روشهای اجرايی پروژه ها
در ادامه مطلب مراحل اجرای پروژه امروز در مقاله ای به روشهای اجرائی پروژه ها پرداخته می شود ، ولی تاکید این مقاله بر پروژه های EPC می باشد.
نظام های مختلفی جهت اجرای پروژه ها در کشور وجود دارد که شامل پیمان امانی ، روش سنتی سه عاملی ( Design – Bid – Built ) ، طرح و ساخت دو عاملی ، مدیریت اجرا و پیمانکاری مدیریت است.
نظام مورد استفاده در کشور عمدتاٌ بصورت سه عاملی طراحی ، مناقصه ، ساخت بوده است که در حال حاضر مطابق سیاستهای دولت اخیراٌ به سمت اجرای پروژه به روش دو عاملی طرح و ساخت سوق یافته است.
ابتدا سعی می کنم دلایل این تغییر روش را شرح داده و سپس به طور کامل به روش EPC می پردازم.ولی قبل از وارد شدن به بحث ذکر این نکته را لازم می دانم که روش سه عاملی یا EP+C ذاتاٌ روشی اشتباه و ناکارآمد نمی باشد و تصمیم دولتمردان سابق تصمیمی اشتباه نبوده است بلکه اندیشه انتخاب این روش در دوره گذار کشور را می توان در زمان خود بسیار نوپرداز و درست دانست ، بهر حال همانطور که گفتم این روش جهت یک برهه زمانی خاص مناسب بوده و در حال حاضر با توجه به دلایلی که خواهم گفت دیگر کارائی لازم را ندارد.
در روش EP+C ابتدا پیمانکار EP انتخاب می شود وپس از طی بخش اعظمی از مراحل طراحی وتامین تجهیزات نوبت به برگزاری مناقصه وانتخاب مشاوران وپیمانکاران ساخت ونصب میرسد.
معایب ومشکلات در روش EP+C:
1-به دلیل شروع اجرا پس از طراحی وعدم همپوشانی کافی دو فاز,زمان پروژه طولانی می شود .
2- پروسه انتخاب مشاوران وپیمانکاران که کم تعداد هم نیستند زمان زیادی را میطلبد.
3- مدیریت مشاوران وپیمانکاران متعدد باعث کاهش کیفیت کار وبروز تاخیرات می شود.
با توجه به مشکلات ذکر شده ,دولت (به ویژه در بخش نفت گاز پتروشیمی )روش ارجاع کار پروژه ها رابه صورت متداول بین المللی EPC تغییر داده وارجاع کار به صورت EP+C به تدریج کمتر میشود.
پیش از وارد شدن به بحث EPC ذکر چند تعریف لازم میباشد.
پیمانکار عمومی (GENERAL CONTRACTOR):
پیمانکاری است که مسئول آماده سازی ,هماهنگی وتکمیل تمامی کارهای یک پروژه است .(ISO 6707-2 )
GC به شرکت هایی گفته میشود که در هدایت ومدیریت طرح وپروژه های صنعتی زیر بنائی دارای تجربه وتخصص بوده وبا تکیه بر دانش وابزارهای مدیریتی خود ,اجرای پروژه ها رابه صورت EPC یا TURN-KEY بر عهده میگیرند .
قرار دادهای کلید در دست TURN-KEY :
پروژه هایی است که در آن کل فعالیت های لازم برای به ثمر رسیدن یک پروژه از مرحله طراحی تا ساخت به یک پیمانکار واگذار میشود.به تعبیر ساده مقدار مشخصی پول در قالب یک قرارداد به پیمانکار پرداخت میشود تا کلید پروژه ساخته شده را به کارفرما تحویل دهد.
پروژه های مهندسی, تدارک, ساخت (EPC):
EPC در واقع سرنام این واژگان است: Engineering/procurement/construction که به سادگی می توان آنرا به مهندسی، تامین کالا و ساخت و اجرا تعبیر کرد.
نام دیگری است که معادل همان پروژه کلید در دست در نظر گرفته میشود .در چنین پروژه هایی تمام فعالیت های لازم برای اجرای پروژه از مرحله طراحی ومهندسی تا تدارکات وساخت نهایی بر عهده یک پیمانکار گذاشته میشود .پیمانکاران عمومی وپروژه های TURN-KEY در همه ی صنایع ودر اندازه های متفاوت وجود دارند.
البته قرارداد EPC به همین مطالب خلاصه نمی شود. چنین نیست که اگر اصول مهندسی، تامین کالا و اجرا را بدانیم، آنگاه بتوانیم پروژه را به صورت EPC اجرا کنیم. همچنین نمی توان با قرار دادن سه منبع گوناگون مهندسی، تامین کالا و اجرا در کنار هم EPC به انجام رساند.
مسلما این مقوله، عمیق تر و فراتر از کنار هم قرار گرفتن این سه واژه است. ترکیب یا در هم آمیختن عملیات فنی، طراحی، اجرایی، و تامین کالا، چنان پیچیده است که می توان به اندازه پایان نامه های دانشگاهی درباره آن مطلب نوشت.
ترکیب عملیات، اداره کردن، تحویل به موقع با هزینه پیش بینی شده و با در نظر گرفتن ریسک ها در محدوده هر قرارداد مفهومی جز مدیریت ندارد.
تاریخچه قراردادهای EPC
استفاده از شرایط قراردادهای تیپ فیدیك در سازمان برنامه و بودجه سابق، با اخذ وام از بانكجهانی در دهه 40خورشیدی (برابر با 61 - 1960 میلادی) شروع شد و با ترجمه كتاب قرمز به فارسی، مورد استفاده قرار گرفت. این قراردادها تا سال 1990 در دنیا متداول بود.
در سال 1990 (خرداد 1369) در كنفرانس سالانه فیدیك كه در نروژ برگزار شد، بحث پیرامونقراردادهای Design and Built مطرح گردید و مقرر شد كه فیدیك برای پروژههای بزرگ وچندمنظوره به این كار بپردازد و براساس آن تقسیم ریسك بین صاحب كار و پیمانكار صورت بگیرد. دراینجا از واژه صاحبكار استفاده میشود تا تفاوتی با واژه كارفرما داشته باشد. امروزه در دنیا به جای واژه Client یا كارفرما، از واژه Owner یا Employer استفاده میشود. یعنی اگر از واژه كارفرما استفادهشود، تمامی توانمندیها در آن نهفته است و احتیاج به مشاور یا پیمانكار وجود ندارد. بنابراین توصیهمیشود كه از این كلمه كمتر استفاده گردد.
علت پیشرفتن بازار كار به سوی قراردادهای EPC
اولین دلیل اطمینان كارفرما یا صاحب كار از مبلغ نهایی و زمان قطعی پایان كار است. تغییراتزمان در پروژههایی كه به روش EPC اجرا میشوند بسیار كم است زیرا جریمههایی درنظر گرفته شده برای طرفین در قرارداد زیادند.در قراردادهای نوع EPC این جریمهها واقعاً اجرا میشوند و طرفین همگی دنبال آن هستند كه آن پنالتیها را پرداخت نكنند. در زمانی كهاستفاده از سرمایه خصوصی در اجرای فایننس مطرح است، قطعاً باید از قراردادهای نوع EPC استفادهكرد. یكی از موارد دیگری كه درEPC وجود دارد، جلوگیری از لوث مسئولیت و تقسیم كار است. اصولاً در قراردادهای نوعEPCمسئولیت از یك مؤسسه خواسته میشود و به عبارت دیگر مسئولیت تكهتكه نمیشود. در نتیجه مسئولیت در عملكرد، آزمایش و كارایی و تجهیزات به طور كامل برعهدهپیمانكار است.
پیش نیازهای لازم برای اجراء پروژه به روش EPC
1- در پروژه های EPC می بایست در ابتدای کار مطالعات اولیه پروژه و یا Feasibility Study همراه با طراحی محتوایی (مفهومی ) Conceptual Design انجام شده باشد . در غیر اینصورت ارائه قیمت در فرصت محدود برگزاری مناقصه میسر نمی شود. بعلاوه مبانی پروژه در مدارک مناقصه نیز باید کاملاً تثبیت گردد. در این روش انجام تمام یا بخشی از مراحل مختلف کارهای مهندسی پروژه ( مقدماتی یا مفهومی ، اولیه یا بنیادی و تفصیلی یا جزییات ) مد نظر می باشد .
2- توانایی دستگاه اجرایی در تعریف دقیق و کامل پروژه و تفاهم دوجانبه ما بین دستگاه اجرایی و پیمانکار در خصوص محدوده و هدف پروژه
3- توانمندی دستگاه اجرایی از حیث مدیریت پروژه
4- تامین اعتبار مورد نیاز و دسترسی به آن در موعدهای از قبل تعیین شده
5- وجود پیمانکار توانمند که دارای ویژگیهای یک پیمانکار عمومی و یک مشاور ( طراح) بصورت توأم باشد .
6- وجود مشخصات و الزامات فنی استاندارد و تثبیت آن در ابتدای کار.
امروزه پروژه های EPC در داخل کشور رشد فزاینده ای داشته و بعلت مزایای اصلی آن یعنی اطمینان از قیمت نهایی و تاریخ قطعی اتمام طرح با استقبال بیشتری مواجه می گردند . نکته حائز اهمیت در مورد انتخاب روش اجرای پروژه ها توجه به فراهم نمودن زیرساخت های لازم برای اجرایی ساختن آنهاست . بنابراین در صورتیکه شرایط پروژه ایجاب نماید روش EPC یا طرح و ساخت می تواند روش مناسبی برای اجراء باشد ، البته به شرطی که زیرساختهای مورد نیاز جهت تحقق آن در کشور بوجود آمده باشد . در غیراینصورت این روش نیز همانند روش سه عاملی قبلی ( کارفرما ، مشاور و پیمانکار ) که فاقد هرگونه اشکال محتوایی و فنی بود، محکوم به شکست خواهد بود .
زیرساختهای مورد نیاز جهت موفقیت روش EPC و سایر روشهای نوین مدیریتی برای اجراء پروژه ها ، در برگیرنده زیرساختهای آموزشی ، مدیریتی ، اقتصادی ، قانونی ، اجتماعی و فرهنگی بوده و فقدان یا ضعف هریک از این عامل ها میتواند موفقیت طرح را با اشکالات جدی مواجه سازد . بنابراین می بایست زمینه آشنایی مدیران و کارشناسان با روش های علمی و نوین مدیریتی فراهم گردیده و پیمانکاران موجود با تقویت توان مهندسی خود قادر باشند تا بدون دخالت سایر مشاورین ،پروژه ها را با کیفیت مطلوب اجراء نمایند .
كنترل كیفی و نظارت در قراردادهای EPC
از دهه 1980 به بعد، مبحث TQM یا Total Quality Managementدر جهان مطرح گردید و بسیاری از پیمانكاران بزرگ دنیا به آن توجه كردند.
سازمانهایی كه میتوانند پروژههایی را كه به روش EPC اجرا شدهاند مورد كنترل كیفی قراردهند, سازمانهایی هستند كه بحث TQM را درنظر دارند و به كار میبرند.
از آنجا كه در این روش كارفرما تنها كنترل محدودی بر پروژه دارد و نباید در كار پیمانكار دخالتكند، نظارت كارفرما بر جریان پیشرفت كار و اطمینان از انطباق آن با برنامه زمانبندی پروژه، كنترل بر كیفیت تعیین شده، انجام آزمایشهای حسن انجام كار، در قراردادهای EPC توسط نماینده كارفرما انجام میگیرد. اصولاً در چنین قراردادهایی نماینده كارفرما وظیفه نظارت و كنترل پروژه را به عهده دارد. در این قسمت به بیان ویژگیهای نماینده كارفرما در قراردادهای EPCپرداخته میشود. اصولاً نماینده كارفرما كه باید كار تضمین كیفیت را انجام دهد و اختیارات كارفرما را به عهده بگیرد، باید واجد صلاحیت و دارای تخصص لازم در زمینه مسائل مرتبط با طرح و پروژه باشد.بنابراین تنها مهندسان مشاوری میتوانند این نقش را به عهده بگیرند كهاز تخصص كافی در زمینه پروژه موردنظر برخوردار باشند تا بتوانند هدایت كار را در دست بگیرند. دراین زمینه فیدیك معتقد است كه علاوه بر مواردی كه مهندسین مشاور در ایران انجام میدهند (مانند شناسایی و تدوین فاز 1 و 2 و همچنین نظارت بر ساخت) موارد و مأموریتهای دیگری نیز برعهده اینگروه گذاشته شده است. در پیشنویس آییننامه جدیدی كه از سازمان برنامهریزی و مدیریتكشور برای هیأت دولت فرستاده شد, این موارد نیز پیشبینی گردید. مواردی مانند نظارت بر ساخت, مدیریت پروژه، مدیریت كیفیت، مدیریت ساخت، مدیریت هزینه، بررسی و ارجاع كار، فسخ قرارداد، خدمات حقوقی، آموزش فنی، تحلیل مدیریت ریسك، بررسی مقادیر مهندسی ارزش و نظایر آن در این زمینه بخشی از وظایف مهندس مشاور درنظر گرفته شده است.
ادامه دارد.....