( مشاهده پاسخ شماره 1 تا 3 / از مجموع 3 پاسخ )

موضوع: خانم جوان و زود قضاوت کردن....

  1. #1
    داره خودمونی میشه
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    رشته
    م.ش.
    نوشته ها
    31

    پیش فرض خانم جوان و زود قضاوت کردن....

    خانم جوانی در سالن انتظار فرودگاهی بزرگ منتظر اعلام برای سوار شدن به هواپیما بود..

    باید ساعات زیادی رو برای سوار شدن به هواپیما سپری میکرد و تا پرواز هواپیما

    مدت زیادی مونده بود ..پس تصمیم گرفت یه کتاب بخره و با مطالعه كتاب این

    مدت رو بگذرونه ..اون همینطور یه پاکت شیرینی خرید...

    اون خانم نشست رو یه صندلی راحتی در قسمتی که مخصوص افراد مهم بود ..تا

    هم با خیال راحت استراحت کنه و هم کتابشو بخونه.کنار دستش .اون جایی که

    پاکت شیرینی اش بود .یه آقایی نشست روی صندلی کنارش وشروع کرد به خوندن

    مجله ای که با خودش آورده بود ..


    وقتی خانومه اولین شیرینی رو از تو پاکت برداشت..آقاهه هم یه دونه ورداشت

    خانومه عصبانی شد ولی به روی خودش نیاورد..فقط پیش خودش فکر کرد این

    یارو عجب رویی داره ..اگه حال و حوصله داشتم حسابی حالشو میگرفتم

    هر یه دونه شیرینی که خانومه بر میداشت ..آقاهه هم یکی ور میداشت .دیگه

    خانومه داشت راستی راستی جوش میاورد ولی نمی خواست باعث مشاجره بشه

    وقتی فقط یه دونه شیرینی ته پاکت مونده بود ..خانومه فکر کرد..اه . حالا این آقای

    پر رو و سواستفاده چی چه عکس العملی نشون میده..هان؟؟؟؟آقاهه هم با کمال

    خونسردی شیرینی آخری رو ور داشت ..دو قسمت کرد و نصفشو داد خانومه

    ونصف دیگه شو خودش خورد..

    اه ..این دیگه خیلی رو میخواد...خانومه دیگه از عصبانیت کارد میزدی خونش در

    نمیومد.

    در حالی که حسابی قاطی کرده بود ..بلند شد و کتاب و اثاثش رو برداشت

    وعصبانی رفت برای سوار شدن به هواپیماوقتی نشست سر جای خودش تو

    هواپیما ..یه نگاهی توی کیفش کرد تا عینکش رو بر داره..که یک دفعه غافلگیر

    شد..چرا؟ برای این که دید که پاکت شیرینی که خریده بود توی کیفش هست


    دست نخورده و باز نشده
    فهمید که اشتباه کرده و از خودش شرمنده شد.اون یادش رفته بود که پاکت شیرینی

    رو وقتی خریده بود تو کیفش گذاشته بود.اون آقا بدون ناراحتی و اوقات تلخی

    شیرینی هاشو با او تقسیم کرده بود.در زمانی که اون عصبانی بود و فکر میکرد

    که در واقع اون آقاهه است که داره شیرینی هاشو میخوره


    و حالا حتی فرصتی نه تنها برای توجیه کار خودش بلکه برای عذر خواهی از

    اون آقا رو نداره

    چهار چیز هست که غیر قابل جبران و برگشت ناپذیر هست


    سنگ بعد از این که پرتاب شد
    دشنام ... بعد از این که گفته شد
    موقعیت .... بعد از این که از دست رفت
    و زمان... بعد از این که گذشت و سپری شد
    خدایا
    حکمت قدمهایی را که برایم برمیداری،بر من اشکار کن
    تا درهایی را که به سویم میگشایی ندانسته نبندم
    ودرهایی که به رویم میبندی،به اصرار نگشایم

  2. #2

    پیش فرض

    خیلی مرسی
    اما شرمندا
    حال نکردم بخونمش
    عشق ادما به هم
    قصه خنده داریه
    اولش قشنگو بعدش
    همه گریه زاریه
    وقی عشقا همه از دم
    مثل هم تموم میشن
    چرا باز باید شروع کرد
    آخه این چه کاریه

  3. #3
    داره خودمونی میشه
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    رشته
    م.ش.
    نوشته ها
    31

    پیش فرض

    ممنون از لطفت.اگه حال داشتی 4سطر اخرش رو بخون، کاربرد زیادی داره
    خدایا
    حکمت قدمهایی را که برایم برمیداری،بر من اشکار کن
    تا درهایی را که به سویم میگشایی ندانسته نبندم
    ودرهایی که به رویم میبندی،به اصرار نگشایم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ضد آب کردن بتن با فناوری کریستالی
    توسط maede20 در انجمن مقالات مهندسی عمران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-07-2010, 03:57 PM
  2. درمان های دندان
    توسط محمد سراج زاده در انجمن دانستنی ها
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-09-2010, 10:23 AM
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-08-2010, 12:17 PM
  4. نظام حقوقي در مورد قضاوت زن
    توسط pariya در انجمن مقالات رشته حقوق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-19-2009, 10:44 PM
  5. هرگز زود قضاوت نکن
    توسط yooseph367 در انجمن شعر و داستان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-20-2009, 10:33 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •