صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
( مشاهده پاسخ شماره 11 تا 20 / از مجموع 20 پاسخ )

موضوع: دکتر علی شریعتی

  1. #11

    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    رشته
    مهندسی شیمی
    سن
    33
    نوشته ها
    504

    پیش فرض



    چه بسیارند چیزهایی که بدون آنها هم میتوان زندگی کرد !!! (دکتر علی شریعتی)

  2. #12

    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته
    مهندسی شیمی
    سن
    36
    نوشته ها
    123

    پیش فرض

    "... من هرگز از مرگ نمی‌هراسیده‌ام.
    عشقِ به آزادی سختیِ جان دادن را بر من هموار می‌سازد.
    عشقِ به آزادی مرا همهٔ عمر در خود گداخته است.
    آزادی معبودِ من است، به خاطرِ آزادی هر خطری بی‌خطر است، هر دردی بی‌درد است، هر زندان‌ی رهایی است، هر جهادی آسودگی است، هر مرگ‌ای حیات است.
    مرا این چنین پرورده‌اند.

    من این چنین‌ام..."

    و تو!
    دختر بی بازگشتِ گریه ها!
    از یاد نبر كه ساده نویسی،
    همیشه نشان
    ساده دلی نیست!
    پس اگر هنوز
    بعد از گواهی گریه ها در دفترم می نویسم:
    «باز می گردی»
    به ساده دل بودنم نخند!
    اشتباه مشترك تمام شاعران این است،
    كه پیشگویان خوبی نیستند
    ...

  3. #13

    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته
    مهندسی شیمی
    سن
    36
    نوشته ها
    123

    پیش فرض

    ای نسل بیدار وطن‌ام

    تو مي‌داني و همه مي‌دانند که من هرگز به خود نينديشيده‌ام، تو مي‌داني و همه مي‌دانند که من حيات‌ام، هوايم و همه خواسته‌هايم به خاطر تو، سرنوشت تو، و آزادي تو بوده است، تو مي‌داني و همه مي‌دانند که هرگز به خاطر سود خود گامي بر نداشته‌ام، از ترس خلافت تشيع‌ام را از ياد نبرده‌ام .

    تو مي‌داني و همه مي‌دانند که نه ترسويم و نه سود‌جو! تو مي‌داني و همه مي‌دانند که دل‌ام غرق دوست داشتن تو و ايمان داشتن به تو است. تو مي‌داني و همه مي‌دانند که من خود را فداي تو کرده‌ام و فداي تو مي‌کنم، که ايمان‌ام تويي و عشق‌ام تويي و اميدم تويي و معني‌ی حياتم تويي، وجز تو زندگي برايم رنگ و بويي ندارد، طعمي ندارد.


    تو مي‌داني و همه مي‌دانند که زندگي از تحميل لبخندي بر لبان من، از آوردن برق اميدي در نگاه من، و از بر انگيختن موج شعفي در دل من عاجز است.


    تو مي‌داني و همه مي‌دانند که شکنجه ديدن به خاطر تو، زنداني کشيدن به خاطر تو، و رنج بردن به پاي تو، تنها لذت زندگي من است.


    از شادي تو است که من در دل مي خندم، ازاميد رهايي توست که برق اميد در چشمان خسته‌ام مي‌درخشد، و از خوشبختي توست که هواي پاک سعادت را در ريه‌هايم احساس مي‌کنم.


    نمي‌توانم خوب حرف بزنم، نيروي شگرفي را که در زير اين کلمات ساده و جمله‌هاي ضعيف و افتاده پنهان کرده،ام درياب! درياب!



    و تو!
    دختر بی بازگشتِ گریه ها!
    از یاد نبر كه ساده نویسی،
    همیشه نشان
    ساده دلی نیست!
    پس اگر هنوز
    بعد از گواهی گریه ها در دفترم می نویسم:
    «باز می گردی»
    به ساده دل بودنم نخند!
    اشتباه مشترك تمام شاعران این است،
    كه پیشگویان خوبی نیستند
    ...

  4. #14

    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته
    مهندسی شیمی
    سن
    36
    نوشته ها
    123

    پیش فرض

    مهراوه ی من !


    من پرشکوه ترین سرود های عالم را در ستایش تو – ای دختر آفتاب- خواهم سرود.


    من پر شور ترین ترانه های عاشقی را که برخوردارترین معشو قان جهان از آن نصیبی نبرده اند برایت خواهم ساخت.



    ای خوبی خوب ! آئینه ی مهر!


    من به سختی و دشواری بسیار پیش از آنکه تو باشی ، سالها پیش از انکه صدای گام های تو در خلوت ساکت عزلت بپیچد ،
    آن سالها که «چونان کرگدن تنها سفر می کردم»از قله پارناس در یونان افسانه ای بالا رفتم ، دیگران همه در نیمه راه باز ایستادند اما من که در «بودن» خویش کمین تو را داشتم ،
    که در انتظار تو زندگی می کردم


    و چشمان چشم به راه تو را در پای آن کوه می دیدم
    و تو را در پس پرده ی غیب همواره می یافتم ،
    با تو پیش از تو آشنایی داشتم ،
    با تو پیش خود گفتگوها می کردم ،


    به صعودم ادامه دادم خسته و پای آبله و دشوار اما برای تو باید می رفتم
    چه میدانم مهراوه ی من ، افسانه ی من !
    چه میدانم؟
    شاید به جستجوی تو می رفتم ...........................................

    و تو!
    دختر بی بازگشتِ گریه ها!
    از یاد نبر كه ساده نویسی،
    همیشه نشان
    ساده دلی نیست!
    پس اگر هنوز
    بعد از گواهی گریه ها در دفترم می نویسم:
    «باز می گردی»
    به ساده دل بودنم نخند!
    اشتباه مشترك تمام شاعران این است،
    كه پیشگویان خوبی نیستند
    ...

