صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
( مشاهده پاسخ شماره 21 تا 30 / از مجموع 32 پاسخ )

موضوع: حدس میزنید این عکس مربوط به کدام منطقه ، شهر یا روست هست؟

  1. #21

    پیش فرض

    روستای تل تل هست؟
    به نام خداوند جان آفرین
    نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
    نمی خواهم بدانم کوزه گر
    از خاک اندامم چه خواهد ساخت
    ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
    سوتکی سازد.
    گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
    گستاخ و بازیگوش
    و او یک ریز پی در پی
    دم گرم گلوی خویش را اندر
    گلویم سخت بفشارد.
    وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
    بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .

  2. #22

    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    رشته
    کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک
    سن
    35
    نوشته ها
    1,705

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط پروان نمایش پست ها
    روستای تل تل هست؟
    نـــــه!! تل تل کجاس من نشنیدم
    ای کاش یاد بگیریم که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالابگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ دنده های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

    برگرفته از کتاب طراحی اجزا ماشین نوشته جوزف شیگلی

    ║▌█│║▌║│█║▌║█║
    Copyright © 2013-2014™


  3. #23

    پیش فرض

    خدا رو شکر خوب دیگه لوس نشو بگو کجاست؟
    به نام خداوند جان آفرین
    نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
    نمی خواهم بدانم کوزه گر
    از خاک اندامم چه خواهد ساخت
    ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
    سوتکی سازد.
    گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
    گستاخ و بازیگوش
    و او یک ریز پی در پی
    دم گرم گلوی خویش را اندر
    گلویم سخت بفشارد.
    وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
    بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .

  4. #24

    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    رشته
    کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک
    سن
    35
    نوشته ها
    1,705

    Thumbs down

    نقل قول نوشته اصلی توسط پروان نمایش پست ها
    خدا رو شکر خوب دیگه لوس نشو بگو کجاست؟
    لوس چیه؟!!! گفتی تل تل خب بگو کجاس دیگه
    ای کاش یاد بگیریم که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالابگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ دنده های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

    برگرفته از کتاب طراحی اجزا ماشین نوشته جوزف شیگلی

    ║▌█│║▌║│█║▌║█║
    Copyright © 2013-2014™


  5. #25

    پیش فرض

    اول شما بگید عکس کجاست منم میگم تل تل کجاست
    به نام خداوند جان آفرین
    نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
    نمی خواهم بدانم کوزه گر
    از خاک اندامم چه خواهد ساخت
    ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
    سوتکی سازد.
    گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
    گستاخ و بازیگوش
    و او یک ریز پی در پی
    دم گرم گلوی خویش را اندر
    گلویم سخت بفشارد.
    وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
    بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .

  6. #26

    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    رشته
    کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک
    سن
    35
    نوشته ها
    1,705

    ok

    مکان عکسه رو میگم تا عصر شایدم شب....


    اینم از روستای تل تل:
    نزدیکی گناوه

    روستای تل تل




    وجه تسمیه روستا :

    در علت نامگذاری آن دلایل مختلفی ذکر شده است . یکی اینکه تل تل (tel tal )به معنای تپه هایی که دارای آب تلخ می باشند و چون آب چاهای این روستا تلخ است معنی آن صحیح به نظر می رسد .

    معنی دیگر آن تِل تِل (tel tel)یعنی تپه های پی در پی و ممتد . با توجه به اینکه در شمال و غرب این روستا یک رشته تپه های کم ارتفاع کشیده شده است ،این نامگذاری نیز قابل قبول است .

    تل تل (tol tol)که باز هم به معنای تل و تپه معنا می دهد .

    تل تل (tol tal ) و تلی که همه به معنای تپه ماهور است .

    طلطل به معنای بیماری پیوسته .

    طلطل نام رود باری است نزدیک حلب .

    تل تله در زبان و گویش مازندرانی به معنای خیلی سریع و با شتاب است .

    طلیطله نام شهری در اسپانیا می باشد که امروزه به آن "تولدو"می گویند .

    تل تل نوعی بازی محلی در روستای شیوند از توابع شهرستان ایذه در استان خوزستان .

    تاریخچه :

    سابقه شکل گیری این روستا به صد ها سال پیش بر می گردد دلیلی که شاهد این مدعا است تپه های باستانی اطراف روستا می باشد که در کتاب برنامه ریزی اسان بوشهر نیز از آنها ذکری به میان آمده است .

    این تپه ها عبارتند از :تپه ی شاه ناصری در شرق روستا به فاصله ی 200متری روستای فعلی . تپه ی معروف به تل محمد حیدر در شمال روستا به فاصله ی 100 متری روستای فعلی . تپه ی معروف به قلعه ی کلات در جنوب روستای فعلی به فاصله 100 متری . عده ای را نیز عقیده بر این است که می بایست تپه ی چهارمی را به دیگر تپه های باستانی روستا به نام "ور آفتابی "اضافه کرد که فعلا قبرستان روستا می باشد .

    درتپه های یاد شده آثاری از سفال های شکسته ی قدیمی ،کوزه ،بوپال (پایه های ساخته شده از گل رس پخته )تا سال های نه چندان دور به فراوانی یافت می شد . نام این تپه ها نیز می تواند باعث حس کنجکاوی افراد جهت باستان شناسی گردد . اما تا کنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است .

    در فرهنگ عامیانه روستا چنین مرسوم شده اسیت که تپه ی "محمد حیدر " دارای جواهرات فراوانی است اما چون اژدهایی هفت سر بر روی آنها خوابیده است کسی توانایی حفاری و استخراج گنج ها را ندارد .

    سابقه ای که از سکونت افراد در دست است مربوط به سیصد سال پیش است یعنی همزمان با سقوط صفویه و روی کار آمدن افشاریه در ایران .

    البته سابقه ی سکونت قبل از آن رانیز رد نمی کنیم چرا که تپه های باستانی یاد شده دلیلی بر این مدعا است .

    اهالی این روستا از دو گروه تشکیل گردیده است ،عده ای از آنها ابتدا از بوکان در کردستان مهاجرت نموده راه عراق را پیش گرفته و پس از مدتی اقامت در عراق وارد خوزستان شدند و از آن پس رو به سوی مناطق جنوب شرقی و شرق خوزستان نمودند که یکی از آن طوایف ابتدا در روستایی که بعد ها به نام خود آنان "بوکه "یعنی بوکان نامیده شد سکونت اختیار کردند و سپس به روستای تل تل مهاجرت نموده و هسته ی اولیه ساکنان روستا شکل گرفت (عده ای معتقدند که اینان وارد روستای چم شهاب شده و بعدا وارد روستای تل تل می شوند ).

    البته عده ای نیز مهاجرین را از قوم عرب می دانند و به همین دلیل نام خانوادگی عربزاده را برای خود برگزیدند . اما شواهد و قرائن چنین می گویند که شکل و شمایل و قیافه های ظاهری افراد حکایت اولیه را تایید می کند . همچنین نام اجداد این روست بیشتر به نام های ایرانی و کردی بر می گردد مانند بهمن ،زواره و؛علاءالدین و ... ولی هرچند از تاریخ گذشته فاصله بگیریم و به دوران فعلی نزدیک تر شویم اسامی بر گرفته از فرهنگ عربی خود نمایی بیشتری می کنند .

    گروه دوم از طایفه اصیل و نجیب ایرانی الاصل "لر"از استان لرستان فعلی و از منطقه ی خرم آباد مهاجرت کرده به سوی جنوب راه افتاده و سر انجام وارد شمال استان فعلی بوشهر شده و اطراف شهر بندری گناوه سکونت اختیار می کنند .(زنده یاد مرحوم ماشاءاله خرمی پس از تحقیق به این نتیجه رسیده بود که طایفه خرمی با طایفه بهروزی خرم آباد از یک رشه اند که هم اکنون در خرم آباد ساکن هستند ).

    تعدادی در روستاهای بهمنیاری ،مال خلیفه و مال قاید مسکون می شوند و عده ای از آنها نیز وارد روستای تل تل می شوند و با گروه دیگر ارتباط خویشاوندی و خانوادگی بر قرار می کنند بطوری که هم اینک اهالی این روستا خود را از طایفه و قوم وخویش می پندارند .

    در بین سال های 1312 تا 1318 که عده ای سال 1313 خورشیدی را مبنای جنگ با خوانین حیاتداود می دانند در گیری شدیدی اتفاق افتاد .از آنجایکه فتح اله خان حیاتداووی خواستار باج و خراج از این روستا بودند ،اهالی از دادن خراج خود داری ورزیدند و آماده ی در گیری با خان شدند . با توجه به اینکه چنین امری سرپیچی از فرمان خان محسوب می شد ،تصمیم گرفت گوشمالی محکمی به این روستا داده تا درس عبرتی برای دیگر روستاهای تحت فرمان خان داده باشند و دیگر کسی به فکر نافرمانی از دستورات خان نباشد .فتح اله خان که خود حاضر وناظر بر جواب های سربالای مردم روستا مبنی بر عدم پرداخت مالیات یا بعبارتی خراج بودند بسیار ناراحت شد بطوری که منجر به درگیری لفظی بین آنان گردید .خان با عصبانیت روستا را به سوی مال قاید ترک کرد تا از آن طریق به جمع آوری نیروهای رزمی از روستاهای قلعه قاید حیدر؛مال قاید ،چاه شور ،و بنگ بپردازد . نیروهای لازم پس از جمع آوری در روستای چم شهاب در یک کیلومتری تل تل تجمع کردند .

    امداد یکروز پاییزی که تعدادی از سرسپردگان خان در روستای چم شهاب گرد آمده بودند تا در وقت مناسب کار را یکسره نمایند ،اما توسط یکی از ساخوردگان ساکن روستا خبر دار شده ،زن و مرد و کودک مهیای پذیرایی جانانه از نوکران خان شدند .

    اهالی روستا که فقط 30نفر زن و مرد توانایی لازم را برای در گیری داشتند با شاهنامه خوانی مرحوم اسفندیار خرمی شاعر معروف و توانای روستا آماده ی نبرد دلیرانه شدند تا نشان دهند "هنرها باشد روز نبرد " جالب اینکه مرحوم لشکری شاهنامه خوان معروف منطقه حیاتداوود نیز حضور داشته و چون شاهد نبرد یاد شده و رشادت و دلاوری روستا بود ،بر خلاف گفته ی آنان که ازاو خواسته بودند برای تهییج سپاه خان به شاهنامه خوانی بپردازد ،عنوان می کند که حیف است برای شما شاهنامه بخوانم باید برای مردم تل تل شاهنامه خوانی کرد که مرد میدان نبردند .

    سرانجام پس از ساعتی جنگ و در گیری اهالی روستا با وجود تعداد اندک خود بر نفرات متجاوز خان پیروز شده وتنها چند نفر زخمی ما حصل این نبرد آبرومندانه بود که حادثه ای تاریخی برای روستا قلمداد گردید .

    البته فتح اله خان به پسر عموی خود نعمت اله خان دستور داده بود که پس از شبیخون به روستا تمام اهالی روستا را به اسارت برده و مایملک آنان را به یغما ببرند .

    ناگفته نماند که دو نفر از اهالی چم شهاب به نام های غلامحسین شهابی و علی غلامحسین به بهانه ی اینکه چارپایان خود را گم کرده اند از روستای چم شهاب خارج شده تا به طریق ممکن مردم تل تل را از ماجرا با خبر سازند ،اما سپاهیان خان از حرکت آنان مطلع شدند و خواستند مانع آنها شوند ولی به هر شکل ممکن با سرو صدا مردم را آگاه کردند تا آماده ی نبرد با خان شوند .

    موقعیت اجتماعی

    این روستا از آغاز تشکیل تا به امروز موقعیت ممتاز خود را حفظ کرده است ،علیرغم اینکه از جاده ی اصلی دور بوده است ولی با تلاش خستگی ناپذیر مردم توانسته است جایگاه ویژه ای در منطقه داشته باشد .

    بطوری که در روزگاران گذشته تمام رهگذران ومهمانان نا خوانده به دروازه ی معروف حسنی از خانواده ی عربزاده مراجعه نموده و با استقبال روبرو شده و با گرمی از آنان پذیرایی بعمل می آمد .

    این روستا از اواخر قاجاریه و پهلوی بصورت کدخدایی اداره می شده است و همواره کدخدا از دو خانواده ی خرمی و عرب زاده دست به دست می شده است .تا اینکه آخرین کدخدای روستا که مرحوم محمد قلی خرمی بود با سقوط رژیم شاهنشاهی محمد رضا پهلوی و بر چیده شدن حکومت وی به وضعیت اداره ی روستاها نیز توسط کدخدا ها پایان داده شد وهم اینک مانند دیگر نقاط کشور اداره ی روستا را شورای اسلامی بر عهده دارد .

    در دهه ی 1350 هجری خورشیدی مراسم مذهبی تعزیه خوانی که در روستا بر گزار می شد با استقبال شدید

    مردم گناوه و حباتداوود روبروگردید وچندین سال این مراسم تکرار گردید .

    در سال 1341 دبستان این روستا آغاز به کار کرد و در سال 1342 آماده ی بهره برداری گردید که تعدادی از دانش آموزان روستاهای بهمنیاری ،چم شهاب و بوکه (بقعه)برای ادامه تحصیل به این روستا می آمدند .

    همبستگی روستا در مراسم مختلف مذهبی ،سوگواری و شادی زبانزد خاص و عام است بطوری اگر می خواهند از اتحاد منطقه مثال بیاورند از اتحاد و همبستگی این روستا یاد می کنند ،که نمونه ی آن را در شکست دادن لشکر فتح اله خان حیاتداوودی می توان به عینه دید .

    نوع ازدواج تا دهه ی 1360 درون گروهی بود ه اما از آن تاریخ به این طرف و ارتباط و تعاملات بیشتر باعث ازدواج برون گروهی با دیگر اقوام و طوایف شده است .

    در اواخر دهه ی 1330 و اوایل 1340 که بیماری های مسری وبا وسل دامنگیر منطقه شده بود سایه ی شوم خود را بر این روستا پهن کرده بود تعداد زیادی از فرزندان روستا را در کام خود فرو برد و حتی خانواده ای نبود که یک الی چند فرزند خود را از دست نداده باشد ،البته به دلیل عدم وجود امکانات پزشکی و بهداشتی تلفات انسانی در بسیاری از نقاط جنوب ایران افزایش فوق العاده ای یافت .

    از نظر سواد بیش از 80%افراد لازم التعلیم در روستا از نعمت سواد برخوردارند تا جاییکه بعضی به تدریس در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مشغول هستند .

    بافت اجتماعی روستا امروز بسیارپیشرفت نموده و با تغیرات کلی در ساخت وساز ساختمان ها شکل جدیدی به خود گرفته که توجه هر رهگذری را به خود جلب می کند و در واقع به منطقه ی ویلایی بدر گناوه تبذیل شده است .



    وضعیت اقتصادی

    در گذشته به دلیل رشد کند اقتصاد و صنعت ،بیشتر مردم به کارهای کشاورزی و کشت صیفی جات مشغول بودند . با توجه به اینکه نوع کشت نیز دیمی بود و امکان کمبود بارش از سالی به سال دیگر وجود داشت و حتی بعضی سال ها خشکسالی طولانی بر منطقه حاکم می شد ،تنها در آمد مردم که کشاورزی بود با مشکل مواجه می شد وبرای تامین نیازهای خود بایستی فعالیت های دیگری غیر ازکشاورزی انجام دهند .

    البته تعداد اندکی نیز به کار تجارت در سطح پایین مشغول بودند و حتی عده ای برای تامین معاش به خوزستان نقل مکان می کردند .

    کشاورزی در روستا هم اکنون نیز کم وبیش ادامه دارد و شامل کشت گندم و جو می باشد . کشت صیفی جات در منطقه به بهترین کیفیت به عمل می آید و همواره مشتریان خاص خود را دارد شامل سبزی های مختلف از جمله تربچه ،پیاز ،تره ،گشنیز ،شوید ،نعناع ،ریحان ،اسفناج ،جعفری،خرفه (پرپین)و شاهی می باشد .ناگفته نماند که در گذشته کشت بادمجان ،خیار گوجه ،تنباکو عدس ،نخود و غیره در روستا معمول بود و میتوان گفت که خاک روستا برای هر گونه کشتی مناسب است .

    از لحاظ صنایع دستی به کارهایی مانند بافتن گبه ،زنبیل ،سبد ،بادبزن و ... مشغول هستند .

    دامپروری نیز در حد معمول در روستا وجود دارد و تعداد اندکی به این کار اشتغال دلرند .



    اقتصاد امروز

    امروزه به دلیل رشد روز افزون تجارت و اقتصاد در سطح منطقه که می توان این رشد و توسعه را تا حد زیادی مرهون تلاش و همت تجار و بازرگانان این روستا دانست که به تجارت با شرق دور (چین ،تایلند و مالزی )و خاورمیانه مشغولند و نبض اقتصادی و تجاری شهر تا حدود زیادی در دست دارند و قادرند تاثیرات عمده ای را بر روی تجارت منطقه بگذارند البته ناگفته نماند که تلاش دیگر گروهای تجاری سطح شهر را نباید نادیده گرفت .

    امروزه کالاها ی گوناگونی با نام ونشان تل تل در بازار وجود دارد که همین موضوع دال بر دست بالای آنان در تجارت است ،کالاهایی مانند برنج ،چای ،کیف ،عینک ،شال ،کلاه ،روسری ،تفنگ بادی ،اسباب بازی ،پتو ،لوازم التحریر و... که همگی با نام زیبای تل تل مزین شده تا آوازه ی آن علاوه بر ایران در دیگر کشورهای جهان نیز طنین انداز شود





    اینم از لینک خــــــــــــبر :

    http://www.bandargenaveh.com/showtext.aspx?Page=30.html
    ویرایش توسط جواد نجفی : 08-13-2010 در ساعت 02:42 PM
    ای کاش یاد بگیریم که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالابگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ دنده های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

    برگرفته از کتاب طراحی اجزا ماشین نوشته جوزف شیگلی

    ║▌█│║▌║│█║▌║█║
    Copyright © 2013-2014™


  7. #27

    پیش فرض

    کاری نداشت توی نت سرچ کردی خوب حالا بگو اون عکس کجاست؟
    به نام خداوند جان آفرین
    نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
    نمی خواهم بدانم کوزه گر
    از خاک اندامم چه خواهد ساخت
    ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
    سوتکی سازد.
    گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
    گستاخ و بازیگوش
    و او یک ریز پی در پی
    دم گرم گلوی خویش را اندر
    گلویم سخت بفشارد.
    وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
    بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .

  8. #28

    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    رشته
    کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک
    سن
    35
    نوشته ها
    1,705

    Exclamation

    نقل قول نوشته اصلی توسط پروان نمایش پست ها
    کاری نداشت توی نت سرچ کردی خوب حالا بگو اون عکس کجاست؟
    خب معلومه به نت که دسترسی داشته باشی از میزان سوال کردن از دیگران کاسته میشه
    ای کاش یاد بگیریم که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالابگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ دنده های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

    برگرفته از کتاب طراحی اجزا ماشین نوشته جوزف شیگلی

    ║▌█│║▌║│█║▌║█║
    Copyright © 2013-2014™


  9. #29

    پیش فرض

    یافتم یافتم
    روستای خلیفه ای

    ایرانیان آموزگاران بشریت بوده اند بدون آنکه خود آموزگاری داشته باشند.(رومن گیرشمن)


  10. #30

    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    سن
    35
    نوشته ها
    290

    new

    آقا jimi ولی اون عکسی که من گذاشتم جدی جدی یکی از روستاهای کنار دشتستان هستش

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آلودگی های عسلویه 100 برابر تهران
    توسط داراب حسن پور در انجمن سایر موضوعات
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 05-03-2010, 12:31 AM
  2. قابلیت های گازطبیعی درجهان
    توسط saeedoo در انجمن مقالات مهندسی شیمی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-07-2009, 10:25 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •