قابل نفوذ و دسترسی است. به همین خاطر هم دقایقی پس از «هک» سیستم و برداشت پول دوباره آن را به حساب برگرداندم.
از سوی دیگر مادر پسر جوان که در دادسرا حضور داشت به قاضی گفت: «پسرم نابغه رایانه است. او از هفت سالگی کار با رایانه را شروع کرده و چنان علاقهای از خود نشان داده که همه را حیرتزده کرده است. به همین خاطر تحصیلاتش را هم در همین زمینه ادامه داد و مدرک مهندسی خود را نیز از خارج کشور دریافت کرده است. البته پس از بازگشت به ایران در چند شرکت مشغول کار شد ولی پس از مدتی کار را رها میکرد. چرا که میگفت فضا و شرایط مطابق میل و استعدادهایش نیست. الان هم چند ماهی است که بیکار شده و از صبح تا شب در اتاقش پای رایانه نشسته و کارهای حیرتآور انجام میدهد.
پسر جوان نیز در ادامه گفت: یک بار هم سایت یک نیروگاه بزرگ کشور را مورد بررسی قرار داده و دریافتم سیستم امنیتیشان بسیار ضعیف و قابل نفوذ است. بنابراین به آنها نیز هشدار دادم البته بسیار استقبال کردند و حتی چند ماهی نیز در آنجا فعالیت کردم اما وقتی کارشان تمام شد همکاری را قطع کردند! من تاکنون به سیستم امنیتی دهها سایت مهم کشور، بانکها و مراکز مختلف نفوذ کردهام و هشدار دادهام. انگیزهام نیز اخلال در سایتها یا هککردنشان نیست بلکه فقط میخواهم استعداد و نبوغم را نشان دهم و انتظار دارم با شناخت من شغل مناسبی در اختیارم قرار دهند.
ای کاش یاد بگیریم که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالابگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ دنده های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.
برگرفته از کتاب طراحی اجزا ماشین نوشته جوزف شیگلی
║▌█│║▌║│█║▌║█║Copyright © 2013-2014™
جالب ترین چیز الان اینجاست که آقای نجفی نمیان سایت
به نام خداوند جان آفرین
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
نمی خواهم بدانم کوزه گر
از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
سوتکی سازد.
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
گستاخ و بازیگوش
و او یک ریز پی در پی
دم گرم گلوی خویش را اندر
گلویم سخت بفشارد.
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .
ای کاش یاد بگیریم که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالابگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ دنده های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.
برگرفته از کتاب طراحی اجزا ماشین نوشته جوزف شیگلی
║▌█│║▌║│█║▌║█║Copyright © 2013-2014™
اخه چرا
عشق ادما به هم
قصه خنده داریه
اولش قشنگو بعدش
همه گریه زاریه
وقی عشقا همه از دم
مثل هم تموم میشن
چرا باز باید شروع کرد
آخه این چه کاریه
ای کاش یاد بگیریم که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالابگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ دنده های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.
برگرفته از کتاب طراحی اجزا ماشین نوشته جوزف شیگلی
║▌█│║▌║│█║▌║█║Copyright © 2013-2014™
ای کاش یاد بگیریم که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالابگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ دنده های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.
برگرفته از کتاب طراحی اجزا ماشین نوشته جوزف شیگلی
║▌█│║▌║│█║▌║█║Copyright © 2013-2014™
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)