  5. #15

    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    رشته
    مهندسی شیمی
    سن
    33
    نوشته ها
    504

    پیش فرض قرآن ! من شرمنده توام (دکتر شریعتی)

    قرآن ! من شرمنده توام (دکتر شریعتی)

    قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "


    چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .

    قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام .

    یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟

    قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …

    قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،

    ‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .

    خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .

    آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم.


    .

  6. #16

    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته
    مهندسی شیمی
    سن
    36
    نوشته ها
    123

    پیش فرض

    مگر چشم از زبان صادقانه تر سخن نمی گوید؟
    مگر نه اشک زیباترین شعر و بی تابترین عشق و گدازترین ایمان و داغترین اشتیاق و تب دار ترین احساس و خالص ترین گفتن و لطیف ترین دوست داشتن است که همه در کوره یک دل به هم آمیخته و ذوب شده اند و قطرهای شدهاند نامش اشک؟ .....

    و تو!
    دختر بی بازگشتِ گریه ها!
    از یاد نبر كه ساده نویسی،
    همیشه نشان
    ساده دلی نیست!
    پس اگر هنوز
    بعد از گواهی گریه ها در دفترم می نویسم:
    «باز می گردی»
    به ساده دل بودنم نخند!
    اشتباه مشترك تمام شاعران این است،
    كه پیشگویان خوبی نیستند
    ...

  7. #17

    پیش فرض

    من قبلا این تاپیک رو اینجا زدم اما پاک شده نمی دونم چرا خیلی از سخنان دکتر علی شریعتی رو که زدم پاک کردن؟
    به نام خداوند جان آفرین
    نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
    نمی خواهم بدانم کوزه گر
    از خاک اندامم چه خواهد ساخت
    ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
    سوتکی سازد.
    گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
    گستاخ و بازیگوش
    و او یک ریز پی در پی
    دم گرم گلوی خویش را اندر
    گلویم سخت بفشارد.
    وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
    بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .

  8. #18

    پیش فرض

    ( شریعتی دیدگاهِ علی و نظرِ خودش را چنین می‌گوید : )
    نانت را خودت بخور، حرف‌ات را هم خودت بزن، من برای اینم تا این دو حق برای تو باشد. من آنچه را حق می‌دانم بر تو تحمیل نمی‌کنم، من خود را نمونه می‌سازم تا بتوانی سرمشق گیری...
    چرا تحریف می کنید سخنان دکتر را در این قسمت به این صورت اسلام واقعی می گویدنانت را خودت بخور، حرف‌ات را هم خودت بزن، من برای اینم تا این دو حق برای تو باشد. من آنچه را حق می‌دانم بر تو تحمیل نمی‌کنم، من خود را نمونه می‌سازم تا بتوانی سرمشق گیری...
    و اما اسلام کنونی .........
    به نام خداوند جان آفرین
    نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
    نمی خواهم بدانم کوزه گر
    از خاک اندامم چه خواهد ساخت
    ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
    سوتکی سازد.
    گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
    گستاخ و بازیگوش
    و او یک ریز پی در پی
    دم گرم گلوی خویش را اندر
    گلویم سخت بفشارد.
    وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
    بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .

  9. #19

    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته
    مهندسی شیمی
    سن
    36
    نوشته ها
    123

    پیش فرض

    با سلام
    ممنون از تاپیک خوبتون
    متاسفانه یه مدت که سایت خراب بود......بعد از درست شدن هم تمام فعالیت های سایت (از قبیل تاپیک، پست،تشکر.....و همه چیز....)برگشت (ری استور ) شد به 5 روز قبل....

    و تو!
    دختر بی بازگشتِ گریه ها!
    از یاد نبر كه ساده نویسی،
    همیشه نشان
    ساده دلی نیست!
    پس اگر هنوز
    بعد از گواهی گریه ها در دفترم می نویسم:
    «باز می گردی»
    به ساده دل بودنم نخند!
    اشتباه مشترك تمام شاعران این است،
    كه پیشگویان خوبی نیستند
    ...

  10. #20

    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    رشته
    مهندسی شیمی
    سن
    36
    نوشته ها
    123

    پیش فرض

    اگه مثل گاو گنده باشی میدوشنت
    اگه مثل خر قوی باشی بارت می کنند
    اگه مثل اسب دونده باشی سوارت میشن......
    فقط از فهمیدن تو می ترسند.

    و تو!
    دختر بی بازگشتِ گریه ها!
    از یاد نبر كه ساده نویسی،
    همیشه نشان
    ساده دلی نیست!
    پس اگر هنوز
    بعد از گواهی گریه ها در دفترم می نویسم:
    «باز می گردی»
    به ساده دل بودنم نخند!
    اشتباه مشترك تمام شاعران این است،
    كه پیشگویان خوبی نیستند
    ...

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دسته بندی زیبای انسانها از دیدگاه دکتر شریعتی
    توسط محمد سراج زاده در انجمن سخنان بزرگان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 06-15-2010, 08:46 PM
  2. یک شعر زیبا از دکتر علی شریعتی
    توسط sasanjan در انجمن شعر و داستان
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 05-17-2010, 01:30 PM
  3. سخنی از دکتر علی شریعتی
    توسط ario barzan در انجمن سخنان بزرگان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-09-2009, 01:52 AM
  4. دکتر علی شریعتی [2]
    توسط سعید رضازاده در انجمن سخنان بزرگان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-18-2009, 11:10 PM
  5. دکتر علی شریعتی
    توسط سعید رضازاده در انجمن سخنان بزرگان
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 08-18-2009, 08:43 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •